• اخلاص

خالی بودن قصد و نیت از هر انگیزه غیرخدایی و انجام اعمال عبادی بدون ملاحظه نظر مردم را «اخلاص» می‌گویند. به عبارت دیگر، اخلاص یعنی این‌که فرد، شاهدی به جز خدا برای اعمال خود نبیند و در کارهای خود، انتظار تعریف و تمجید از جانب دیگران را نداشته باشد.

اخلاص به معنی خالص کردن، ویژه کردن و ارادت صادق داشتن است. بر اساس این معنی، مُخلِص کسی است، که طاعات و عبادات خود را از هرگونه آلودگی و آمیختگی به غیر خدا خالص کرده، انگیزه‌ای جز تقرب به درگاه خدا ندارد. از این رو، فقط به او دل می‌بندد و تعریف و تکذیب دیگران، در نظرش یکسان است و هدف از عبادت، جلب رضایت خالق است نه کس دیگر.

  • نشانه‌های اخلاص

نشانه‌های اخلاص چند چیز است:

1- عدم توقع از دیگران

اگر کار برای خداست، انسان مُخلِص، چشم‌داشت تشکر و قدردانی از غیر خدا ندارد. اگر قدرشناسی و ناسپاسی هم دید، باز در عمل خویش ثابت‌قدم و استوار است. این نشانه آن است که برای خدا کار می‌کند.

سوره «انسان» در شأن حضرت علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام و امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام نازل شد، که سه روز روزه نذری گرفته بودند، و در هر سه روز، افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند و با آب، افطار کردند. سخن این خانواده با اخلاص، مطابق سوره انسان، آیه 9 چنین بود:

«إِنمَّا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُم جَزَاءً وَ لَا شُكُورًا * (و مى‏گويند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام مى‏كنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهيم!»

گاه کسی بدون چشم‌داشت مالی، خدمتی انجام می‌دهد ولی در باطن دوست دارد این را همه مردم بدانند و اذعان کنند که بی‌مزد و رایگان کار می‌کند ولی این با اخلاص سازگار نیست.

حضرت علی علیه‌السلام در این باره فرمود:

«عبادت خالص آن است که مرد جز به پروردگارش امیدوار نبوده و جز از گناه خویش نهراسد.» (1)

درباره‌ اخلاص در عمل، امام صادق علیه‌السلام فرموده است:

«عمل خالص، آن است که از احدی، به جز خداوند، انتظار مدح و ستایش نداشته باشی.» (2)

2- توجه به تکلیف، نه عنوان

چه بسا کارهای لازم که بر زمین مانده، و کسی سراغش نمی‌رود، تنها به این جهت که عنوان مهم و معتبری همراه ندارد.

اخلاص را از آن‌جا می‌توان شناخت که انسان تکلیفش را – هر چه باشد – انجام دهد و کارهای بزرگ و کوچک، با عنوان و بی‌عنوان، دارای نمود و آوازه یا گمنام و ناشناخته، برایش یکسان باشد. اگر جز این باشد، رگه‌هایی از ناخالصی در نیتش وجود دارد.

3- پشیمان نشدن

انسان مُخلِص، از کار نیکی که کرده، پشیمان نمی‌شود. چون نزد خدا پاداشش محفوظ است و به وظیفه‌اش عمل کرده است. پس پشیمانی معنایی ندارد.

4- عدم تأثیر استقبال یا بی‌اعتنایی از جانب دیگران

اگر کاری برای خداست نباید تشویق و استقبال یا بی‌اعتنایی و عدم قبول مردم در انسان مخلص مؤثر واقع شود. این هم نشان دیگری از اخلاص است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در این زمینه، ضابطه و ملاک جالبی به دست ما داده است. می‌فرماید: «ریاکار، سه علامت دارد: اول آن‌که وقتی تنهاست، با کسالت و بی‌حالی عمل می‌کند. دوم آن‌که در حضور مردم، نشاط می‌ورزد. سوم آن‌که اگر تعریفش کنند، به عملش می‌افزاید و اگر ملامتش کنند، از عملش می‌کاهد.» (3)

امام صادق علیه‌السلام نیز فرمود:

«انسان، بنده خالص خدای بزرگ نمی‌شود تا این‌که تعریف و تکذیب (دیگران) در نظرش یکسان باشد.» (4)

5- یگانگی ظاهر و باطن

از نشانه‌های دیگر خلوص، همگونی ظاهر و باطن است. عملش در ظاهر با نیتش در باطن یکسان باشد. گندم‌نمای جو فروش نباشد، و «بود» و «نمود»اش یکی باشد.

  • ارزش و اهمیت اخلاص

اخلاص، معیار ارزش عبادت، مقامی از مقامات مقربان الهی و هدف دین است. هر کس آن را یافت، موهبتی الهی نصیبش گشته که به وسیله آن به مقامات بزرگی خواهد رسید. چرا چنین نباشد، در حالی که خداوند متعال، بندگانش را به آن امر کرده، می‌فرماید:

«فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون * خدا را بخوانید، در حالی که تنها برای او در دین اخلاص می‌ورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید. سوره غافر، آيه 14».

در سخنان پیشوایان معصوم علیهم‌السلام، تعابیر گوناگونی، از قبیل بهترین عبادت، ثمره عبادت، غایت دین، عبادت مقربان الهی و مانند آن درباره فضیلت اخلاص آمده است. در اهمیت اخلاص همین بس که شرط قبولی عمل است و اگر در عملی موجود نباشد، بی‌هدف و بی‌نتیجه خواهد بود. از این رو، علی علیه‌السلام فرمود:

«عمل هر کس که با اخلاص همراه نباشد، قبول نمی‌شود.». (5)

در خطبه شعبانیه می‌خوانیم:

«با انگیزه و نیت صادقانه و دلی پاک و روحی وارسته از خدا مسئلت کنید.» (6)

امام صادق می‌فرماید:

«عمل را تا به پایان خالص نگاهداشتن سخت‌تر از خود عمل است و عمل خالص، عملی است که در انجامش، جز از خدا از احدی انتظار سپاس نداشته باشد.» (7)

بهترین سخن در این زمینه همان است که در مصباح الشریعة از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که فرمود:

«اخلاص همه فضایل اعمال را جمع می‌کند. اخلاص امری است که کلیدش قبول الهی و رضای او است، پس کسی که خداوند، اعمال او را بپذیرد و از او راضی گردد، او مُخلِص است، اگر چه عملش کم باشد؛ و کسی که عملش مورد قبول واقع نگردد، او مُخلِص نیست اگر چه عملش بسیار باشد، و نمونه آن آدم و ابلیس است؛ و علامت قبولی اعمال استقامت و پایداری و گذشتن از هر آن‌چه دوست می‌دارد، می‌باشد. به علاوه این‌که هر حرکت و سکونی با معرفت همراه باشد.

اهل عمل همگی در هلاک‌اند مگر اهل عبادت، و اهل عبادت نیز همگی در هلاک‌اند مگر اهل علم و اهل علم نیز در هلاک‌اند مگر اهل صدق، و اهل صدق نیز در هلاک‌اند مگر اهل اخلاص، و اهل اخلاص نیز در هلاک‌اند مگر اهل تقوی، و اهل تقوی نیز در هلاک‌اند مگر اهل یقین، و به درستی که اهل یقین نیز در معرض خطر بزرگی هستند.

خداوند متعال به پیامبرش فرمود: به عبادت پروردگارت بپرداز تا تو را به یقین برساند و پایین‌ترین درجه اخلاص این است که عبد، نهایت تلاشش را بکند، در عین حال برای عمل خود قدر و ارزشی قائل نباشد که به واسطه آن پاداشی دریافت کند؛ زیرا می‌داند که اگر خداوند متعال حق عبودیت را از او طلب کند، در ادای آن عاجز خواهد بود؛ و پایین‌ترین مقام مخلصین در دنیا، پاک بودن از همه گناهان، و پایین‌ترین مقام مخلصین در آخرت خلاصی از آتش جهنم و رسیدن به بهشت است.» (8)

  • مراتب اخلاص

خالص کردن و پاکیزه نمودن عمل از غیر خدا مراتبی دارد. هر چه درجه اخلاص بیشتر باشد، عمل ارزش بیشتری نزد خدا پیدا می‌کند، به هدف و مقصد نزدیک‌تر شده و شخص را زودتر به کمال مطلوب خود می‌رساند و هر چه درجه اخلاص کمتر باشد، به همان اندازه از ارزش عمل کاسته شده و شخص از کمال مطلوب باز می‌ماند و از این رهگذر درجات مؤمنان در نزد خدا متفاوت خواهد بود، چنان‌که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود:

«درجات مؤمنان به وسیله اخلاص برتری می‌یابد.» (9)

به اختصار، سه مرتبه از مراتب اخلاص را ذکر می‌کنیم:

الف- خالص کردن عمل، به دلیل ترس از عذاب روز قیامت، که گرچه عمل مخلصانه است، اما این نوع عبادت، عبادت بردگان است.

ب- اخلاص در عمل، برای رسیدن به بهشت و آن‌چه در آن است مثل حورالعین، قصرهای بهشتی و مانند آن؛ که این‌گونه مخلصانه عمل کردن نیز روش اجیران است.

ج- تصفیه عمل از هر نوع شائبه‌ای، اعم از طمع به بهشت، ترس از جهنم، رضای مخلوق و جلب قلوب آن‌ها، طمع به مقاصد دنیوی و مانند آن، که فقط منظور رضایت خداست.

این مرتبه که بالاترین مراتب اخلاص می‌باشد، از آن کسانی است که غرق در محبت، عظمت و جمال الهی هستند و خدا را سزاوار پرستش یافته، عبادتش می‌کنند و این، عبادت آزادگان است.

  • آثار اخلاص

– حکمت و بصیرت

از دیگر آثار رعایت اخلاص، اعطای روشن‌بینی، بصیرت، حکمت و معیار شناسایی حق و باطل از جانب خدا به فرد مُخلِص است، به گونه‌ای که این اثر در تمام برخوردهای او به روشنی دیده می‌شود.

در آثار اخلاص، از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله روایت است که:

«بنده‌ای نیست که چهل روز تمام، کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، مگر آن‌که چشمه‌های حکمت و خرد، از روح و جانش بر زبانش جاری می‌شود.» (10)

اخلاص، دانشگاهی است که در مدت چهل روز، فارغ التحصیلانی حکیم و فرزانه، تحویل می‌دهد.

همچنین حضرت علی علیه‌السلام فرمود:

«هنگام محقق شدن اخلاص، دیدگاه‌ها نورانی می‌شوند.» (11)

– ادای امانت الهی

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرماید:

«کسی که پنهان و آشکارش و کردار و گفتارش یکسان باشد، امانت الهی را ادا کرده و در بندگی و پرستش، راه اخلاص پیموده است.» (12)

– کسب مصلحت الهی

 اثر دیگر رعایت اخلاص، یاری، پشتیبانی و امدادهای الهی در زندگی فرد مخلص است. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می‌فرماید:

«کسی که عبادت‌های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد.» (13)

– تقرب به خدا

حضرت علی علیه‌السلام در این باره فرمود:

 «نزدیک شدن بنده به خدای سبحان به سبب خالص کردن نیت اوست.» (14)

– پیروزی و موفقیت

موفقیت در کارها، یکی دیگر از آثار اخلاص است. علی علیه‌السلام در این باره فرمود:

«موفقیت در کارها، به خالص کردن نیت‌هاست.» (15)

– هیبت و شوکت

انسان مُخلِص بر اثر رعایت اخلاص، چنان هیبتی به دست می‌آورد که حتی همه جنبندگان، حیوانات وحشی و پرندگان نیز از هیبت و شوکت او می‌هراسند، چنان‌که امام صادق علیه‌السلام در این باره فرمود:

«همانا همه چیز برای مؤمن خشوع می‌کند و او را بزرگ و باشکوه می‌دارد. سپس فرمود: هرگاه مؤمن، مخلص خدا شد خداوند همه چیز را از او می‌ترساند حتی جنبندگان و درندگان زمین و پرندگان آسمان را.» (16)

خدای تعالی در حدیث قدسی فرمود:

«اخلاص، سری از اسرار من است که در دل بندگان محبوب خویش به امانت نهاده‌ام». (17)

  • راه‌های کسب اخلاص

همان‌گونه که ذکر شد، اخلاص، پاکیزه کردن عمل از هرگونه آلودگی به غیر خداست و انسان مخلص، در انجام عمل مُحرِکی غیر از خداوند ندارد، فقط قصد تقرب به خداست که او را به کار وامی‌دارد و بس. این حالت، مقام بسیار بزرگی است و کسی می‌تواند، به آن برسد که غرق در محبت خدا باشد، به حدی که در دلش برای محبت‌های دنیایی، جایی نبوده و اگر از خوراک، پوشاک، مسکن و سایر امور مادی استفاده می‌کند، به خاطر لذت بردن از آن‌ها نباشد، بلکه به خاطر آن باشد که نیروی بیشتری برای عبادت خدا، به دست آورد.

در سخنان پیشوایان معصوم علیهم‌السلام، راه‌هایی برای رسیدن به اخلاص بیان شده که به اختصار ذکر می‌کنیم:

الف- قطع طمع از غیر خدا

امام باقر علیه‌السلام در این باره می‌فرماید:

«بنده، پرستشگر واقعی خدا نمی‌شود، مگر آن‌که از همه مخلوقات بریده و به او بپیوندد، آن‌گاه خداوند می‌فرماید: این عمل خالص برای من است و به کرمش آن را می‌پذیرد.»

ب- افزودن بر علم و یقین

امام علی علیه‌السلام در این باره فرمود:

«اخلاص عمل، ثمره و میوه علم است.» (18)

 یعنی هر چه آگاهی انسان از حقایق هستی بیشتر شود و به عظمت خالق و ناچیزی خود علم پیدا کند، اخلاص او بیشتر می‌شود؛ و نیز فرمود: «اخلاص عمل از قوت یقین و درستی نیت است.» (19)

ج- کم کردن آرزوها

امیرمؤمنان در این زمینه فرمود:

«آرزوها را کم کن، تا اعمالت خالص گردد.» (20)

د- پرهیز از گناه و هوای نفس

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

«دوری کردن از کارهای حرام کمال اخلاص است.» (21)

—————————

1- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 199.

2- وسائل الشیعة، ج 1، ص 60.

3- محجه البیضاء، ج 6، ص 144.

4- بحارالانوار، ج 70، ص 294.

5- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 155.

6- الأمالی، صدوق، ص 93.

7- وسائل الشیعة، ج 1، ص 60.

8- «الاخلاص يجمع فواضل الاعمال، و هو معنى مفتاحه القبول …»؛ مصباح الشریعة، ص 36.

9- مجموعه ورام، ج 2، ص 119.

10- عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 69.

11- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 198.

12- نهج‌البلاغه، نامه‌ 26.

13- عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 233.

14- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 93

15- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 93.

16- بحارالانوار، ج 64، ص 305.

17- بحارالانوار، ج 67، ص 249.

18- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 64.

19- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 61.

20- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 155.

21- کنز الفوائد، ج 1، ص 279.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا