- دستاوردهاي حکومت
افراد و جمعيتها پيش از آنکه به حکومت برسند و قدرت را به دست گيرند آرمانهايي را براي حکومت خود بيان ميکنند و چه بسا براي رسيدن به آن اهداف، برنامههاي خود را نيز اعلام کنند امّا معمولاً پس از رسيدن به قدرت و گذشت زمان، در اهداف خود ناکام مانده و گاهي از آنچه گفته بودند عدول ميکنند و يا به کلّي آن ايدهها و اهداف مطرح شده را فراموش ميکنند.
دست نيافتن به آرزوها و اهداف از پيش تعيين شده يا به جهت آن است که «هدفها» واقعي و اصولي نبوده و يا آنکه برنامههاي حکومت براي رسيدن به هدفها، برنامه جامع و کاملي نبوده است و در بسياري از موارد نيز سبب ناکامي، عدم لياقت مجريان بوده است.
در حکومت امام مهديعليه السلام اهداف، هدفهايي است واقعي و اصيل که ريشه در عمق وجدانهاي بشر دارد و همگان در آرزوي رسيدن به آن بودهاند و برنامهها نيز بر اساس تعاليم قرآن و سنت اهلبيتعليهم السلام تنظيم گرديده و در تمامي بخشها ضمانت اجرائي براي آنها وجود دارد؛ بنابراين دستاوردهاي اين انقلاب عظيم، بسيار چشمگير و قابل توجه است و در يک جمله بايد گفت دستاوردهاي حکومت امام مهديعليه السلام پاسخگوي تمام نيازهاي معنوي و مادي بشر است که خداوند متعال در وجود انسان به امانت نهاده است.
در اينجا با توجه به روايات به برخي از اين دستاوردها نيم نگاهي مياندازيم:
- عدالت فراگير
در روايات فراوان، مهمترين ره آورد قيام و انقلاب حضرت مهديعليه السلام پر شدن جهان از عدالت و دادگري شمرده شده است که در بخش اهداف حکومت درباره آن سخن گفتيم. اما در اين بخش بر آن حقيقت ياد شده اين واقعيت را ميافزاييم که در حاکميّت قائم آل محمدصلي الله عليه وآله عدالت در همه سطوح جامعه به صورت يک جريان جاري در تمام مويرگهاي اجتماع در ميآيد و هيچ نهاد و مجموعه کوچک يا بزرگي نميماند مگر اينکه عدالت در آن حاکم خواهد شد و روابط افراد با يکديگر بر اساس آن پيريزي خواهد شد.
امام صادقعليه السلام در اين باره فرمود:
«به خدا قسم، عدالت را در خانههاي مردم خواهد برد آنچنان که سرما و گرما به درون خانهها نفوذ ميکند». (1)
وقتي خانه که کوچکترين نهاد در جامعه است به کانون عدالت تبديل ميشود و روابط افراد خانواده با يکديگر عادلانه ميگردد حکايت از آن دارد که حکومت جهاني و عدل گستر مهدوي نه با ابزار زور و قانون بلکه بر اساس يک تربيت قرآني که به عدالت و احسان فرمان ميدهد، افراد را پرورش ميدهد و در فضايي اين چنين همگان به حکم وظيفه انساني و الهي خود، حقوق ديگران را، گرچه از نظر رتبه و مقام، جايگاهي نداشته باشند، محترم ميشمارند.
در جامعه موعود مهدوي، عدالت، يک جريان فرهنگي اصيل و با پشتوانه قرآني و حکومتي است که تخلّف از آن تنها توسط معدودي از افراد که خود محور و منفعت طلب بوده و به دور از تعاليم قرآن و اهلبيتعليهم السلام پرورش يافتهاند، صورت ميگيرد که حاکميت عدالت پرور با آنها برخورد جدّي ميکند و اجازه رشد و نموّ و ريشه دوانيدن به آنها نميدهد و به ويژه از نفوذ آنها به سطوح حاکميّت جلوگيري ميکند.
آري عدالتي چنين فراگير و همگاني رَهآورد حکومت مهدي منتظرعليه السلام است و بدينسان عاليترين هدف انقلاب امام مهديعليه السلام که پر کردن عالم از عدل و داد بوده است به شکل کامل تحقق خواهد يافت و ظلم و ستم و حق کشي در همه زواياي جامعه حتي در روابط اعضاي خانواده با يکديگر از بين خواهد رفت.
- رشد فکري، اخلاقي و ايماني
در بخش قبل گفته شد که همهگير شدن عدالت در جامعه به سبب تربيت صحيح افراد و رواج فرهنگ قرآن و عترت در جامعه است و در روايات ما به رشد فکري و اخلاقي و ايماني مردم در حاکميت امام مهديعليه السلام تصريح شده است.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«وقتي قائم ما قيام کند دست (عنايت) خويش بر سر بندگان خدا نهد و به برکت آن عقل و خرد آنها به کمال رسد». (2)
همه خوبيها و زيباييها به دنبال کمال عقل انسان، به دست ميآيد زيرا که عقل، پيامبر دروني انسان است که در صورت حاکم بودن آن بر کشور جسم و جان، انديشه و عمل آدمي به سوي صلاح و درستي خواهد رفت و مسير بندگي پروردگار و نيل به سعادت هموار خواهد شد.
از امام صادقعليه السلام سؤال شد که عقل چيست؟ فرمود:
«عقل آن حقيقتي است که به سبب آن خداوند عبادت ميشود و به راهنمايي آن بهشت به دست ميآيد». (3)
آري، امروز ميبينيم که در جامعه بدون امام و حاکميت او، شهوات بر عقل، غلبه دارد و نفس سرکش، يگانه فرمانرواي افراد و گروهها و احزاب است و پيامد اين وضعيّت پايمال شدن حقوق افراد و فراموش شدن ارزشهاي الهي است ولي در جامعه موعود و در سايه فرمانروائي حجت خدا، که عقل کلّ است، عقول انسانها، ميدان دار و سکّاندار تصميم و اقدام خواهد بود و عقلِ به کمال رسيده جز به خوبي و زيبايي فرمان نميدهد.
- اتحاد و همدلي
برابر روايات، جمعيتي که تحت حاکميّت جهاني امام مهديعليه السلام بسر ميبرند، با هم متحد و صميمي خواهند بود و در زمان بر پايي دولت مهدوي جايي براي کينه و دشمني نسبت به يکديگر در دلهاي بندگان خدا نخواهد ماند.
امام عليعليه السلام فرمود:
«وَ لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا لَذَهَبْتِ الشَّحْناءُ، مِنْ قُلُوبِ الْعِبادِ * وقتي قائم ما قيام کند، کينه از دلهاي بندگان برود». (4)
در آن زمان ديگر بهانهاي براي کينه توزي نيست زيرا که روزگار عدل و دادگري است و حقي از کسي ضايع نميشود و روزگار خردورزي و تعقّل است نه عقل ستيزي و شهوت پرستي. بنابراين زمينهاي براي دشمني و کينهجويي باقي نميماند و از اين رو دلهاي مردم که تا پيش از اين، پراکنده و دور از هم بود، انس و الفت مييابد و همگان به برادري و اُخوّت قرآني باز ميگردند و چونان برادران با يکديگر همدل و مهربان ميشوند.
امام صادقعليه السلام در وصف روزگار سبز مهدوي فرموده است:
«در آن ايّام خداوند وحدت و اُلفت بين قلوب پريشان و پراکنده برقرار کند». (5)
و اگر دست خدا در کار است ديگر عجيب نيست که اين همدلي و صميميت به جايي رسد که تصور آن در دنياي کنوني که بحران تضادها و کشمکشهاي مادّي به اوج خود رسيده است، دشوار باشد.
امام صادقعليه السلام فرمودند:
«وقتي قائم ما قيام کند دوستي واقعي و صميميت حقيقي بيان ميشود. هر برادری دست ميبرد و از جيب برادر ايمانياش به مقدار نياز برميدارد و برادرش او را منع نميکند». (6)
- سلامت جسمي و رواني
يکي از مشکلات بشر امروز بروز بيماريهاي سخت و غير قابل علاج است که محصول عوامل گوناگون از جمله آلودگي محيط زيست به سبب به کارگيري سلاحهاي شيميايي، اتمي و ميکروبي است. همچنين روابط نامشروع انسانها با يکديگر و نيز از بين بردن جنگلها و آبهاي دريا از ديگر عوامل ظهور بيماريهايي مانند جذام، طاعون، فلج، سکته و دهها بيماري ديگر است که بهداشت و درمان پيشرفته امروزي نيز قادر به معالجه آنها نيست. بر بيماريهاي جسمي بايد فهرست بلندي از امراض روحي و رواني را نيز افزود که زندگي را براي مردم جهان تلخ و غير قابل تحمل کرده است که اين نيز به سبب روابط غلط حاکم بر جهان و انسانهاست.
در دولت کريمه مهدوي که روزگار عدالت گستري و حکومت فضيلتها و زيباييهاست و روابط بر اساس برادري و برابري شکل ميگيرد، بيماريهاي جسمي و رواني انسان از بين ميرود و قواي بدني و روحي انسان به طور شگفت انگيزي قوي و نيرومند ميگردد.
امام صادقعليه السلام فرمود:
«هنگامي که حضرت قائمعليه السلام قيام کند، خداوند بيماريها را از مؤمنان دور ميسازد و تندرستي را به آنان باز ميگرداند». (7)
در دولت آن سرور که دانش به گونهاي شگفت پيشرفت ميکند هيچ بيماريِ لاعلاجي نميماند و بهداشت و طبّ، رشد چشمگيري خواهد داشت و نيز به برکت وجود حضرت، بسياري از بيماران شفا خواهند گرفت.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«هر کس قائم اهل بيت مرا درک کند اگر به بيماري دچار باشد شفا مييابد و چنانچه دچار ناتواني باشد توانا و نيرومند ميگردد». (8)
- خير و برکت فراوان
از دستاوردهاي بزرگ حکومت قائم آل محمدصلي الله عليه وآله خير و برکت فراوان و بي سابقه است. در بهار دولت او همه جا سبز و خرم گشته و نشاط و حيات مييابد. آسمان ميبارد و زمين ميروياند و برکات الهي سرشار و بيشمار ميگردد.
امام صادقعليه السلام فرمود:
«خداوند به سبب او (امام مهديعليه السلام) برکات آسمانها و زمين را جاري ميکند. در ايام دولت او آسمان ميبارد و زمين دانه ميدهد». (9)
در سايه حکومت آن حضرت کويري نميماند و همه زمينها جامه حيات و شادابي به تن ميکند.
اين تحول چشمگير و فراواني بينظير به جهت آن است که روزگار مهدي، زمان جوانه زدن نهال پاکي و تقوا و شکوفايي گلهاي ايمان است و مردم در همه اصناف و اقشار تحت تربيت الهي قرار گرفته و روابط خود را بر اساس ارزشهاي خدائي انجام ميدهند و خداوند وعده فرموده است که چنين محيط پاکي را از برکات و خيرات، سيراب گرداند.
قرآن کريم در اين زمينه فرموده است:
«وَلَوْ اَنَّ اَهْلَ القُري امَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْاَرْضِ * اگر مردم شهرها ايمان آورده و تقوا پيشه ميکردند درهاي برکات آسمان و زمين را به رويشان باز ميکرديم. سوره اعراف آیه 96».
- ريشه کن شدن فقر
وقتي همه منابع زميني براي امام مهديعليه السلام آشکار گردد و برکات آسمان و زمين بر مردم زمان او بيدريغ جريان يابد و اموال بيتالمال مسلمين به عدالت تقسيم گردد جايي براي فقر و تهيدستي نميماند و بشريت در دولت امام مهديعليه السلام براي هميشه از چنگال فقر و نداري رها ميشود.
در روزگار او روابط اقتصادي بر اساس برادري و برابري شکل ميگيرد و اصل سودجوئي و منفعتطلبي شخصي، جاي خود را به حسّ دلسوزي و غمخواري و مواسات با برادران ديني ميدهد و در اين حال همه به يکديگر به عنوان اعضاي يک خانواده نگاه ميکنند و بنابراين همه، ديگران را از خود ميدانند و بوي يگانگي و يکرنگي در همه جا به مشام ميرسد.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«امام مهديعليه السلام هر سال دو بار به مردم ميبخشد و در هر ماه دوبار به آنها روزي و نياز زندگي عطا ميکند و در اين کار به مساوات بين مردم عمل مينمايد تا اينکه چنان مردم بي نياز ميشوند که هيچ نيازمندي به زکات پيدا نميشود». (10)
از روايات استفاده ميشود که عدم نيازمندي مردم به جهت روحيّه قناعت و بينيازي روحي است. به بيان ديگر پيش از آنکه مردم از بيرون، صاحب مال فراوان شوند و بينياز گردند از درون، روح بينيازي در آنها پيدا ميشود و به آنچه خداوند از فضل خويش به آنها عطا کرده راضي و خشنود ميگردند و بنابراين چشمي به اموال ديگران ندارند.
پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله در توصيف روزگار دولت مهدويعليه السلام فرموده است:
«خداوند روح بينيازي را در دلهاي بندگان قرار ميدهد». (11)
اين در حالي است که پيش از ظهور روحيّه آزمندي و زيادهطلبي عامل مؤثري در رقابتهاي غلط و انباشتن اموال بر روي هم و انفاق نکردن آنها به نيازمندان بوده است.
خلاصه اينکه در زمان امام مهديعليه السلام بينيازي از بيرون و درون خواهد بود. از سوئي ثروت سرشار به عدالت تقسيم ميگردد و از سوي ديگر قناعت، ويژگي اخلاقي مردمان ميشود.
پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله پس از اينکه درباره بخشش امام مهديعليه السلام به مردم بياناتي فرموده است ميافزايد:
«و خداوند دلهاي امت محمّدصلي الله عليه وآله را از بينيازي پُر ميکند و عدالت مهدوي همه آنها را در بر ميگيرد به گونهاي که حضرت مهديعليه السلام امر ميکند تا ندا دهندهاي اعلام کند:
چه کسي نيازمند مال است؟ پس کسي در ميان مردم بر نخيزد مگر يک نفر!
پس امام به او ميفرمايد: نزد خزانه دار برو و به او بگو: مهديعليه السلام به تو فرمان ميدهد که به من مالي بدهي. پس خزانه دار به او ميگويد: جامهات را بياور، تا اينکه وسط جامهاش را پُر ميکند و چون آن را بر دوش ميکشد پشيمان ميشود و ميگويد: چرا در ميان امت محمدصلي الله عليه وآله من از همه حريصتر باشم؛ پس مال را بر ميگرداند ولي از او قبول نميشود و به او گفته ميشود: ما آنچه عطا کرديم باز پس نميگيريم». (12)
- حاکميت اسلام و نابودي کفر
قرآن کريم در سه مورد وعده داده است که خداوند متعال دين مقدس اسلام را جهانگير خواهد کرد:
«هُوَالَّذي اَرْسَلَ رَسُولُهُ بِالْهُدي وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ * او خدائي است که پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد تا آن دين را بر همه اديان پيروز گرداند. سوره توبه آیه 33».
و شکي نيست که وعده خداوند انجام شدني و تخلفناپذير است چنانکه قرآن فرموده است:
«اِنَّ اللَّهَ لايُخْلِفُ الْمِيعادَ. سوره آل عمران آیه 9».
ولي روشن است که با وجود همه مجاهدتها و تلاشهاي بيدريغ پيامبرصلي الله عليه وآله و اولياء خداعليهمالسلام تا کنون چنين رويداد مبارکي به وقوع نپيوسته است و همه مسلمانان اميد دارند که اين روزگار فرا رسد و البتّه اين آرزويي حقيقي است که ريشه در بيانات پيشوايان معصومعليهم السلام دارد.
بنابراين در سايه حاکميّت آن وليّ پروردگار بانگ «اَشهدُ انْ لا اِلهَ الا الله» که پرچم توحيد است و نواي «اَشهدُ انَّ محمّداً رسولُ الله» که علم اسلام است همه جا را فرا خواهد گرفت و اثري از شرک و کفر باقي نخواهد ماند.
امام باقرعليه السلام در توضيح آيه «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمين * و با كفار جهاد كنيد تا فتنه و فساد از روى زمين برطرف شود و دين خدا حاكم باشد و بس، و اگر (از فتنه) دست كشيدند (با آنها عدالت كنيد كه) تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست. سوره بقره آیه 193» فرمود:
«تأويل اين آيه هنوز نيامده است و هرگاه قائم ما قيام کند آنکس که زمان او را در يابد، تأويل اين آيه را خواهد ديد و حقیقتاً در آن زمان دين محمّدصلي الله عليه وآله به هرکجا که شب ميرسد خواهد رسيد (و عالم گير خواهد شد) به گونهاي که بر سطح زمين، اثري از شرک نخواهد ماند همانگونه که خداوند فرموده است؟!». (13)
و البتّه اين جهان شمولي اسلام به سبب حقّانيّت و واقعيت «اسلام» است که در روزگار مهديعليه السلام هر چه بيشتر و بهتر آشکار خواهد شد و همگان را به خود جلب خواهد کرد مگر آنانکه از روي عِناد و سرکشي سر به طغيان بردارند که با شمشير عدل مهدوي که دست انتقام پروردگار است رو به رو خواهند شد.
آخرين نکته در اين بخش آنست که اين وحدت عقيدتي که در پرتو حکومت امام مهدي به دست ميآيد زمينه بسيار مناسبي براي تشکيل جامعه واحد جهاني است و جهان به دنبال همين اتحاد و يگانگيِ در اعتقاد، به يک قانون و نظام توحيدي تن ميدهد و آن را ميپذيرد و سپس در سايه آن، روابط فردي و اجتماعي خود را بر اساس معيارهايي که از يک عقيده و مرام گرفته شده است، تنظيم ميکند و طبق اين بيان، وحدتِ عقيدتي و جمع شدن همه مردم در زير يک پرچم و دينِ واحد، يک ضرورت و نياز جدي است که در حکومت امام مهديعليه السلام حاصل خواهد شد.
- امنيت عمومي
در حاکميّت امام مهديعليه السلام که دوران فراگيري همه خوبيها در همه عرصههاي زندگي است، امنيّت که از بزرگترين نعمتهاي الهي و از عاليترين آرزوهاي انسان است، به دست ميآيد.
وقتي مردم از عقيده و مرامي واحد پيروي کنند و در روابط اجتماعي خود به اصول بلند اخلاقي پاي بند باشند و عدالت در تمام مويرگهاي حيات فردي و جمعي بشر جاري گردد، بهانهاي براي ناامني و ترس در هيچ بخشي از زندگي باقي نميماند. در جامعهاي که هر کسي به حقوق الهي و انساني خود ميرسد و با تجاوز و حق کُشي برخورد قانوني ميشود، امنيّت عمومي و اجتماعي شکل ميگيرد.
امام عليعليه السلام فرمود:
«به دست ما و در حکومت ما روزگار سختيها سپري ميگردد، و چون قائم ما قيام کند کينهها از دلها بيرون رود، حيوانات نيز با هم سازگاري کنند. در آن روزگار چنان محيط امني ايجاد شود که زن، با همه زيبای و زيور خود، از عراق تا شام برود؛ و چيزي او را نترساند». (14)
و البتّه براي ما که در روزگار بيعدالتيها و کينه توزيها بسر ميبريم تصور چنان دورانِ سبزي، بسيار دشوار است ولي چنانکه گفته شد اگر به عوامل آن همه بدي و زشتي بنگريم و بينديشيم که اين عوامل در حاکميّت حکومت حق ريشه کن خواهد شد خواهيم دانست که وعده الهي در تحقق جامعه امن و آرام، حتمي است.
خداوند متعال در قرآن کريم فرموده است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكمُ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ …. وَ لَيُبَدِّلَنهَّم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا * خدا به کساني از شما که ايمان آوردهاند؛ وعده داده که به يقين در روي زمين، ايشان را خليفه و جانشين خود گرداند؛ … و پس از اينکه در ترس و نگراني قرار داشتند، امن و آرامش را به ايشان عطا فرمايد. سوره نور آیه 55».
و امام صادقعليه السلام در معني اين آيه فرموده است:
«اين آيه درباره امام قائمعليه السلام و يارانش نازل شده است». (15)
- گسترش دانش
در دوران حکومت حضرت مهديعليه السلام، اسرار علمي فراوان در علوم اسلامي و انساني اشکار ميشود و دانش بشري به گونهاي غير قابل تصور توسعه مييابد.
امام صادقعليه السلام ميفرمايد:
«علم و دانش، بيست و هفت حرف است و همه آنچه پيامبران آوردهاند، تنها دو حرف آن است و مردم تاکنون جز با آن دو حرف آشنايي ندارند و هنگامي که قائم ما قيام کند، بيست و پنج حرف ديگر را بيرون آورده و در ميان مردم گسترش دهد و آن دو حرف را نيز به آنها ضميمه ساخته و مجموع بيست و هفت حرف را منتشر خواهد کرد». (16)
بديهي است که رشد و توسعه علمي در همه زمينهها براي انسان روي ميدهد و در روايات متعدد اشاراتي آمده که نشان ميدهد فاصله دانش صنعتي در آن زمان، با صنعت کنوني، بسيار زياد خواهد بود.
همانگونه که صنعت کنوني با قرنهاي پيشين تفاوت چشمگيري دارد.
در اينجا به بعضي از روايات اشاره ميکنيم:
امام صادقعليه السلام درباره چگونگي ارتباطات در حکومت امام مهدي ميفرمايد:
«در روزگار قائمعليه السلام مؤمن در مشرق زمين، برادرش را که در مغرب زمين است ميبيند». (17)
و نيز ميفرمايد:
«هنگامي که قائم ما قيام کند، خداوند قدرت شنوايي و بينايي شيعيان ما را افزايش ميدهد به گونهاي که آن حضرت از فاصله چهار فرسنگ با شيعيان خود سخن ميگويد و آنان سخن او را ميشنوند و او را ميبينند در حالي که حضرت در جايگاه خود قرار دارد». (18)
و درباره ميزان آگاهي حضرت مهديعليه السلام از احوال مردم به عنوان رئيس حکومت و مسئول تصميمگيري و فرماندهي، در روايت آمده است که:
«اگر کسي در خانه خودش سخني بگويد، بيم آن دارد که مبادا ديوارهاي خانهاش گزارش دهند». (19)
با توجه به وسايل پيشرفته ارتباطي درک اين روايات آسانتر است ولي روشن نيست که آيا همين وسائل به صورت پيشرفتهتر به کار گرفته ميشود يا سيستم ديگري که پيچيدگي بيشتري دارد جايگزين وسائل امروزي خواهد شد.
—————————————–
(1) بحار الانوار، ج52، ص362.
(2) بحار الانوار،ج52، ص336.
(3) اصول کافی، ج1، ح3.
(4) بحار الانوار، ج10، ص104.
(5) کمال الدین، ج2، باب 55، ح7.
(6) بحار الانوار، ج52، ص372.
(7) بحار الانوار، ح138، ص364.
(8) بحار الانوار، ح68، ص335.
(9) غیبت طوسی، ح149، ص188.
(10) بحار الانوار، ج52، ص390.
(11) بحار الانوار، ج51، ص84.
(12) بحار الانوار، ج51، ص92.
(13) بحار الانوار، ج51، ص55.
(14) خصال، ج2، ص418.
(15) غیبت نعمانی، ح35، ص 240.
(16) بحار الانوار، ج52، ص326.
(17) بحار الانوار، ج52، ص391.
(18) بحار الانوار، ج52، ص336.
(19) بحار الانوار، ج52، ص390.