- دشنام
اسلام کوشش دارد استعدادهای نهفته انسانی را شکوفا سازد و جامعهای بسازد که همه ابعاد و جهاتش معرف ویژگیهای عالی اسلام باشد. یکی از موانع شکوفایی فطرت انسانی آلودگی به بدزبانی است.
انسان در طول روز رفتارهایی از مردم میبیند که خلاف خواستههای نفسانی یا طبیعی اوست و اگر فرد به رشد روحی و روانی نرسیده باشد نمیتواند اینگونه فشارها را کنترل نماید پس دچار استرس شده و نیاز به تخلیه این فشارها پیدا میکند. یکی از راههای تخلیه فشار روحی دشنام دادن است. در واقع دشنام یک مکانیسم دفاعی است.
این رفتار ناپسند خلاف منش اسلامی است.
جامعهای که در همه ابعاد متوجه خدا باشد، میتواند صمیمیت و مودت را شدت دهد تا در پرتو همین انساندوستی و تعاون بسیاری از مشکلات جامعه پیشگیری و اصلاح شود.
علما اعتقاد دارند، هیچ چیزی در اسلام بدون دلیل نهی نشده و بر حرمت ذاتی آن تأکید شده است. زیرا آثار سوء و پیامدهای آن در نظر گرفته شده است.
قرآن میفرماید: «همدیگر را به القاب زشت نسبت ندهید.» (1)
- ریشههای بدزبانی
هرگاه عدم امنیت درونی و تضادهای روحی و کمبود رشد عقلی و عاطفی با همدیگر جمع گردد منجر به انفجار روحی میشود.
امنیت درونی از چند چیز حاصل میشود:
– محبت و احترام ذاتی که باید از جانب خانواده دریافت شده باشد.
– ایمان به ذات حق که باعث احساس آرامش درونی میشود و حالات درونی فرد را نظام میبخشد.
ریشههای دشنام از دیدگاه اهل بیت به نفاق و دورویی برمیگردد. همانگونه که امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «دشنام دادن و هرزهگویی از نشانههای نفاق و دورویی است.» (2)
هرزه گویی و دشنام چنان مذموم است که در قرآن جزایی جز آتش برای آن در نظر گرفته نشده است. «کسی که مردم از زبانش بترسند در آتش خواهد بود.» (3)
ریشههای دیگر دشنام و هرزهگویی علاوه بر نفاق را میتوان در خانواده جستوجو کرد.
کودک پاک به دنیا میآید. (4) اگر این امانت الهی را به تباهی بکشانیم در پیشگاه خداوند مسئولیم. بنابراین ارتباط والدین با همدیگر باید در عین صمیمیت محترمانه باشد. اگر پدر و مادر همدیگر را بزرگوارانه صدا بزنند فرزندشان آنها را الگو قرار داده و آموزش میبیند. عکس آن نیز صادق است. اگر در محیط تربیتی خانواده والدین به همدیگر دشنام دهند کودکان نیز چنین عملی را مرتکب خواهند شد.
همچنین اضطراب از جانب والدین، سبب دشنام گویی فرزندان میشود. اگر کودک در خانه احساس امنیت روحی و عاطفی نکند و بیش از حد فشار بر او وارد شود دست به دشنام میزند.
برخی خانوادهها نسبت به دوستان فرزندان خود بیتوجه هستند و نمیدانند که کودکشان با چه کسانی ارتباط دارد. دوستان فحاش و بدزبان تأثیر عمیقی بر رفتار فرزندان دارند.
علت دیگر دشنام دادن پایین بودن رشد عقلی- فکری افراد است. شخص دشنامدهنده به عواقب عمل خود نمیاندیشد.
- راههای کنترل دشنامدادن
با وضو بودن باعث کنترل غضب میشود در نتیجه انسان سریع واکنش نشان نمیدهد.
همچنین بالا بردن رشد فکری باعث جلوگیری از چنین رفتاری میشود.
منطقی برخورد کردن یکی دیگر از راه های جلوگیری از این خصلت ناپسند است.
یکی از قضایای روز عاشورا مسئله دشنام دادن یاران عمر سعد و سعه صدر امام حسین علیهالسلام در برابر آنها است. حضرت در اوج کرامت و بزرگواری و وارستگی قرار داشتند؛ و صفات عالیه یک انسان را به نمایش گذاشتند. ادب امام حسین علیهالسلام باعث شد 30 نفر از سپاه مقابل به ایشان گرویدند. به عبارتی کرامت و بزرگواری و ادب بهترین راه رسوخ به قلبهاست. همچنین راضی بودن به تمام چیزهایی که خدا به آن راضی است باعث کرامت و بزرگواری میشود. چون خدا هست کرامت معنا میپذیرد و اگر خدا را از اخلاقیات جدا سازیم جایگاهی برای آن وجود ندارد.
——————–
1- «وَ لاتَنابَزُوا بِالْأَلْقاب»؛ سوره حجرات، آیه 11.
2- «إِنَّ الْفُحْشَ وَ الْبَذَاءَ وَ السَّلَاطَةَ مِنَ النِّفَاق»؛ الکافی، ج 4، ص 12.
3- «مَنْ خَافَ النَّاسُ لِسَانَهُ فَهُوَ فِی النَّار»؛ الکافی، ج 4، ص 15.
4- «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَة»؛ الکافی، ج 3، ص 35.