- امام محمد باقر علیهالسلام
- علم امام باقر علیهالسلام
در روزگاری، هشام عبدالملك، حضرت باقر علیهالسلام را به شام احضار نمود. آن بزرگوار همراه با امام صادق علیهالسلام به طرف شام حركت كردند. در بين راه راهبي را ديدند كه ارادتمندان به دور او حلقه زده بودند، تا راهب آنان را نصيحت كند. حضرت باقر علیهالسلام وارد جمع آنان شد. ابهت و تجلي نور امام باقر علیهالسلام، راهب را تحت تأثير قرار داد. آنگاه از حال آن بزرگوار جستوجو كرد و مسايلي پرسيد.
این مسائل شاید در عصر ما عوامانه به نظر آید و با مقام قدس علمي حضرت باقر علیهالسلام مناسبتي نداشته باشد؛ ولي در آن دورۀ جهل، مسائلي بود بزرگ كه توانست راهب و اطرافيانش را مسلمان كند. پرسیدند:
1ـ ساعتي كه نه از روز است و نه از شب؟
امام فرمودند: ساعتهاي بين الطلوعين ميباشد كه از ساعتهاي بهشت است. در آن ساعتها ميتوان آخرت را آباد كرد و سعادت دو جهان را به دست آورد.
2ـ ميگويند اهل بهشت فضولات ندارند، نشانۀ آن در اين دنيا چيست؟
حضرت فرمودند: نشانۀ آن بچهاي است كه در شكم مادر است.
3ـ ميگويند نعمتهاي بهشت پايانناپذير است، نشانۀ آن در دنيا چيست؟
حضرت فرمودند: نشانۀ آن علم است كه هرچه از آن بهره گيرند، نقصان ندارد.
4ـ آن دو برادر كه با هم متولد شدند و با هم مردند، اما عمر يكي از آنان پنجاه سال و عمر ديگري صد و پنجاه سال، چه كساني بودهاند.
حضرت جواب دادند: آن دو برادر عزره و عُزير بودهاند كه قرآن از آنها خبر ميدهد كه عزيز چون در زنده شدن مردهها در روز قيامت ترديد كرد، پروردگار عالم جان او را صد سال گرفت سپس زنده كرد. (1)
آن راهب پس از شنيدن جوابهاي حكيمانه، به اطرافيانش مسلمان شد.
شأن ائمۀ طاهرين در تاريخ ناشناخته مانده است، صاحب جنات الخلود در مورد شخصیت امام باقر علیه السلام میگوید:
اكثر اوقات امام صرف اطاعت خدا میشد. از خوف خدا میگریست. بسیار متواضع بود. بر سر مزارع میرفت و كار میكرد و آنچه به دست میآورد در راه خدا صرف مینمود. سخیترین مردم بود وقتی تمام علما نزدش میآمدند؛ علمشان قطرهای بود در مقابل دریا و نظیر امیرالمؤمنین علیهالسلام، چشمههای حكمت از اطرافش میجوشید و در مقابل جلالتش هر جلیلی كوچك بود.
—————————-
1- بحار الأنوار (چ – بيروت)، ج 69، ص 186.