• عفت

«عفت» در لغت؛ حالتی است که مانع غلبه و تسلط شهوات و امیال بر انسان می‌شود. به عبارت دیگر؛ كنترل نفس، از لذت‌هاي حيواني و رعايت تعادل در كسب لذت در چهارچوب عقل و شرع را «عفت» گویند.

عفت در اصطلاح اخلاق، به این معناست که قوه شهوت در خوردن و آمیزش جنسی، مطیع عقل باشد و از چیزی که عقل و شرع نهی کرده، اجتناب نماید. این حد اعتدال در شرع، ستوده شده است.

عفت؛ نشانه پاکی و خردمندی دینی است و از صفات برجسته پرهیزکاران است، از عالی‌ترین صفات برای نزدیکی به خدا و ملکوتی شدن می‌باشد و یکی از چهار رکن فضائل اخلاقی است. (عفت، حکمت، شجاعت، عدالت)

  • اقسام عفت

به طور کلی عفت به دو دسته «عفت در شکم» و «عفت در شهوت» تقسیم می‌شود:

الف) عفت شکم

در مورد شکم، انسان باید هم در «کسب و درآمد» عفیف باشد و هم در «مصرف» باید حدّ مطلوب را رعایت کند.

پرخوری و عدم رعایت عفت شکم در اسلام بسیار نهی شده است. گرسنگیِ بسیار نیز، پسندیده نیست. چون غرض از خلقت انسان، بندگی کردن است که به قوت و نشاط وابسته است. شکی نیست که گرسنگی بسیار، قوت و نشاط را از بین می‌برد، بنابراین افراط در گرسنگی قابل قبول نیست، و مراد از احادیثی که گرسنگی را توصیه کرده‌اند،‌ اندک خوردن است.

ب) عفت جنسی

این دسته از خویشتن‌داری شامل موارد زیر است:

  1. عفت در نگاه
  2. عفت در کلام
  3. عفت در نوشتن
  4. عفت در تماس
  5. عفت در فکر و خیال
  6. عفت در مطالعه.

عفت از فضائلی است که در قرآن و احادیث، بسیار مورد توجه واقع شده است.

امام باقر علیه‌السلام در این زمینه فرموده‌اند:

«هیچ عبادتی نزد خدا برتر از کنترل شکم و شهوت نیست.» (1)

عفت از مهم‌ترین فضایل انسانی محسوب می‌شود، برخی برای معرفی آن از، صفت به نام ضدش هتّاکی (پرده دری) استفاده می‌کنند به همین علت در بسیاری از موارد عفت را در مورد پرهیزکاری در خصوص، مسایل جنسی استعمال کرده‌اند. اما در حقیقت عفت؛ حد اعتدال «شَرَّه» و «خمود» است.

«شرّه»؛ فرو رفتن انسان در شهوات است و «خمود»؛ یعنی بی‌حرکتی در جهت لذات مشروع که بدن به آن‌ها به طور طبیعی احتیاج دارد.

فرد پاکدامن و عفیف کسی است که اعمالش مطابق شریعت، عقل و جوانمردی باشد.

  • نتایج عفت

شرم، پرهیز، شکیبایی، بخشندگی، قناعت، نرم‌خویی، نظم، پندپذیری، خوش‌رفتاری و وقار در نتیجه عفت‌ورزی به وجود می‌آیند.

راه کسب عفت

پاک بودن محیط، تربیت خانوادگی، علم و آگاهی بر پیامدهای رذایل اخلاقی، حجاب و ترک خود آرایی در انظار عموم، عدم اختلاط زن و مرد و اشباع صحیح امیال و خواست‌های جنسی و برنامه‌ریزی دقیق برای زندگی و مجال نداشتن برای کشیده شدن به آلودگی‌های شهوانی برای کسب عفت و پیشگیری از بی‌عفتی بسیار مؤثر می‌باشد. رعايت شئون و احكام الهي در ارتباطات، مكالمات، نگاه‌ها، و تماس‌هاي گوناگون بين زن و مرد طبق آنچه در قرآن و روايات آمده است توصیه می‌شود.

غریزه جنسی از نیرومندترین و سرکش‌ترین غرائز انسان است که به تنهایی با دیگر غرائز برابری می‌کند، انحراف آن نیمی از دین و ایمان انسان را به خطر خواهد انداخت به همین جهت در روایات متعددی مسلمانان تشویق به همکاری در امر ازدواج و هر گونه کمک ممکن به این امر شده است از جمله این‌که پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌واله می‌فرماید:

«هر که برادر مؤمن خود را زن دهد تا آن زن همدم و مایه پشت گرمی و آسایش او باشد خداوند او را از حورالعین بهشت زن دهد». (2)

در مورد ازدواج فرزندان مسئولیت سنگینی بر عهده پدران وجود دارد و پدرانی که در این مسأله حیاتی، بی‌تفاوت هستند در نگاه برخی اندیشمندان مسلمان شریک جرم انحراف فرزندان شمرده شده‌اند. (3)

طلب عفت و پاکدامنی و بازایستادن از حرام نیز «استعفاف» نام دارد. در سوره نور، آیه 33 آمده است:

«وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يجِدُونَ نِكاَحًا حَتىَ‏ يُغْنِيهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِه * و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمى‏يابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز گرداند.»

دسترسى نداشتن به همسر، مجوّز گناه نيست، صبر و عفّت لازم است.

افراد مجرد نباید در اين مرحله بحرانى و در اين دوران آزمايش الهى تن به آلودگى دهند و خود را معذور بشمرند چون هيچ عذرى پذيرفته نيست، بلكه بايد قدرت ايمان و شخصيت و تقوا را در چنين مرحله‏اى آزمود.

افراد غيرمتأهل بيشتر از ديگران در معرض فحشا و منكر هستند، خداوند در فرمان به عفّت، آنان را مخاطب قرار داده است. هر كجا بيشتر احساس خطر شود، سفارش مخصوص لازم است.

نکته دیگر در این آیه آن است که اگر عفّت و تقوا داشته باشيم، خداوند ما را بى‏نياز مى‏كند. پس جوانان نباید به خاطر امكانات ازدواج، به سراغ تهيّه‏ مال از راه حرام بروند بلکه باید عفّت و تقواى مالى از خود نشان دهند.

———-

1- بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏68، ص 270.

2- وسائل الشيعة، ج ‏17، ص 210.

3- تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص ۴۶4.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا