- دومين سفر پيامبر صلىاللهعليهوآله به شام
پیامبر صلىاللهعليهوآله در سن بیست سالگی برای بار دوم به شام مسافرت کرد. (1)
هنگامی که روزگار بر آنان سخت شد، ابوطالب به پیامبر صلىاللهعليهوآله پیشنهاد داد که همانند دیگران اموالی از خدیجه دختر خویلد – که در آن زمان تاجر بود- بگیرد و به تجارت بپردازد. امّا پیامبر صلىاللهعليهوآله حاضر به چنین کاری نشد.
هنگامی که خدیجه از این موضوع با خبر شد، خود اقدام کرد و دو برابر اموالی که به دیگران میداد، در اختیار حضرت گذاشت. زیرا پیامبر صلىاللهعليهوآله را به امانتداری، راستگویی و اخلاق کریمانه میشناخت. براساس برخی روایات، ابوطالب خودش با خدیجه در اینباره صحبت کرد. (2)
در اینجا از یادآوری نکتهای ناگزیریم و آن اینکه:
آیا پیامبر صلىاللهعليهوآله در کاروان قریش به عنوان اجیر برای خدیجه شرکت کرد، یا این تجارت به صورت «مضاربه» بوده است. یعنی پیامبر صلىاللهعليهوآله قرارداد بسته بوده که در سود تجارت سهیم شود؟
علامه سید جعفر مرتضی معتقد است:
عزّت نفس پیامبر صلىاللهعليهوآله و پدارنش و نیز شرافت و سیادت ابوطالب موجب میشود که آنچه در اینباره به عموی حضرت نسبت دادهاند، را بعید بدانیم و بر همین اساس، سفر پیامبر صلىاللهعليهوآله به شام به گونه شراکت و مضاربه با خدیجه بوده است. (3)
در این خصوص یعقوبی مورخ شیعی دقیق میگوید:
«آنچه مردم میگویند که خدیجه او را اجیر کرد، درست نیست. پیامبر صلىاللهعليهوآله هرگز اجیر کسی نشد». (4)
و امّا کاروان قریش آماده حرکت شد. خدیجه شتری راهور و مقداری کالای گرانبها و دو غلام، در اختیار وکیل خود، یعنی حضرت محمد صلىاللهعليهوآله گذارد.
بالاخره کاروان به مقصد رسید و همگی در این مسافرت سود بردند؛ امّا رسول اکرم صلىاللهعليهوآله بیش از همه سود برد. (5)
کاروان قریش پس از پیروزی کامل، راه مکّه را در پیش گرفت. هنگامی که کاروان به مکّه بازگشت، «میسره» غلام خدیجه که همراه پیامبر صلىاللهعليهوآله بود، داستان را برای خدیجه گزارش داد. (6)
میسره آنچه را در این سفر دیده بود از جمله برخی از کرامات آن حضرت را که بر عظمت و معنویّت حضرت محمد صلىاللهعليهوآله گواهی میداد، برای خدیجه مو به مو تعریف کرد.
——————
1- الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج 1 ، ص 337؛ برای مطالعه بیشتر ر.ک: بحار الانوار، ج 16، ص 9.
2- الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج 1 ، ص 337- 338.
3- الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج 1 ، ص 338.
4- برای مطالعه بیشتر ر.ک به: تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 21؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج 1، ص 338- 339؛ کشف الغمه، ج 2، ص 134 و بحار الانوار، ج 16، ص 9.
5- فرازهایی از تاریخ اسلام، ص 78.
6- الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج 1، ص 338.