- عزّت و شجاعت حضرت ابیعبدالله الحسین سید الشهدا علیهالسلام
امام حسین علیهالسلام در سوم شعبان سال چهارم هجرت متولد شد، و در دهم محرمالحرام سال شصت و یکم از هجرت، در کربلا به دست لشکریان یزید بن معاویه شهید گردید. شش ساله بود که جد بزرگوارش از دنیا رفت. سی سال با پدر بزرگوار خود زندگی کرد و ده سال بعد از شهادت پدر، با برادر بزرگوارش بود و ده سال هم مدت امامت آن حضرت است.
حسین علیهالسلام علاوه بر فضایل حسبی و نسبی که همۀ اهل بیت دارا هستند، امتیازهایی هم در میان اهل بیت علیهمالسلام دارند.
- شجاعت
دلاورى و شجاعت براى مقابله با دشمن و نهراسیدن از خطرات یکى از مهم ترین سجایای اخلاقى است که در حسین بن على علیه السلام و یاران شهیدش و آزادگان اهل بیت علیهم السلام جلوه گر بود. روح حماسى در میدانهاى نبرد در خصلتهاى فردى و زمینههاى تربیتى آن امام ریشه داش . صلابت و قاطعیت امام حسین علیه السلام در مخالفت کردن با یزید و خوددارى ورزیدن از بیعت با وى، تصمیم گرفتن براى حرکت به سوى کوفه و مبارزه با یزیدیان، متزلزل نشدن روحیه از شنیدن اخبار داخل کوفه، اعلام آمادگى براى نثار خون در راه احیاى دین، نهراسیدن از انبوهىِ سپاه گرد آمده در کربلا، رزم آورىهاى سلحشورانه و بى نظیر امام حسین علیه السلام و سربازان و خاندانش، جنگ نمایان عباس، على اکبر و قاسم و… و صدها صحنه حماسى دیگر، همه جلوههایى از شجاعت حسین بن على علیه السلام و یارانش است.
- جود و سخا
درباره کرامت و جود و بخشش حسین بن علی علیه السلام داستانهاى زیادى نقل شده است که به عنوان نمونه به دو مورد اشاره مىکنیم:
– عمرو بن دینار روایت مى کند که امام حسین علیه السلام به عیادت اسامة بن زید رفت و او بیمار بود. وى را اندوهناک دید. علتش را جویا شد. اسامه گفت: شصت هزار درهم بدهکارم. امام فرمود: بر عهده من که آن را بپردازم. اسامه عرض کرد: مىترسم قبل از اداى دین بمیرم. امام حسین علیه السلام فرمود: نخواهى مُرد تا من قرض تو را بپردازم و حضرت پیش از فوت اسامه، دینش را پرداخت کرد.
– انس مىگوید : من خدمت امام حسین علیه السلام بودم که کنیزش یک شاخه گل آورد و به امام علیه السلام تقدیم کرد. حضرت فرمود: تو را در راه خدا آزاد کردم. انس مى گوید: به حضرتش عرض کردم: یک شاخه گل ارزشى ندارد که به خاطر آن او را آزاد کردى! امام حسین علیه السلام فرمود: خدا ما را چنین ادب آموخته است که مى فرماید: و چون شما را تحیت گویند، شما بهتر از آن تحیت گویید یا مثل آن و آزاد کردن کنیز تحیت بهتر بود.