- انتقال علوم اسلام به اروپا
انتقال علوم اسلامى به اروپا از دو طريق عملى گرديد:
- ترجمه كتب عربى و تحقيقات دانشمندان مسلمان آندلس؛
- رويارويى اروپاييان با ملل مسلمان بهويژه در روزگار جنگهاى صليبى.
ترجمه علوم اسلامى به زبان لاتين (زبان علمى اروپا در قرون وسطى) مرهون خدمات ارزشمند گروهى از محققان و مترجمان مسلمان، مسيحى و كليمى بود كه در رأس آنان بايد از سه تن ياد كرد: قسطنطين آفريقايى يا كنستانتين، جرارد كرمونى و فرجبن سليم كليمى.
قسطنطين در «قرطاجه» به سال 1020 ميلادى در نزديكى شهر تونس در شمال آفريقا در خانوادهاى مسيحى و عربزبان بهدنيا آمد. از دوره كودكى و تحصيلات وى اطلاع چندانى در دست نيست، ولى خود مدعى است كه در مدارس شرق و اروپا تحصيل كرده است. قسطنطين به مدرسه معروف «سالرنو» راه يافت؛ شهرى كه به دليل كوششهاى علمى و پزشكى دانشمندانش، به شهر بقراط شهرت يافته بود. او به زبان عربى و لاتين مسلط بود و حتى زبان يونانى مىدانست. قسطنطين سرانجام پس از سالها كوشش و ترجمه دهها كتاب علمى و فلسفى از عربى به لاتين، در سال 1081 ميلادى در «مونت كازينو» درگذشت. قسطنطين دو اثر ترجمهاى مهم دارد: در موضوع مصطلحات فلسفى بهكار رفته نزد فلاسفه عرب و يونان و ديگرى نيز ترجمهاى است در موضوع فيزيك ارسطو.
وى اغلب ترجمهها را با نام خود منتشر كرده است كه از آن جمله، ترجمه كتاب ابنجزار آندلسى است كه خلاصهاى از كتاب طب ملكى علىبن عباس اهوازى بهشمار مىرود. اين كتاب براى اروپاييان اهميتى بسيار دارد؛ چه آنكه با اين ترجمه، براى نخستين بار اطلاعات پزشكى يونانيان با تجربه و تحقيقات اسلامى به اروپا بازگشت. ترجمههاى قسطنطين بهسرعت در اروپا انتشار يافت و بدينرو توجه مراكز درس و تحقيق- بهويژه مدرسه سالرنو- به منبع اصلى اين علوم (آندلس و مشرق زمين) معطوف شد.
جرارد كرمونى در سال 1114 ميلادى در شهر كرمون به دنيا آمد. او در جوانى به آندلس آمد و در شهر طليطله اقامت گزيد و در مدرسه دارالترجمه آن به تحقيق و ترجمه كتابهاى عربى پرداخت. جرارد دهها كتب علمى را از عربى به لاتين ترجمه نمود؛ آثارى كه همچنان در كتابخانههاى مهم جهان نگاهدارى مىشود.
فرجبن سليم، طبيب كليمى پرآوازه سيسيل در روزگار شارل اول مىزيست. وى كتاب الحاوى رازى را- كه دايرة المعارفى طبى است- به لاتين ترجمه نمود. او كه بسيارى از كتب علمى عرب را برگرداند، در رديف يكى از سه مترجم بزرگ عربى- لاتينى بهشمار مىآيد. بعدها ترجمههاى كتب علمى وى، از سيسيل (صقليه) به تمام شبهجزيره ايتاليا و ساير شهرهاى اروپايى انتقال يافت.
صنايع دستى و هنرهاى زيبا در سيسيل- همانند قرطبه بهدست هنرمندان مسلمان توليد مىشد و از آنجا به ايتاليا و اروپا راه مىيافت. بهترين پارچههاى ابريشم و مخمل نيز در كارگاههاى نساجى سيسيل تهيه مىشد و از آنجا به ساير مناطق حمل مىگرديد. آثار هنر معمارى اسلامى همچون منارههاى مربع كه در آندلس، مغرب و مصر رواج داشت، در سيسيل و سپس اروپا مورد تقليد قرار گرفت. با انتقال فرهنگ و علوم از جهان اسلام به غرب، بسيارى از واژگان و مصطلحات زبان عربى نيز به اروپا انتقال يافت كه نمونههاى آنها همچنان در زبانهاى مختلف اروپايى بهكار مىرود. دُزى، شرقشناس مشهور هلندى- كه سالها در آندلس درباره فرهنگ و تاريخ اسلام كاويده- در كتابى با نام كلمات عربى بهكار رفته در زبان اسپانيايى و پرتغالى، بيش از دو هزار لغت را شناسايى كرده و به ثبت رسانده است.
پس از نهضت ترجمه بود که موج معرفت علوم و دانش از مشرق به مغرب راه يافت و در آندلس كانون بزرگى بهوجود آمد و فروغ آن به اروپاى قرون وسطى رسيد كه در تاريكى جهل فرورفته بود.
تأثير فرهنگ اسلامى در پيشرفت علوم رياضى و طب و شيمى شواهد بسيار دارد. در قرنسيزدهم ميلادى ترجمه و شرح كتب اسلامى، در مدارس عالى آكسفورد انجام مىشد. مايكل سكات برخى از آثار ابنسينا، ابنرشد و ابنالبطرجى را به لاتين ترجمه نمود و روبرت گروس تسته نيز به ترجمه كتب حكماى اسلامى مشغول بود. راجر بيكن، كه دانشمند علم و فلسفه اروپا نيز به فلسفه و حكمت اسلامى مىپرداخت.