• امام موسی بن جعفر؛ کاظم علیه‌السلام

اسم آن بزرگوار موسی و لقب مشهور او کاظم، عبد صالح، عالم و باب‌الحوایج؛ و کنیۀ مشهور ایشان اَبوالْحَسَنِ الْأوَّلِ است. عمر آن بزرگوار تقریباً پنجاه و چهار سال بود. در هفتم صفر سال 128 هجری متولد شد، و در بیست و پنجم رجب سال 183 به دست سندی بن شاهک و به دستور هارون الرشید مسموم و به درجۀ رفیع شهادت نایل گردید.

مدت امامت آن بزرگوار، سی‌وچهار سال است، و در این مدت غالباً یا زندان و یا در تبعید بوده است. آن حضرت در میان مردم نفوذ کامل داشت هارون الرشید خیلی مایل بود که موسی‌بن جعفر در مقابلش خضوع کند؛ ولی با این آرزو به گور رفت. شخصی به نام ربیع می‌گوید: هارون مرا به زندان نزد موسی‌بن جعفر فرستاد و پیغام داد: می‌دانم بی‌گناهی؛ ولی صلاح من و تو این است که در زندان باشی! از این جهت هر غذایی که مایل باشید بفرمایید تا برای شما تهیه کنند.

ربیع می‌گوید با این پیغام؛ یعنی با این حیله، به زندان آمدم. حضرت به نماز بودند و من هرچه می‌خواستم صحبت کنم،‌ مشغول نماز دیگری می‌شد؛ تا سرانجام در آخر یکی از نمازها پیغام را دادم. حضرت با کمال بی‌اعتنایی جمله‌ای فرمودند و مشغول نماز شدند. آن جمله چنین بود:

«خداوند مرا سائل حاجت خواه خلق نکرده است». (1)

یعنی ما اهل بیت از کسی حاجت نمی‌خواهیم. ما شیعیان خود را امر کرده و می‌کنیم که سؤال بی‌جا، سؤال برای پر شدن شکم و مصرف‌های بی‌جا نکنند.

ربیع می‌گوید: هارون دفعۀ دیگر مرا پیش موسی‌بن جعفر فرستاد که بگویم: به گناه خود اقرار کنید تا شما را از زندان رها کنم و بدانید هیچ ‌کس جز من و شما نمی‌فهمد؛ زیرا من قسم خورده‌ام تا شما اقرار به تفصیر نکنید، رهایتان نکنم.

 حضرت فرمودند: «به هارون بگو هر روزی که بگذرد یک روز سخت از من و یک روز لذت‌بخش از تو می‌گذرد. حاکم میان من و تو خدا است و چند روزی از عمر من باقی نمانده است».

راوی می‌گوید: جواب موسی‌بن جعفر، برای هارون به قدری کوبنده بود که چند روز آثار غم و غصه و شکست را در سیمای او می‌دیدم.

—————–

1- الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم، ص 654.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا