- دروغ
دروغ گفتاری؛ خبردادن به چیزهایی برخلاف واقع است و دروغ عملی؛ انجام اعمالی خلاف آنچه در باطن وجود دارد، میباشد.
دروغ یکی از بزرگترین و بدترین صفات انسان و از جمله گناهان کبیره بلکه قبیحترین گناهان و زشتترین آنهاست. آدمی با این صفت در دیدهها خوار و در نظرها بیارزش و بیاعتبار میشود.
کذب از عواملی است که پایههای ایمان را در وجود آدمی تخریب میکند و از میان میبرد، در مقابل صداقت که سبب حفظ آن است.
در قرآن کریم آیات متعددی در زمینه دروغ وجود دارد از آن جمله خداوند متعال در سوره نحل، آیه 105 میفرماید:
«إِنَّمَا يَفْترَى الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بَايَاتِ اللَّهِ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ * تنها كسانى دروغ مىبندند كه به آيات خدا ايمان ندارند (آرى،) دروغگويان واقعى آنها هستند!»
با نبود صداقت، چراغ ایمان در وجود انسان خاموش و در نتیجه درهای معنویت بسته میشود و با نبود ایمان، انسان در عالم ظلمت فرو میرود و دیگر هیچ راهی به عالم نور و معنویت نخواهد داشت. در همین رابطه حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند:
«هیچ بندهای مزه ایمان را نمیچشد تا دروغ را ترک کند، چه جدی و چه شوخی» (1)
امام صادق علیهالسلام نیز فرمود:
«دروغ ویران کننده ایمان است.» (2)
در گناهان شهوانی آدمی ناخودآگاه از خود غافل میشود، اما در این گناه، شخص آگاهانه گناه میکند و در واقع این خود اوست که انسانیتش را منحرف و از استقامت خارج میکند. پس میتوان گفت: ظاهر دروغگویی بر زبان جاری میشود، ولی حقیقت و باطنش در بالاترین مرتبه وجود آدمی و وجدان او رخ میدهد. در این گناه که نه تنها غریزهای اشباع نمیشود، بلکه حتی ذات آدمی از ارتکاب آن ناراحت میشود، بالاترین مرتبه وجود او ضربه میبیند و فاسد میگردد، به طوری که دیگر قدرت سیر معنوی ندارد.
روان دروغگو با هر مرتبه از دروغگویی میشکند و نقصان مییابد و در اثر این گناه سیاهی آن را فرامیگیرد و هزارها فرسنگ از خدا دور میشود، به طوری که دیگر، سخن گفتن از «لقاءالله» برای چنین فردی بیمعناست.
دروغ در دنیا مکافات و در آخرت مجازات دارد و مکافات در دنیا رویارویی فوری با آثار بد گناه است.
مطابق با آیات قرآن، دروغگو مستحق لعنت و سزاوار خشم پروردگار عالم است. همانطور که در آیات دوم و سوم سوره صف آمده است:
«يَا أَيهَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفْعَلُونَ * اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چرا سخنى مىگوييد كه عمل نمىكنيد؟! نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوييد كه عمل نمىكنيد!»
با توجه به این آیات معلوم میشود که دروغ در نزد خدای متعال ناپسند شمرده شده است و موجب دوری انسان از خدا میشود که این خود عذاب روحی بس بزرگی است و در کنارش عذاب دوزخ را نیز در برخواهد داشت.
آیات و احادیث وارده در بزرگی گناه دروغ و شدت عقوبت و مفاسد مترتب بر آن زیاد میباشد.
- عواقب و آثار دروغ
مطابق با احادیث اسلامی، دروغ به خدا و رسول او باطل کننده روزه ماه مبارک رمضان است. دروغ، آتش جهنم و کلید همه خبائث و پلیدیهاست.
انسان دروغگو از جانب ملائکه مورد لعن قرار میگیرد و در دنیا نیز از رزق او کم میشود.
از لحاظ اجتماعی نیز فرد دروغگو، از اعتبار اجتماعی سقوط میکند و از نظر اقتصادی دچار ضررهای مالی و بیبرکتی میگردد.
راستی و درستی، ثروت را میافزاید؛ چون برای دارنده آن ایجاد اعتبار میکند. دروغگویی سرمایه را راکد نگاه میدارد، زیرا نه تنها جلوگیری از پیدایش اعتبار میکند، بلکه اعتبار موجود را نیز میبرد و کسی به وعده با او معامله نمیکند، چون اعتبار ندارد. به وعده دروغگو اعتماد نمیشود چون اعتماد کردن به او بر خلاف عقل است.
از لحاظ روانی و اخلاقی نیز فرد دروغگو دچار فراموشی، افسردگی، بیحیایی، نفاق و محروم شدن از اعتماد مردم میشود.
دروغگویی مانند سایر بیماریهای روانی و عاطفی، ابتدا از یک مسأله کوچک و ساده آغاز میشود. چنانچه به موقع درمان نشود به یک بیماری روحی تبدیل میشود که مشکلات بسیاری را برای فرد مبتلا و دیگران فراهم میسازد.
از نظر روانی، دروغگویی، برقرار کردن نوعی رابطه بیمارگونه با دیگران است که علاوه بر شخص، دیگران را نیز دچار ناراحتی و مشکل میکند. دروغگویی عامل اصلی فسادهای دیگر است، به طوری که شاید بتوان گفت کلید ورود به سایر فسادها است.
اگر کشف دروغ، روحیه دروغگو را متزلزل نکند و او همچنان به دروغگویی ادامه دهد، و در نتیجه دروغ، شرم را از او میبرد و وی را دروغگوی حرفهای میسازد و دیگر، از آنکه عیبش آشکار شود، ابایی ندارد. با خود میگوید: مردم همه مرا شناختهاند. پنهان ساختن دیگر چه سودی دارد و دیگر نه از ارتکاب گناه ابایی دارد و نه از فاش شدن آن.
از زیانهای اجتماعی دروغ، بیآبرویی است. دروغهای زیادی که از دروغگو کشف شد، رسوایی او که مکرر گردید، بیآبرویی نصیبش میشود. رسوایی دروغگو، کشف دروغ اوست و بیآبرویی دروغگو، بیحیثیت و بیارج شدن اوست.
دروغگو مورد سوء ظن و بدبینی مردم است و گاهی کار او از این هم بالاتر میرود و بر اثر دروغ مورد تنفر قرار خواهد گرفت.
با این اوصاف فرد دروغگو، فیوضات و برکات فراوانی را از لحاظ مادی و معنوی از دست میدهد.
- علل دروغگویی
علل متعددی را میتوان برای دروغگویی مطرح کرد؛ از آن جمله: دشمنی، حسادت، غضب، حبّ مال، طمع، همنشینی با دروغگویان، ترس و بزدلی، ضعف شخصیت، بیحیایی، فقر مالی و بدهکاری، ریاستطلبی، شیرینزبانی، حقارت نفس و احساس ضعف شخصیت.
درباره احساس حقارت نفس در روایتی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهواله ریشه دروغ را در کمبودها و پستیهای انسان چه از لحاظ روحی و یا جسمی این گونه بیان فرموده است:
«دروغگو به خاطر پستى و دنائت نفس خود دروغ مىگويد و ريشه استهزاء و ريشخند كردن مردم از اطمينان به سخنان دروغگويان مىباشد.» (3)
برادران یوسف نیز به خاطر حسادتی که به او داشتند از پدرشان خواستند که او را با ایشان به خارج شهر بفرستد، ولی با گفتن دروغهایی درباره غذای کافی و تفریح و وعده مواظبت از یوسف به پدر، وی را در چاه انداختند.
گاهی انسان مشاهده میکند که ضرری متوجه او و منفعتی متوجه دیگری شده است. برای اینکه این زیان را از خود دور کند و متوجه دیگری سازد متوسل به دروغ میشود.
و یا میخواهد منفعتی را که متوجه دیگری شده به سوی خود جلب نماید. این حالت انگیزهای بسیار قوی در جهت گفتن دروغ به شمار میرود.
- برخی موارد مجاز دروغ
در برخی موارد گفتن دروغ مجاز شمرده شده است؛ مانند حفظ جان و مال و آبروی مسلمانان و اصلاح میان مردم.
هر گاه دو نفر از یکدیگر کدورت و کینهای داشته باشند و با هم قطع رابطه کنند برای اصلاح و آشتی دادن آنها دروغ گفتن جایز است یعنی گفتن مطالبی که موجب رفع کدورتها و دشمنیها و برقراری روابط دوستانه و صمیمانه گردد، و همانگونه که برای رفع و درمان خصومتها و اصلاح روابط میان مسلمانان دروغ گفتن جایز است برای رفع و پیشگیری از خصومتها و دشمنیها نیز گفتن دروغ جایز است. بنابراین هرگاه راستگویی باعث وقوع فتنه و ایجاد دشمنی میان دو مسلمان و دروغگویی مانع فتنه و موجب دوستی و صمیمیت و ارتباط و الفت شود، آن راست، ناپسند و این دروغ، پسندیده خواهد بود.
امام صادق علیهالسلام در این زمینه فرمودهاند:
«دروغ زشت است جز در دو جا، هنگام دفع شر ظالمان و اصلاح بين مردم.» (4)
- راه درمان دروغ
بهترین راهی که انسان را از دروغ گفتن باز میدارد این است که توجه کند که دروغ گفتن زشتترین صفات است و به واسطه دروغ مورد قهر و غضب الهی واقع، و در آخرت به آتش دوزخ گرفتار خواهد شد و در دنیا دیر یا زود دروغ او فاش و حقیقت امر آشکار میگردد و او بین مردم رسوا و مطرود و منزوی خواهد شد و دیگر کسی برای سخن او ارزش و اعتباری قائل نیست و در واقع مردهای در میان زندگان است.
راه مرتفع ساختن آسیبهای ناشی از دروغ، راستگویی است. صداقت موجب میشود روانی که در اثر دروغگویی از خدا دور شده و صدمه دیده است، با هر مرتبه راستگویی مقداری باز گردد و نزدیک شود و پس از مدتی گام نهادن در مسیر صداقت، آن جراحات روانی جبران شود. پس بهترین راه جبران آسیبهای ناشی از دروغ گویی، راستگویی است و توبه کذب، صدق میباشد.
از دیگر راهها میتوان به مجالست با اهل صدق، و دوری از اهل دروغ اشاره کرد.
پرهیز از اعمالی که برای توجیهش باید دروغ گفت، و فکر کردن قبل از عمل کردن نیز راههای فرار از دروغگویی است.
دقت در سرنوشت دروغگویان میتواند هشداری برای بیماران آلوده به گناه دروغگویی باشد.
———
1- بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 69، ص 262.
2- الكافي (ط – دارالحديث)، ج 4، ص 42.
3- بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 69، ص 262.
4- بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج 69، ص 263.