• دلایل بازگشت به گناه

شاید این برای همه ما پیش آمده باشد که اشتباهی کرده‌ایم و می‌خواهیم توبه کنیم اما نمی‌توانیم از گناه دل بکنیم. در تمام طول شب بیدار می‌مانیم و با خدا مناجات می‌کنیم، به گونه‌ای که اشک از چشمانمان جاری می‌شود، اما هنگام روز، باز به همان شیوه قبل به سراغ رفتارها و عادات قبلی برمی‌گردیم و هیچ تغییر و تحولی در خود احساس نمی‌کنیم…

 از خود بیزار شده و باز سعی مجدد می‌کنیم. اما موفق به ایجاد تحولی در نفس خویش نمی‌شویم. مشکل کجاست؟ چرا قادر به تغییر خود نیستیم؟ این دغدغه‌ افراد زیادی است که می‌خواهند علل رجوع به گناه را بدانند.

  • تلقی نادرست از توبه

 بیشتر مردم از توبه و اصلاح رفتار این است که تنها در یک شرایط ویژه‌ عاطفی، احساسی و معجزه‌گونه می‌شود توبه کرد و پس از آن فوراً به مرتبه عصمت می‌رسند؛ یعنی اگر از یک گناه کبیره توبه کردند، در مقابلِ تمام گناهان و خطاهای ریز و درشت مصونیت پیدا می‌کنند! این نگاه نادرست است.

با این باور نادرست، فرد پس از توبه، سطح انتظارش از خودش به شدت افزایش پیدا کرده و با کوچک‌ترین گناه، آرامش و اطمینان خود را از دست داده و خود را سرزنش می‌کند. آدمی با این تلقی اشتباه، «اعتماد به نفس» و «عزت نفس» خود را از دست می‌دهد و عدم موفقیت خود در توبه را ناشی از عدم توجه و عنایت خداوند و روسیاهی و بدشانسی خود می‌داند و خود را مردود درگاه الهی می‌بیند و در این حال، سخت طعمه‌ شیطان می‌شود.

تعریف قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام از توبه، با این تلقی نادرست بسیار متفاوت است و فاصله دارد.

2- عدم اصلاح برنامه فکری و اعتقادی

اگر فرد توبه‌کار برنامه فکری و اعتقادی خود را تصحیح نکند، ممکن است طبق تفکرات قبلی خود گناهانش را تکرار نماید.

 

3- تکرار خاطرات گناه و سرزنش مداوم و غیرسازنده و نا امیدانه خود

فرد برای این‌که راحت‌تر مسیر توبه را طی کند و به آن برنگردد نبایستی گناهان را مدام در ذهن خود دوره کند. بلکه باید با امید به بخشایش خداوند در صدد جبران برآید.

4- عدم اطمینان به رحمت و مغفرت بی‌نهایت خداوند غفور

نااُمیدی از رحمت خداوند و شک به بخشایش الهی باعث بازگشت فرد به گناه می‌شود.

5- دلبستگی و وابستگی به گناه

تا زمانی که در قلب پایه‌های گناه پا برجا باشند محال است در فرد، تغییری حاصل شود.

6- کوچک شمردن برخی گناهان

 هیچ گناهی را هرچند به نظر کوچک باشد، نباید نادیده گرفت.

7- توجیه کردن

 برخی از افراد، ارتکاب به گناهان خود را چنین توجیه می‌کنند که: در خانواده‌ای مذهبی رشد نکرده‌اند و یا در خانواده‌ای پر از بلا و مصیبت بزرگ شده‌اند و یا با فقر دست به گریبان بوده‌اند. و مخصوصاً اگر فرد در توجیه کردن موفق هم باشد، هرگز تحولی در وجودش رخ نخواهد داد، که بتواند توبه کند و اینجاست که اهمیت اعتراف به گناه رکن اصلی توبه محسوب می‌شود.

8- به تأخیر انداختن توبه

 امروز و فردا کردن برای عذر تقصیرات باعث ماندگاری گناه و کم‌رنگ شدن اثرات سوء آن در ذهن فرد می‌شود.

9- نداشتن هدف ضروری و مشخص

 بی‌برنامه بودن زندگی و اتلاف بیهوده وقت و عمر، خلاء‌هایی ایجاد می‌کند که گاه افراد آن را با اعمال ناصحیح پر می‌کنند. باید در فکر و ذهن خود میان اهداف دنیایی و اهداف ایمانی تعادل و توازن برقرار شود.

10- محیط ناسالم زندگی

 این مورد بسیار مهم و قابل تأمل است. گاه فردی متنبّه شده است ولی به دلیل در اختیار نداشتن محیط سالم راهی جز ماندن در گناه ندارد. این محیط ناسلامت شامل افراد و ابزار نادرست می‌شود.

با توجه به مطالب ذکر شده علاوه بر یک توبه اصیل (نصوح) اصلاح الگوی فکری و رفتاری و همچنین سلامت محیط زندگی بسیار حائز اهمیت می‌شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا