• ابهت و شخصيت امام سجاد علیه‌السلام

در تاريخ ثبت است كه هشام بن عبدالملك به حج آمده بود و كثرت جمعيت مانع شد كه حَجَرُالْأسْوَد را استلام كند. پس در گوشه‌اي براي او فرشي انداخته و نشسته بود كه امام سجاد وارد طواف شد و وقتي به حجرالاسود رسيد، مردم كنار رفتند و حضرت مكرر استلام نمود. هشام فوق‌العاده ناراحت شد.

يكي از اطرافيان پرسيد: اين مرد كيست كه مردم چنين به او احترام دارند؟!

 هشام تجاهل كرد و گفت: نمي‌دانم!

 فرزدق آنجا بود گفت:

اين كسى است كه سرزمين بطحاء جاى پايش را مى‏شناسد و خانه كعبه و بيرون حرم و حرم مى‏شناسندش.

نه،‌ در كلامش نيست ـ حاجت سائل را هميشه برآورده مي‌كند جز در تشهد ـ كه لا اله الا الله مي‌گويد و اگر تشهد در نماز نبود، نۀ او، هميشه آري بود؛ هنگام برخورد با مردمان چشم‌ها را فرو مي‌بندد،‌ براي آن‌كه حيا دارد و ديگران چشم فرو مي‌بندند،‌ به جهت ابهتي كه او دارد و سخن با او نمي‌گويند، مگر كه آن بزرگوار تبسم كند. روز قيامت حب آنها دين است و بغض آن‌ها كفر است و قرب و نزديكي به آنان پناه و نجات انسان‌ها است. (1)

—————

1- الفصول العليه، محدث قمي، ص 127ـ126.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا