- امامان دوازدهگانه
از آنچه تا کنون بیان شده، روشن شد که تنها راه تعیین جانشین پیامبر صلیاللهعلیهوآله معرفی او از طرف خداوند و رسول اوست و تنها شخصی که به عنوان جانشین بلافصل پیامبر صلیاللهعلیهوآله در آیات قرآنی و روایات نبوی معرفی شده، علی بن ابیطالب علیهالسلام است. بر این اساس، شیعه علی علیهالسلام را جانشین حقیقی پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امام امت اسلامی پس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میداند، در حالی که اهل سنت علی علیهالسلام را خلیفه چهارم به شمار آورده، پیش از او، خلافت را از آنِ سه تن دیگر میدانند.
البته، همان شیعیان هم در تعیین امامان پس از علی علیهالسلام همداستان نیستند و همین اختلاف سبب شده است که شیعه خود به فرقههای گوناگونی منشعب شود. یکی از انشعابات مهم، جدایی میان امامیه و غیرامامیه است.
شیعه امامیه بر آنانی اطلاق میشود که اولاً، عصمت را از شرایط امامت به شمار میآورند و ثانیاً، معتقدند در هیچ زمانی، زمین از حجت خدا و امام معصوم خالی نیست و همواره امامی حی (ولو غایب) وجود دارد.
امامیه خود به طوایف گوناگونی منشعب میشود که مهمترین آنها، طایفه اثنیعشری است. این گروه معتقدند که پس از پیامبر خدا، دوازده امام معصوم وجود دارند که نخستین آنها (علی) است و پس از او فرزندش حسنبنعلی علیهالسلام و پس از او برادرش حسین بن علی علیهالسلام و سپس نه تن از فرزندان حسین علیهالسلام که آخرین آنها حضرت مهدی عجاللهتعالیفرجه است که هم اکنون زنده، اما در غیبت است.
ما بر این باوریم که از میان طوایف شیعه، یگانه دیدگاه درست در باب امامت که قرآن و سنت نبوی آن را تأیید میکند، دیدگاه شیعه امامیه اثنیعشری است و میکوشیم در این فصل، به اختصار، پارهای از ادله حقانیت این اعتقاد را توضیح دهیم.
ادله امامت دوازدهگانه، از جهت صراحت، در یک مرتبه نیستند؛ پارهای از آنها امامت را برای عناوینی همچون اهل بیت و ذیالقربی ثابت میکنند که با تمسک به قراین خارجی روشن میشود. مقصود از اینگونه عناوین علی علیهالسلام، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و فرزندان آنهاست. در برخی ادله نیز تنها به عدد امامان (یعنی دوازده) تصریح شده است. البته، در این میان روایاتی نیز وجود دارد که در آنها نام یکایک امامان دوازدهگانه، به ذکر نمونههایی اکتفا میکنیم.
- امامت امامان دوازدهگانه در قرآن
قرآن کریم درباره امامت پس از علی علیهالسلام، ساکت ننشسته است، بلکه برخی آیات، با ملاحظه قراین و نیز روایات تفسیرکننده آن، به امامت یازده فرزند علی علیهالسلام اشاره دارد.
برای نمونه، در آیه 59 از سوره نساء آمده است:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم * ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید».
ما در بحث عصمت به این آیه تمسک کردیم و دلالت آن را بر لزوم معصوم بودن امام توضیح دادیم. در روایات متعددی که در تفسیر این آیه از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله نقل گردیده، مقصود از اولوالامر بیان شده است. در برخی از این روایات آمده است که پس از نزول این آیه، علی علیهالسلام از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پرسید: «یا نبیالله، من هم» (ای رسول خدا، اولوالامر چه کسانیاند؟) پیامبر صلیاللهعلیهوآله پاسخ داد: «انت اولهم» (تو نخستین آنها هستی). روایات متعدد دیگری نیز گویای آناند که مقصود از اولوالامر، علی علیهالسلام و سایر امامان از اهل بیت علیهمالسلاماند و حتی در پارهای احادیث، نام امامان دوازدهگانه به ترتیب آمده است.
علاوه بر این، آیات دیگری در قرآن به چشم میخورند که بر جایگاه ویژه اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله تأکید میورزند؛ آیه قربی، مودت و دوستی اهل بیت علیهمالسلام را بر مسلمانان لازم میشمارد (1) و آیه تطهیر، پاک بودن آنان را از هر گونه پلیدی مادی و معنوی بیان میدارد و در یک کلام، بر عصمت آنان دلالت میکند (2) و آیه مباهله، رابطه عمیق معنوی پیامبر صلیاللهعلیهوآله را با اهل بیت آشکار میسازد. (3)
- امامت امامان دوازدهگانه در سنت نبوی
همانگونه که اشاره کردیم، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تنها به بیان امامت علی علیهالسلام اکتفا ننمود، بلکه به تلویح یا تصریح، امامانِ پس از علی علیهالسلام را نیز معرفی کرد. با توجه به تفاوت مضامین احادیث، این بحث را در سه بخش پی میگیریم:
1) بیان امامت اهل بیت علیهمالسلام
پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله در موارد گوناگونی، مردم را به امامت اهل بیت خویش راهنمایی کردهاند که در اینجا به چند حدیث معروف اشاره میکنیم:
- حدیث ثقلین
حدیث معروف به ثقلین به طرق متعددی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل شده است. پیامبر صلیاللهعلیهوآله این حدیث شریف را در مواضع گوناگونی بیان داشتهاند که این واقعیت، خود از اهمیت وصفناپذیر مضمون آن حکایت دارد. بر پایه نقل محدثان، این حدیث از پیامبر صلیاللهعلیهوآله در بازگشت ایشان از طایف به مدینه (پس از فتح مکه)، در روز عرفه در حجة الوداع، در روز غدیرخم، در ضمن خطبهای در مسجدالنبی و سرانجام در بستر بیماری وفات، نقل شده است. هر چند در نقلهای متفاوت این حدیث تفاوتهایی وجود دارد، ولی محور مشترک آنها دعوت مردم به پیروی از کتاب خدا و اهل بیت پیامبر است.
مضمون حدیث ثقلین آن است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود:
«همانا من دو گوهر گرانبها را در میان شما میگذارم: کتاب خدا و اهل بیت خویش را. هر گاه به این دو تمسک جویید گمراه نخواهید شد و این دو از یکدیگر جدا نگردند تا آن هنگام که در کنار حوض [کوثر] بر من وارد شوند».
حدیث ثقلین را بیش از بیست نفر از اصحاب نقل کرده و در بیش از صد و بیست کتاب معروف ذکر شده است، به گونهای که هیچ تردیدی در صدور آن باقی نمیماند.
از حدیث ثقلین به خوبی استفاده میشود که:
الف) اهل بیت پیامبر علیهمالسلام معصوماند، زیرا عبارت «ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا» حاکی از آن است که پیروی از قرآن و اهل بیت علیهمالسلام هیچ گاه به گمراهی نمیانجامد، در حالی که اگر اهل بیت علیهمالسلام معصوم نباشند، اقتدای بی قید و شرط مردم به آنان، لااقل در برخی موارد، موجب گمراهی آنان خواهد شد. جداییناپذیری قرآن و اهلبیت علیهمالسلام نیز این معنا را تأکید میکند، زیرا با فرض عدم عصمت اهلبیت، آنان نمیتوانند همواره همراه و قرین قرآن باشند، بلکه -دست کم در مواردی- با قرآن اختلاف پیدا کرده، از آن جدا میشوند.
- اهل بیت پیامبر علیهمالسلام تنها کسانیاند که شایسته رهبری و امامتاند، زیرا دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به پیروی مطلق از آنان تنها با پذیرش رهبری و امامت آنان سازگار است. به دیگر سخن، بر پایه این حدیث شریف، همانگونه که پیروی بیچون و چرا از قرآن، بر مردم، واجب است، پیروی مطلق از اهل بیت علیهمالسلام نیز ضروری است و چنین اطاعتی جز از کسانی که دارای مقام امامتاند، شایسته نیست.
- عبارت «انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» اشاره لطیفی به این حقیقت دارد که همانگونه که قرآن تا پایان دنیا بر مردم حجت است، حجیت اهل بیت علیهمالسلام نیز تا روز رستاخیز تداوم دارد و این نکته، بیانگر آن است که تا روز رستاخیز زمین از حجت معصوم الهی خالی نمیماند.
- مخالفت ورزیدن با اهل بیت علیهمالسلام در هر زمینهای موجب گمراهی و ضلالت است.
با توجه به روایات فراوانی، مقصود از اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله؛ علی علیهالسلام، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و دو فرزندشان حسن و حسین علیهماالسلاماند. برای مثال، ابوسعید خدری از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل میکند که درباره آیه تطهیر (سوره احزاب، آیه 33) فرمود: «این آیه در مورد من، علی علیهالسلام، حسن علیهالسلام، حسین علیهالسلام و فاطمه سلاماللهعلیها نازل شده است: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً».
علاوه بر حدیث ثقلین، احادیث دیگری نیز همچون حدیث سفینه از جلالت و شأن اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و جایگاه ممتاز آنان در امت اسلامی و پیشوایی و رهبری آنان برای مسلمانان پرده برمیدارند.
2) بیان تعداد امامان
علاوه بر روایاتی که در آنها به پیشوایی و رهبری اهلبیت پیامبر علیهمالسلام اشاره شده است، روایت صریحتری وجود دارد که بیانگر تعداد امامان پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآله و حتی اسامی آنهاست.
گروه نخست روایات، یعنی روایاتی که تعداد امامان را دوازده امام میشمارد، در منابع متعدد اهل سنت نقل شده است. برای مثال، در صحیح مسلم آمده است که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
«لا یزال الدین قائماً حتی تقوم الساعة او یکون علیکم اثنی عشر خلیفة کلهم من قریش».
«همواره دین خدا پابرجاست تا آنکه رستاخیز فرا رسد یا دوازده جانشین من، که همگی از قریشاند، راهبر شما شوند».
میان این گروه از روایات، تفاوتهای اندکی وجود دارد: در بعضی از آنها تعبیر «اثنی عشر خلیفة» (دوازده جانشین) و در پارهای تعبیر «اثنی عشر امیراً» آمده است. در برخی روایات نیز سخن از ولایت و حکومت دوازده مرد (اثنی عشر رجلاً) در میان است. همچنین، در اکثر این روایات وارد شده که این دوازده تن از قریشاند و در حدیثی نیز آمده است که آنان از بنیهاشماند. دستهای از روایات مورد بحث نیز گویی آناند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله در هنگام بیان این مطلب که دوازده خلیفه خود از قبیله قریش یا بنی هاشماند، صدای خویش را کوتاه کرده و آهسته سخن گفتهاند آنچنان که برخی از حاضران صدای حضرت را نشنیدهاند. همچنین در غالب این روایات سخن از عزت و سربلندی و قدرتمندی اسلام در سایه خلافت خلفای دوازدهگانه به میان آمده است.
حال، باید پرسید که مقصود از این دوازده خلیفه چه کسانیاند. با توجه به نکات یاد شده در بالا، پاسخ شیعیان دوازده امامی به این پرسش، کاملاً روشن و خالی از تکلف است، زیرا در نظر آنان مقصود پیامبر صلیاللهعلیهوآله کسی جز علی علیهالسلام و یازده فرزند او نیست. اما اهل سنت در پاسخ به این پرسش با مشکل روبرو هستند، زیرا از یک سو، امامت فرزندان علی علیهالسلام را نمیپذیرند و از سوی دیگر، با این واقعیت تاریخی مواجهاند که نه تعداد خلفای راشدین و نه تعداد حکام بنیامیه یا بنیعباس، هیچ کدام، مساوی عدد دوازده نبوده است. از این رو، گروهی از آنان ناچار شدهاند که با توسل به پارهای توجیهات، و با حذف ناموجه نام برخی از حکام بنیامیه، به هر شکل ممکن تعداد آنان را به دوازده برسانند. یکی از علمای اهل سنت در توضیح دلالت این احادیث، مطلب ذیل را از برخی محققان نقل میکند:
احادیثی که دلالت میکند جانشینان پیامبر صلیاللهعلیهوآله دوازده نفرند از طرق فراوانی نقل شده و به حد شهرت رسیده است و با گذشت زمان دانسته شد که مقصود رسول خدا از این سخن خود، امامان دوازدهگانه از اهل بیت و عترت اویند، زیرا نمیتوان این حدیث را بر جانشینان پس از او از اصحابش حمل کرد، چرا که تعداد آنان از دوازده نفر کمتر است. همچنین، نمیتوان آن را بر حکام اموی تطبیق کرد زیرا آنان از دوازده نفر بیشترند و غیر از عمر بن عبدالعزیز، همه آنان مرتکب ظلم آشکار بودند و نیز، آنان از بنیهاشم نیستند در حالی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرموده است: «آنان همگی از بنیهاشماند»… و نمیتوان آن را بر حکام بنیعباس حمل نمود؛ زیرا تعداد آنان نیز از دوازده نفر بیشتر است… بنابراین، راهی جز این نیست که بر امامان دوازدهگانه از اهلبیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله حمل شود، چرا که آنان داناترین، بزرگواترین و با تقواترین مردم اهل زمان خود بودند و نَسَب آنان از همه برتر بود و در نزد خدا گرامیتر بودند…»
3) بیان اسامی امامان
افزون بر روایاتی که از امامت اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله یا تعداد امامان سخن میگوید، احادیث معتبر دیگری از پیامبر بزرگوار اسلام صلیاللهعلیهوآله نقل شده است که در آنها، به صورت صریح، نام امامان دوازدهگانه برده شده، به گونهای که دیگر هیچ تردیدی در این مسأله باقی نماند.
برای نمونه، روایت ذیل را نقل میکنیم:
ابن عباس از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پرسید: امامان پس از شما چند نفرند: پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: به عدد حواریون عیسی و اسباط موسی و برگزیدگان (نقبای) بنیاسرائیل… امامان پس از من دوازده نفرند. نخستین آنان علیبنابیطالب علیهالسلام است و پس از او دو سبط من، حسن و حسین علیهمالسلام، پس از وفات حسین علیهالسلام، فرزندش علی علیهالسلام و پس از وفات علی علیهالسلام، فرزندش محمد علیهالسلام، و پس از او فرزندش جعفر علیهالسلام و پس از او فرزندش موسی علیهالسلام و پس از او فرزندش علی علیهالسلام و پس از او فرزندش محمد علیهالسلام و پس از او فرزندش علی علیهالسلام و پس از او فرزندش حسن علیهالسلام و پس از او فرزندش حجت عج الله تعالی فرجه.
- نص امام معصوم بر امامت امامان دیگر
با توجه به جایگاه امامت به عنوان رهبری الهی و لزوم عصمت امام، روشن است که سنت امام معصوم علیهالسلام (شامل گفتار و رفتار او)، همچون سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای تمام مسلمانان معتبر است. بنابراین، اگر امام معصوم علیهالسلام شخصی را برای جانشینی خود و امامت امت پس از خود معرفی کند، معرفی او در حکم معرفی خدا و پیامبرش صلیاللهعلیهوآله خواهد بود. بر این پایه، میتوان علاوه بر روایات نبوی معرفی امامان دوازدهگانه، به روایات معتبری که از هر یک از امامان معصوم علیهالسلام در معرفی امام بعدی نقل شده است، تمسک جست و از این طریق، ادله بیشتری بر حقانیت دیدگاه امامیه اثنیعشری فراهم آورد. با توجه به گستردگی این دسته از احادیث، نقل آنها از حوصله این نوشتار خارج است.
—————–
1- «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی»؛ سوره شوری، آیه 23.
2- «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»؛ سوره احزاب، آیه 33.
3- «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ»؛ سوره آل عمران، آیه 61.