- امام مهدی عج در نگاه دیگران
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران گفته آيد در حديث ديگران
موضوع امام مهدی عج و قیام و انقلاب جهانی او نه تنها در کتابهای شیعه بلکه در فرهنگ اعتقادی سایر ادیان نیز به طور گسترده گفتگو شده است.
به عنوان نمونه: در تورات، اشعياى نبى، فصل 11 آمده است:
«…مسكينان را به عدالت داورى خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستى حكم خواهد كرد…گرگ با برّه سكونت خواهد كرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير پروارى با هم و طفل كوچك آنها را خواهد راند…در تمامى كوه مقدّس من ضرر و فسادى نخواهند كرد. زيرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد».
در عهد عتيق، كتاب مزامير، مزمور37، چنين آمده است:
«…زيرا كه شريران منقطع خواهند شد و امّا منتظران خداوند وارث زمين خواهند شد. هان! بعد از اندك زمانى شرير نخواهد بود. در مكانش تأمّل خواهى كرد و نخواهد بود و امّا حليمان وارث زمين خواهند شد… و ميراث آنها خواهد بود تا أبدالآباد».
در کتاب حيقوق نبي، فصل 7 ميخوانيم:
«….. و اگر چه تأخير نمايد، برايش منتظر باش، زيرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود بلکه جميع امتها را نزد خويش جمع ميکند و تمامي را براي خويش فراهم ميکند».
- در انجيل
- انجيل «متي» فصل 24:
«چونکه برق از شرق ميآيد و تا به مغرب ظاهر ميگردد، آمدن فرزند انسان نيز چنين خواهد بود. خواهند ديد فرزند انسان را برابرهاي آسمان که ميآيد با قدرت وجلال عظيم! و فرشته هاي خود را (ياران خود را) خواهد فرستاد با صور بلند آواز و آنان برگزيدگانشان را جمع خواهند نمود.»
- در انجيل در «لوقا» فصل 12 آمده است:
«کمرهاي خود را بسته و چراغهاي خود را افروخته داريد و شما مانند کساني باشيد که انتظار آقاي خود را ميشکند. تا هر وقت بيايد و در بکوبد بيدرنگ براي او باز کنيد. زيرا در ساعتي که گمان نميبريد، پسر انسان مي آيد.»
- در مکاشفات يوحناي لاهوتي فصل 12: 14 اشاره به غيبت حضرت مهدي و علت پنهان بودن وي نموده:
«و آن مولود به منظور حفاظت قطعي از دستبرد اهريمنان، براي زمان و زمانين و نصف زمان از نظر آن پنهان شد.»
- در انجيل يوحنا فصل (باب) 14 ايشان را به عنوان روح القدس و حکمران اين جهان و کسي که معرفت همه چيز را به مردم خواهد داد نامبرده، چنين ميگويد:
«اين چيزها را وقتي هنوز با شما هستم ميگويم اما پشتيبان شما يعني روح القدس همه چيز را به شما تعليم خواهد داد و آنچه را به شما گفتهام به ياد شما خواهد آورد. بعد از اين با شما زياد سخن نميگويم زيرا حکمران اين جهان ميآيد.»
با کمی دقت روشن میشود که معناى عبارت انجيل لوقا همان انتظار فرج است كه از نظر شيعه منتظر واقعى ظهور امام زمان (ع) مانند كسى است كه منتظر آمدن مهمان عزيزى است كه قبلاً خانه را تميز كرده و غذا را آماده مىكند. او نيز خانه دل را از آلايشهاى مادّى تميز كرده و از گناهان مىپرهيزد. معروف را دوست دارد و بدان امر مىكند و از منكر بيزار است (نه بىتفاوت) و از آن نهى مىنمايد و چون منتظر نابودى ظلم است به اندازه توانش با آن مىستيزد. ياور حقّ و عدل و دشمن باطل و جور است. اين است معناى انتظار فرج كه در روايات اهل بيت (ع) آن را افضل عبادات شمردهاند.
اهل سنت
همچنین در مورد امام مهدي (عج) در کتب اهل سنّت روايات زيادي وجود دارد که ما در اين جا از برخي کتب معتبر آنان رواياتي را از نظر ميگذرانيم.
- رسول خدا صلّي اللّه عليه وآله فرمودند:
«جانشينان من و اوصياء من و حجّتهاي خدا بر مخلوقات خدا بعد از من دوازده نفر ميباشند اوّلين آنها برادرم و آخرين آنها فرزندم ميباشد پرسيدند: اي رسول خدا برادرت کيست؟ حضرت فرمودند: علي بن ابي طالب (عليه السلام) سئوال شد فرزندت کيست؟ فرمودند: مهدي است که زمين را از قسط و عدل پر ميکند بعد از آنکه از جور و ظلم پر شده باشد. قسم به خدائي که مرا از روي حق و براي مژده دادن مردم برانگيخت اگر از عمر دنيا به جز يک روز نمانده باشد، خداوند آن يک روز را آنقدر طولاني ميکند تا اينکه در آن فرزندم مهدي ظهور کند و سپس روح اللّه عيسي بن مريم پائين ميآيد و پس پشت سر او نماز ميخواند و زمين به نور پروردگارش روشن ميشود و سلطنت او مشرق و مغرب دنيا را فرا ميگيرد». (1)
- رسول خدا صلّي اللّه عليه وآله فرمودند:
«مهدي عليه السلام ميبيند که عيسي بن مريم از آسمان نازل ميشود گويي آب از موهاي سر او ميچکد پس مهدي (عج) به او ميفرمايد جلو بيا و با مردم نماز جماعت بخوان (امام جماعت باش) پس حضرت عيسي به او عرض ميکند آيا نماز براي تو برپا نشده است؟ پس او به امامت فرزندم مهدي نماز ميخواند». (2)
- پيامبر اكرم (ص) فرموده است:
«ما اهل بيتى هستيم كه خداوند براى ما آخرت را بر دنيا برگزيده است و همانا اهل بيت من بعد از من سختيها ديده و از وطن رانده مىشوند. تا آنكه قومى از ناحيه مشرق پيدا مىشوند كه با آنها پرچمهاى سياه است و طلب خير (و حقّ) مىكنند و به آنها داده نمىشود. آنان مىجنگند و آنچه را كه خواستند به آنها مىدهند و نمىپذيرند تا آنكه آن (حكومت) را به مردى از اهل بيتم «حضرت مهدى (ع)» مىدهند و او زمين را پر از قسط و عدل مىكند همانگونه كه ديگران آن را پر از ظلم و جور كردند. پس هر كه آن زمان را درك كرد به طرف آنها برود ولو چهار دست و پا بر روى برف و يخ». (3)
- ا ُمّ سلمه یکی از همسران پیامبر اسلام (ص) میگوید که از پيامبر اکرم (ص) شنيدم که فرمود: «مهدي از عترت من است از فرزندان فاطمه (سلام اللّه عليها)». (4)
- ابي سعيد الخدري از پیامبر اکرم (ص) روایت میکند که حضرت فرمودند:
«مهدي از من است پيشاني بلند دارد و بيني کشيده، زمين را از قسط و عدل پر ميکند بعد از آنکه از جور و ظلم پر شود و هفت سال حکومت ميکند». (5)
همچنين اکثر محدثان اهل سنت، احاديث مربوط به امام مهديعليه السلام را در کتابهاي خود آوردهاند که در ميان آنها، معتبرترين کتابهاي اهل سنّت وجود دارد مانند «صحاح ستّه» و مُسند احمد حنبل پيشواي مذهب حنفي.
بعضي ديگر از دانشمندان اهل سنت در گذشته و حال، کتابهايي مستقل در موضوع امام مهديعليه السلام نوشتهاند مثل ابونعيم اصفهاني در مجموعه الأربعين (چهل حديث) و سيوطي در کتاب «العرف الوردي في اخبار المهديعليه السلام».
نکته قابل توجه اينکه، بعضي از علماي اهل سنت در مقام دفاع از عقيده مهدويت و ردّ منکران اين عقيده، کتاب و مقاله نوشتهاند و با بيانات علمي و شواهد روائي، جريان امام مهدي را از امور قطعي و غيرقابل انکار دانستهاند همچون «محمد صديق مغربي» که در ردّ گفتار «ابن خلدون» کتابي نگاشته و به سختي از او انتقاد کرده است.
اينها نمونههايي از موضع اهل سنت در برابر مسئله مهدويت است.
در پايان اين بخش از ميان صدها روايت، تنها دو روايت نقل ميکنيم که در کتابهاي مشهور و مورد اعتماد اهل سنت آمده است:
پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله فرمود:
«اگر از عمر دنيا تنها يک روز مانده باشد حتماً خداوند آن روز را طولاني کند تا آنکه مردي از خاندان مرا در آن برانگيزد که هم نام من است». (6)
و نيز آن حضرت فرمود:
«مردي از خاندان من قيام ميکند که در نام و سيرت شبيه من است. او جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد همانگونه که از ظلم و ستم لبريز گشته باشد». (7)
گفتنی است که اعتقاد به ظهور مصلح و منجی که در پایان دنیا ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد یکی از اعتقادات جهانی و همگانی است و پیروان راستین همه ادیان آسمانی بر اساس تعالیم کتابهای مقدس زبور، تورات، انجیل و نیز کتابهای هندوها و زرتشتیان به ظهور منجی بزرگ جهان اشاره شده است. البته هر ملتی برای او لقبی مخصوص گفتهاند.
اينک بعضی از اسامي و القاب مبارک آن حضرت را که با الفاظ مختلفي در بسياري از کتب مذهبي اديان و ملل مختلف جهان آمده است، بیان میکنیم.
1 ـ «صاحب» در صحف ابراهيم(عليه السلام)
2 ـ «قائم» در زبور سيزدهم؛
3 ـ «قيدمو» در تورات به لغت ترکوم؛
4 ـ «ماشيع» (مهدي بزرگ) در تورات عبراني؛
5 ـ «مهميد آخر» در انجيل؛
6 ـ «سروش ايزد» در زمزم زرتشت؛
7 ـ «بهرام» در ابستاق زند و پازند؛
8 ـ «بنده يزدان» هم در زند و پازند؛
9 ـ «لند بطاوا» در هزار نامه هنديان؛
10 ـ «شماخيل» در ارماطس؛
11 ـ «خوراند» در جاويدان؛
12 ـ «خجسته» (احمد) در کندرال فرنگيان؛
13 ـ «خسرو» در کتاب مجوس؛
14 ـ «ميزان الحق» در کتاب اثري پيغمبر؛
15 ـ «پرويز» در کتاب برزين آذر فارسيان؛
16 ـ «فردوس اکبر» در کتاب قبروس روميان؛
17 ـ «کلمةُ الحقّ» در صحيفه آسماني؛
18 ـ «لِسانِ صدق» هم در صحيفه آسماني؛
19 ـ «صمصام الاکبر» در کتاب کندرال؛
20 ـ «بقية اللّه» در کتاب دوهر؛
21 ـ «قاطع» در کتاب قنطره؛
22 ـ «منصور» در کتاب ديد براهمه؛
23 ـ «ايستاده» (قائم) در کتاب شاکموني؛
24 ـ «ويشنو» در کتاب ريگ ودا؛
25 ـ «فرخنده» (محمّد) در کتاب وشن جوک؛
26 ـ «راهنما» (هادي و مهدي) در کتاب پاتيکل؛
27 ـ «پسر انسان» در عهد جديد (اناجيل و ملحقات آن)
28 ـ «سوشيانس» در کتاب زند و هومو من يسن، از کتب زردتشيان؛
29 ـ در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانويه» ترجمه «مولر» نام «خود شهر ايزد» آمده که بايد در آخر الزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد؛
30 ـ «فيروز» (منصور) در کتاب شعياي پيامبر.
علاوه بر اين ها اسامي ديگري نيز براي حضرت مهدي (عليه السلام) در کتب مقدّسه اهل اديان ذکر شده است که ما به جهت اختصار از نقل آنها خودداري نموديم.
اسامي مقدّسي چون: «صاحب، قائم، قاطع، منصور و بقية اللّه» که در کتب مذهبي ملل مختلف آمده است، از القاب خاصّ وجود مقدّس حضرت حجّت بن الحسن العسکري ـ عجّل اللّه تعالي فرجه الشريف ـ است که در بيشتر روايات اسلامي، به آنها تصريح شده و ائمّه معصومين(عليهم السلام) در اکثر روايات، از آن حضرت به عنوان «صاحب»، «قائم» و «بقية اللّه» ياد کرده اند. و اين خود بيانگر اين واقعيّت است که موعود همه اُمّتها و ملّتها همان وجود مقدّس منتظر غايب، حضرت حجّت بن الحسن العسکري (عليه السلام) است.
—————————–
(1) ینابیع الموده، ج3، ص295.
(2) ینابیع الموده ج3ص264.
(3) كتاب الفتن، باب خروج المهدى (34) ح 4082.
(4) سنن ابی داود، ج2، ص310.
(5) ینابیع الموده، ج2، ص103.
(6) سنن ابی داود، ج2، ح4282.
(7) معجم کبیر، ج10، ح10229.