• دعا و نیایش

مساله دعا و نيايش يكى از مهمترین وسائل ارتباط بندگان با خدا و يك برنامه عمومى براى همه كسانى كه مى‏خواهند با خدا مناجات كنند، و همانطور كه تلاوت قرآن سخن گفتن خدا با بندگان است دعا كردن سخن گفتن بندگان با معبود يكتاست و اين همان چيزى است كه به دعا ارزش مى‏دهد و حال دعا را از تمام حالات برتر مى‏كند، مخصوصا اگر دعاهايى باشد كه از لبهاى گهربار معصومين عليهم السّلام صادر شده باشند.

دعا از جمله مفاهیم اسلامی است که عقیده مسلمانان دربارة آن متفاوت است. گروهی آنچنان دعا را در متن زندگی خود قرار داده­اند که گویی در همة حالات با دعا همراه هستند، و گروهی دیگر آنچنان بدان بی­اعتنا هستند که گویی، دعا جزئی از اسلامی نیست.

عده­ای به غلط دعا را جایگزین جهاد، تلاش و کوشش، تحمّل سختی­ها و مسئولیت­های زندگی قرار داده اند، و از سویی بسیاری از دعا کنندگان و در رأس آنان ائمة اطهار (ع) علاوه بر انس و الفت با دعا، الگوی بارز و برتر در تلاش و جهاد و شجاعت و مسئولیت پذیری و تفکر و اندیشه و عمل بوده اند.

  • تعریف دعا

«دعا» در لغت به معناى خواندن، حاجت خواستن و استمداد بوده و در اصطلاح اهل شرع، گفتگو كردن با خداوند سبحان به شكل طلب حاجت و درخواست حلّ مشكلات از درگاه او يا به شكل مناجات و ذكر اوصاف جلال و جمال ذات پاكيزه اوست.

دعا يكى از بهترين عبادتهاست و به عنوان عبادتى مستقل، داراى اجر و پاداش نيك مى‏باشد و گاهى نيز وسيله گشايش گِرِههاى بسته زندگى و حل گرفتاريها و مشكلات به الهام خدا و يارى او، و سبب بر آورده شدن حاجتهاى دنيا و آخرت است.

  • دعا از منظر آیات قرآن و روایات

از نظر قرآن مجيد، دعا نداى فطرت بيدار انسان خدا جوست كه از عمق جانش بر مى‏خيزد و همانند عاشقى شيدا معشوق ناپيدايش را مى‏خواند و به درگاهش دست نياز مى‏برد.

خداجويان عاشق در سختى و راحتى، گرسنگى و سيرى، اندوه وشادى، نيازمندى و بى نيازى و … او را مى‏خوانند. قرآن مجيد، حالت خوشِ خداجويان مخلص را چنين توصيف مى‏كند:

«تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً … * بسترخواب، را رها مى‏كنند، پروردگارشان را با بيم و اميد مى‏خوانند. سوره سجده آیه 16».

دعا، محبوبترين چيز نزد خدا بوده و مايه رشد و سعادت انسان است خداى تعالى به رسولش مى‏فرمايد:

 «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ * هنگامى كه بندگانم درباره من از تو مى‏پرسند، البته كه من به آنها نزديكم.

كسى كه مرا بخواند، اجابت مى‏كنم، پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند تا به حق و سعادت راه يابند. سوره بقره آیه 186».

دعا، مايه ارزش انسان در درگاه الهى است و اعتناى خدا به بشر، به واسطه دعا، راز و نياز به درگاه او مى‏باشد.

خداوند متعال به رسولش مى‏فرمايد:

«قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ … * بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگار من به شما اعتنايى نمى‏كرد. سوره فرقان آیه 77».

پروردگار متعال، بندگانش را دوست دارد و خير و سعادت آنان را مى‏خواهد و نمى‏پسندد كه بندگانش بدبخت و بد عاقبت شوند. از اين رو، آنان را به مقتضاى فطرت، دعوت كرده و راه رشد، سعادت وارزش را به آنها نشان داده كه مبادا از دعا غفلت كنند.

در روايات اهل بيت عليهم السلام گاهى از دعا به عنوان عبادتى مستقل، بهترين عبادت، مغز و روح پرستش ياد شده و از محبوبترين كارها در روى زمين شمرده شده است و گاهى نيز از آن به عنوان وسيله رفع گرفتاريها، دفع بلا و مصيبت، شفاى دردها، كليد نجات، گنجينه رستگارى، سلاح و سپر مؤمن و بهترين وسيله نزديكى به درگاه خدا ياد شده است.

اولياى گرامى اسلام، مى‏كوشيدند، فرهنگ دعا و استمداد از درگاه خداوند متعال در ميان مسلمانان براى هميشه زنده بماند. از اين رو، به پيروان خود سفارش مى‏كردند، در تمام حالات زندگى با خدا ارتباط داشته و حاجتهاى خود را از او بخواهند، از او كمك بگيرند و حتى مسائل كوچك خود را با خدا در ميان بگذارند.

چنانچه در حديث قدسى آمده كه خداوند تعالى به حضرت موسى (ع) فرمود:

«اى موسى! به هر چه نياز دارى، حتى علف گوسفند و نمك خميرت را، از من‏ بخواه». (1)

پيامبر اكرم (ص) فرمود:

«دعا، سلاح مؤمن و ستون دين و نور آسمانها وزمين است». (2)

حضرت على عليه‏السلام فرمود:

«محبوبترين كارها در (روى) زمين براى خداى بزرگ، دعاست». (3)

فردى به نام سُدَيرِ بن حَنان مى‏گويد: به امام باقر عليه‏السلام عرض كردم: كدام عبادت بهتر است؟ امام فرمودند:

«چيزى نزد خداى ارجمند بهتر از اين نيست كه از او درخواست شود و از آنچه نزد اوست خواسته شود و بدترين فرد نزد خدا كسى است كه از عبادت او تكبّر ورزد و آنچه نزد اوست، درخواست نكند.» (4)

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود:

«بر شما باد به دعا؛ زيرا با هيچ چيز مانند آن، به خدا نزديك نمى‏شويد و دعا را براى هيچ حاجت كوچكى به خاطر كوچكى‏اش رها نكنيد، زيرا آن كس كه حاجتهاى بزرگ را بر آورده مى‏كند، حاجتهاى كوچك هم به دست اوست.» (5)

لازم به توضيح است كه مقصود از دعا و خواستن نيازمنديهاى بزرگ و كوچك از خدا اين است كه انسان همواره متوجه باشد كه رب و روزى دهنده و اداره كننده انسان خداست و براى اسباب و وسايط، استقلالى قايل نباشد و همه اشياء و انسانها را در راستاى رفع نيازهاى خود وسيله‏هاى الهى بشمارد و به آنها ارزش استقلالى ندهد، از اين رو، تأكيد شده كه هر چه مى‏خواهيد از خدا بخواهيد و پيدايش چنين رفتار و روحيه‏اى انسان را بنده خدا و عزيز در نزد انسانها قرار مى‏دهد.

بنابراين مقصود اين نيست كه براى رفع نيازهاى خود دعا كنيد و از انجام كارهايى كه شما را به رفع نيازها كمك مى‏كند خود دارى ورزيد. بلكه انسان معتقد به خدا مى‏بايست همچون انسان غير معتقد به خدا در رفع مشكلات زندگى‏ خود كوشا باشد، تفاوت آنها به اين است كه انسان غير معتقد به خدا به اسباب و وسايل رفع نيازمنديها به چشم استقلالى مى‏نگرد؛ اما انسان معتقد به خدا به چشم وسايط و راه كارهاى ارائه شده و ترتيب داده شده به وسيله خدا كه در تأثير گذارى خود از اراده خداى متعال مستقل نيستند.

  • چرا دعا كنيم؟

همان گونه كه در بحث دعا از ديدگاه قرآن و روايات اهل بيت عليهم السلام روشن شد قدر و منزلت انسان نزد خدا و روح عبوديّت و بندگى به دعا، وابسته است.

كسى كه مى‏خواهد، بنده باشد، از بى بند و بارى و افسار گسيختگى، نجات يابد و گرداب حوادث روزگار و توطئه‏هاى شياطين به او آسيب نرساند، و كليد رستگارى دنيا و آخرت را داشته باشد، كسى كه مى‏خواهد در تمام زندگى، معشوقى داشته باشد كه همواره همدم او باشد، در بن بستها، اميد بخش، در هنگام بلا و مصيبت، اضطراب و نگرانيها، آرامبخش روح و پناهگاه مطمئن او باشد، بايد دعا كند.

ممكن است گفته شود، ما مى‏توانيم با كار و كوشش هر چه مى‏خواهيم بدست آوريم، همچنانكه جامعه‏هاى غير معتقد به خدا از اين راه نيازمنديهاى خود را بر طرف ساخته‏اند، بنابراين نيازى به دعا نيست.

در پاسخ بايد گفت: با كار و كوشش مى‏توان بخشى از نيازهاى انسان يعنى نيازمنديهاى مادى او را تأمين كرد، امّا انسان موجودى است مركب از بعد مادّى و روحى و معنوى، (حتّى كار و كوشش انسان براى رفع نيازهاى مادّى او نبايد خالى از توجه به بعد روحى و معنوى او باشد) دعا تأمين كننده نيازهاى روحى و معنوى انسان و تقويت كننده روح و محتواى ارزشى نيازهاى مادى انسان است. هرگز دعا به معناى كنار نهادن كار و كوشش نيست، بلكه جهت دار كردن كار و كوشش و نيز جهت دار كردن رفع نيازهاى مادى انسان است، كار و كوشش براى رفع نيازهاى مادّى بدون دعا و عبادت، جهت مناسب را نمى‏يابد.

اينك به چند فايده از فوايد دعا توجه كنيد.

الف- نزول رحمت:

على عليه‏السلام فرمود:

«دعا كليد نزول رحمت است». (6)

ب- رفع همه نيازها:

امام صادق عليه‏السلام فرمود:

«بسيار دعا كن … زيرا به آنچه نزد خداست، جز به وسيله دعا نمى‏توان رسيد». (7)

ج- شفاى دردها:

امام صادق عليه‏السلام فرمود:

«برتو باد به دعا؛ زيرا درمان هر دردى در آن است». (8)

بلا به وسيله دعا دفع مى‏گردد.

د- ايمنى از شيطان:

حضرت على (ع) فرمود:

«بسيار دعا كن، تا از خشم و غضب شيطان، سالم بمانى». (9)

و- رسيدن به مقامى ارجمند نزد خدا:

امام صادق (ع) فرمود:

«نگو، كار از كار گذشته (و دعا تأثيرى ندارد)؛ زيرا بندگان را نزد خداى بزرگ، مقام و منزلتى است كه جز با دعا نمى‏توان به آن رسيد». (10)

ه – تأثير دعا در جلب امدادهاى غيبى‏

از بركات ارزشمند دعا تأثير آن در جلب امدادهاى غيبى است. اين لطف الهى در همه صحنه‏هاى زندگى بشر زمينه ظهور و بروز دارد اما هنگام هجوم سختى‏ها و مشكلات، مانند ميدانهاى جنگ و هنگام رويارويى نيروهاى حق و باطل، بيشتر مشاهده مى‏شود.

در قرآن كريم مى‏خوانيم:

«كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرةً بِاذْنِ اللَّهِ * چه بسيار گروههاى كوچكى كه به فرمان خدا بر گروههاى عظيمى پيروز شدند. سوره بقره آیه 249».

چنان‏چه مى‏دانيم، در جنگ بدر مسلمانان با تجهيزات اندك، روى در روى سپاهى مجهّز از مشركان مكّه قرار گرفتند و توانستند با كمك و امداد الهى و پايدارى و از جان گذشتگى خويش بر آنان پيروز گردند.

قرآن كريم دعا و نيايش مسلمانان را علّت اصلى شتافتن فرشتگان به يارى آنها دانسته و بدين وسيله تأثير عميق دعا را در جلب امدادهاى غيبى الهى به‏روشنى بيان مى‏كند:

«اذْ تَسْتَغيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ انّى‏ مُمِدُّكُمْ بِالْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفينَ * زمانى را كه [از شدّت ناراحتى در ميدان بدر] از پروردگارتان كمك مى‏خواستيد و او خواسته شما را پذيرفت و گفت: من شما را با هزار از فرشتگان، كه پشت سر هم فرود مى‏آيند، يارى مى‏كنم. سوره انفال آیه 9».

امدادهاى غيبى الهى كه در اثر دعا نصيب مسلمين شده به جنگ بدر و پيكارهاى سرنوشت ساز صدر اسلام اختصاص ندارد و در فرازهاى حسّاس تاريخ اسلام به‏طور مكرّر پديدار گشته است.

ی- آرامش

تمام ناراحتی­ها و بیماری­های روحی و حتی برخی بیماری­های جسمی ریشه در اضطراب و عدم آرامش دارند و این آرامش و رهایی از اضطراب نیز با یاد خدا به دست می آید:

«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ * آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دلها آرامش پيدا مى‏كند. سوره رعد آیه 28».

از رواياتی که در باب فوائد دعا نقل شد در مى‏يابيم كه در تمام صحنه‏هاى زندگى و براى دستيابى به همه نيازهاى مادى و معنوى، در كنار سعى و كوشش، بايد از دعا، غافل نباشيم و از مبدأ غيب خود را بى نياز ندانيم، بلكه به او اميد داشته، شرايط لازم براى موفقيت در امور را از او خواسته و در تحقق نتيجه و رسيدن به هدف، خدا را نيز در نظر بگيريم؛ زيرا اين دو، با هم ملازم و مرتبطند، يعنى دعا بدون تلاش و كوشش، بى نتيجه است و تلاش بدون دعا و توسل به آفريدگار، مايه غفلت و خلاف شكر نعمت است.

  • اهمیّت دعا در اسلام

اهمیّتِ یک بحث در یک مکتب و در یک فرهنگ از چه طریقی مشخص می شود؟

از کثرت مطرح شدن آن در موضوع در آن مکتب؟ از امر و نهی­هایی که نسبت به آن موضوع شد، یا پاداش­ها و جزاهای وعده داده شده در مورد انجام یا ترک آن؟

از هر دریچه­ای که بنگریم، دعا در اسلام از اهمیّت فراوانی برخوردار است. از بررسی آیات و روایات و پژوهش پیرامون سیره و روش پیامبر اسلام (ص) و ائمه (ع) مشخص می­شود که تا چه میزان پیشوایان معصوم (ع) به این مهم اشتغال داشته­اند.

اهمیّت دعا را از جنبه­های متفاوتی می­توان مورد بررسی قرار داد که به نمونه­هایی از آن اشاره می­شود.

  1. فرامین الهی در مورد پرداختن به دعا

اصولاً امر کردن خداوند به هر کاری بهترین دلیل بر اهمیّت همان موضوع است. زیرا می دانیم خداوند متعال بندگانش را جز به امور ارزشمندی که دقیقاً در راستای هدف خلقت قرار دارند فرمان نمی­دهد.

در باب دعا آیات و روایات فراوانی رسیده، خداوند متعال می فرماید:

«ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ * مرا بخوانيد تا استجابت كنم‏. سورف غافر آیه 60».

آنچه از بررسی آیات و روایات در این موضوع به دست می­آید، این است که امر به دعا، بر دیگر اوامر الهی، امتیاز مشخصی دارد. با اینکه خداوند متعال، به موارد متعددی امر فرموده است، از امر به ذکر و شُکر گرفته تا امر به خوردن و آشامیدن و … امّا امتیاز امر به دعا بر دیگر اوامر پروردگار منان، آن است که درمورد دیگر فرامین الهی محدودیتی تعیین شده است، ولی در مورد دعا این چنین نیست و حتی امر به زیاد دعا کردن شده است.

نکتة قابل اهمیّت دیگر، این است که نه تنها خداوند متعال به دعا امر فرموده، بلکه به پیامبرانش نیز فرمان داده است که بندگانش را به دعا کردن توصیه کنند.

  1. مقایسه دعا با سایر اعمال

در جهان بینی اسلامی ملاک و معیارِ والا یا پست بودن یک فرد یا یک حرکت را فقط خداوند متعال تعیین می­فرماید.

آنجا که عملی نزد خدای متعال دوست داشتنی باشد، خود تأیید عمل مزبور است، و آنجا که آن فعل را دوست داشتنی­ترین افعال بداند، دلیل ارزش برتر و بیانگر جایگاه رفیع آن فعل در مقایسه با سایر اعمال است.

امام صادق (ع) و در مورد دوست داشتنی اعمال نزد خداوند چنین بیان می­فرمایند:

«محبوب ترین اعمال نزد خداوند عزّوجلّ در زمین، دعاست». (11)

  1. سیره و روش الگوها

راه دیگر برای بررسی ارزش و اهمیّت فعل و عملی در یک مکتب، بررسی زندگی اسوه­ها و الگوهای آن مکتب است و عنایت آنان به آن موضوع و مسئله.

در مکاتب الهی پیامبران و جانشینان معصومشان شایستة این بررسی هستند، و اگر آنان به انجام یک عملی مبادرت داشته و سفارش به آن نیز می­فرمودند در وصف ارزش و اهمیّت آن موضوع دیگر چه می­توان گفت؟

امام صادق (ع) در مورد امام اول چنین بیان می فرمایند:

«امیر المؤمنین (ع) مردی بسیار دعا کنده بود».

  • چگونگی اجابت دعا

اجابت در قاموس الهی چیست و خداوند چگونه دعای بنده را اجابت می کند؟

اجابت در نزد ما بندگان عجول فقط این مفهوم را تداعی می­کند که خواستة خود را فوراً دریافت کنیم.

از بررسی احادیثی که در این باب وارد شده است این گونه بر می­آید که استجابت در قاموس الهی به پنج گونه متصور است:

  1. عطا کردن، آنچه درخواست شده در دنیا، با شتاب و بدون فاصله ی زمانی.
  2. به صورت عطا کردنِ آنچه مورد درخواست قرار گرفته، در دنیا امّا با تأخیر زمانی.
  3. به صورت دفع شر از فرد دعا کننده .
  4. به صورت پاداش برای دعا کننده در آخرت و عطای نعمات اخروی و ترقی درجات وی در آنجا.
  5. به صورت پاک کردن گناهانی که از فرد دعا کننده سر زده است؛ و در واقع جلوگیری از سقوط در مدارج آخرت.

که محسوس ترین نوع استجابت همان نوع اول است، و همانی است که اکثر مردم از استجابت در ذهن دارند، البته معلوم است که این نوع استجابت در مقایسه با چهار حالت دیگر از ارزش کمتری برخوردار است و خداوند تبارک و تعالی اگر بخواهد برای بنده­اش ارزش بیشتری قائل شود، دعای او را به گونه­ای دیگر غیر از حالت اول، استجابت خواهد نمود.

————————–

(1) بحارالانوار، ج 93، ص 303.

(2) اصول كافى، ج 4، ص 213.

(3) همان مدرك.‏

(4) اصول كافى، ج 4، ص 210.

(5) همان مدرك، ص 212.

(6) بحارالانوار، ج 93، ص 300.

(7) اصول كافى، ج 4، ص 216.

(8) همان مدرك، ص 217.

(9) بحارالانوار، ج 78، ص 9.

(10) اصول كافى، ج 4، ص 211.

(11) كافى، ج2، ص467، باب فضل الدعاء، حديث 8.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا