- برتری پيامبر اسلام بر سایر انبیا
به طور کلی برای فضیلت، تسلط و برتری پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم بر سایر پیامبران چند دلیل می توان آورد:
الف) همتایی مقام پیامبر اسلام و قرآن کریم و هیمنه قرآن بر سایر کتب:
پيامبر اسلامصلي الله عليه و آله و سلم بر ديگر پيامبران، هيمنه و سيطره و اشراف و فضيلت و بزرگي دارد و سرآمد همه آنان است؛ زيرا مقام او با قرآن يكسان است؛ چنانكه انبياي گذشته، همسان كتابهاي آسماني خود هستند.
قرآن كريم بر كتابهاي پيشين، حاکم است. اين وصف، ويژه قرآن است و درباره انجيل و تورات چنين تعبيري نيامده است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْهِ * و اين كتاب را به راستى بر تو نازل كرديم تصديقكننده و حاكم بر كتابهايى است كه پيش از آن بودهاند. سوره مائده آیه 48». ضمير (عَلَيه) در اين آيه به (الكِتاب) دوم برميگردد كه مراد جنس كتاب آسماني است يعني قرآن بر همه كتابهاي انبياي گذشته حکومت دارد. حاکمیت قرآن كريم از آن نظر است كه محتواي والاي آن بر مضمون ديگر كتابها ناظر و شاهد است، در نتيجه بر آنها برتري و حاكميت دارد.
گفتني است كه وقتي برتري قرآن كريم نسبت به كتابهاي آسماني ديگر ثابت شد، برتري آورنده آن نيز بر آورنده آن كتابها ثابت ميشود، زيرا پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم انسان كاملي است كه در همه مراحل و مراتب وجودي قرآن حضور دارد. بر اين اساس، وصف «مهيمن» همانگونه كه در كلام خدا ظهور كرده و مايه هيمنه و سيطره قرآن كريم بر كتابهاي آسماني گذشته شده است، در پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نيز ظهور كرده و آن بزرگوار را برتر و مهيمن بر همه پيامبرانِ گذشته قرار داده است.
همچنین در مورد هیمنه قرآن بر سایر کتب آسمانی باید به این مورد اشاره کرد که چون انسان آفريدهاي پويا و تكامل طلب است، خداوند همراه اين فرآيند، پيوسته او را به فراخور زمان و مكان، به دست آموزگاراني، تعالي بخشيده و جوهره دين و معنويت را به او ارزاني داشته و آموزش داده است.
به عبارت دیگر، اصول اساسي هدايت همه پيامبران و آموزگاران بشر، متحد است و از يك مبدأ سرچشمه گرفته است: «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فيها هُدىً وَ نُورٌ * ما تورات را كه در آن هدايت و روشنايى است، نازل كرديم. سوره مائده ایه 44»؛ نيز قرآن درباره انجيل حضرت عيسی (عليهالسلام) ميفرمايد: «آتَيْناهُ الْإِنْجيلَ فيهِ هُدىً وَ نُور * انجيل را كه تصديقكننده تورات پيش از او بود به او داديم كه در آن هدايت و روشنايى بود. سوره مائده آیه 46».
اگر اهل كتاب، اين دو كتاب را از دسيسههاي تحريف مصون ميداشتند و به آن و به هر چيزي كه از طرف خداوند بهسوي آنان نازل شد عمل ميكردند، قطعاً از بركات آسماني و زميني برخوردار ميبودند: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ * و اگر تورات و انجيل و آنچه را كه از جانب خدا بر آنها نازل شده بر پاى دارند، از آسمان و زمين، روزى خواهند خورد. سوره مائده آیه 66».
ولی اهل کتاب دست به تحریف تورات و انجیل زدند، از این رو قرآن در يك افشاگري، انحرافاتی كه در كتب پيشين آسماني راه يافته را برملا كرده است و می فرماید: «قَدْ كانَ فَريقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُون * حال آنكه گروهى از ايشان كلام خدا را مىشنيدند و با آنكه حقيقت آن را مىيافتند تحريفش مىكردند و از كار خويش آگاه بودند؟ سوره بقره آیه 75».
ولی قرآن، چون از دستبرد تحريف محفوظ مانده و هيچ كمي و كاستي و افزوني و تحريف و تبديل در آن راه پيدا نكرده است، ترازو و ميزاني است براي ساير كتب الهي و نوشتههاي آسماني. ازاينرو، ميتواند انحرافات آنها را راست و مستقيم كند و ناهنجاريهاي توطئه گران را سامان بخشد و بر آنها سيطره و حكومت و اشراف داشته باشد و آينهوار عيبهاي آنها را باز و ارايه كند.
بنابراین، قرآن كتابي است كه هم خودش را نگهداشته و هم حافظ كتابهاي انبياي گذشته بوده است و به هيچ وجه انحرافپذير نيست؛ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجا * سپاس خداوندى را كه بر بنده خود اين كتاب را نازل كرد و هيچ انحرافی در آن ننهاد. سوره کهف آیه 1»؛ از اينرو بر كتابهاي پيامبران گذشته مهيمن است.
با توجه به این مقدمات می توان گفت که رسول گراميصلي الله عليه و آله و سلم مسلط بر همه رسولان است.
ب) بشارت پیامبران قبلی به بعثت پیامبر اسلام (ص)
بشارت را می توان بازگویی خبری که سرور و شادی در بردارد، معنا کرد. بدیهی است که تنها در صورتی شنونده از شنیدن خبری مسرور می شود که به حقیقت یا واقعیتِ تازهای که فاقد آن بوده یا مثل و مانند نداشته، دست پیدا کند.
بشارت حضرت عيسي(عليهالسلام) به رسالت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم: «وَ إِذْ قَالَ عِيسىَ ابْنُ مَرْيمَ يَا بَنىِ إِسْرَاءِيلَ إِنىّ رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكمُ مُّصَدِّقًا لِّمَا بَينْ يَدَىَّ مِنَ التَّوْرَئةِ وَ مُبَشِّرَا بِرَسُولٍ يَأْتىِ مِن بَعْدِى اسمُهُ أَحْمَد * و چون عيسى بن مريم به بنى اسرائيل گفت: من فرستاده خدا به سوى شمايم در حالى كه كتاب آسمانى قبل از خود يعنى تورات را تصديق میکنم و به آمدن رسولى بعد از خودم كه نامش احمد است بشارت مىدهم. سوره صف آیه 6»؛ نشان ميدهد كه پيامبر بعدی مطالب جديد و معارف والا، برتر و كاملتري را ميآورد وگرنه بشارت معنا ندارد؛ زيرا اگر مطالب تازه و علوم جديدي در اسلام و قرآن نبود، مجالي براي مژده دادن نبود، چون تكرار مطالب پيشينيان و بازگويي همان معارف گذشته ملالآور خواهد بود.
بنابراین، از این که پیامبران الهی به تشریف فرمایی رسول خدا صلی الله علیه و آله بشارت داده اند، مشخّص می شود که آن حضرت دارای ویژگی های منحصر به فردی بوده که دیگران فاقد آن بودهاند. بنابراین ایشان از تمامی انبیا و رسولانِ پیشین برتر بوده است.