- برنامههاي حکومت
پس از آشنايي با اهداف حکومت، بايد به بررسي برنامههاي حکومت براي رسيدن به هدفهاي مذکور بپردازيم تا ضمن شناخت مسير فعاليتها در دورانِ سبز ظهور، الگويي براي دوران پيش از ظهور ترسيم شود و آنانکه به انتظار منجي بزرگ عالم هستند با روشهاي حکومتي و برنامههاي اجرايي امام عصرعليه السلام آشنا گرديده و خود و جامعه را براي پيمودن چنان راهي آماده کنند.
با استفاده از روايات فراواني که درباره دوران حکومت امام مهديعليه السلام موجود است سه محور عمده برنامههاي آن حکومت عبارتند از: برنامههاي فرهنگي، برنامههاي اجتماعي و برنامههاي اقتصادي.
به بيان ديگر جامعه بشري که به خاطر دوري از تعاليم ناب قرآن و سيره پيشوايان ديني، به انحطاط فرهنگي گرفتار شده است لازم است در پرتو يک انقلاب فرهنگي بزرگ، به دامن قرآن و عترت بازگردانده شود.
همچنين لزوم يک «برنامه جامع اجتماعي» به آن جهت است که زخمهاي گوناگون پيکر اجتماع، التيام گيرد و برنامههاي صحيحي که ضامن حيات واقعي جامعه و برخورداري همگان از حقوق الهي و انساني است به جاي روشهاي ظالمانه که جامعه را به هرج و مرج و فساد و تباهي و از بين رفتن حقوق ضعيفان کشانيده است، قرار گرفته و اجرا گردد.
براي فراهم شدن زمينههاي تعالي فرهنگي و رشد اجتماعي، برنامه اقتصادي نيز ضرورت دارد تا ضمن آن از تمامي امکانات مادّيِ زميني به شکل عادلانه و در بستر مناسب استفاده شود. به بيان ديگر اينکه با بهرهگيري بهينه از مواهب طبيعي، رشد اقتصادي و تأمين معيشت براي همه طبقات و در همه محيطها امکانپذير گردد.
پس از بيان اجمالي برنامههاي حکومت امام دوازدهمعليه السلام – به بررسي تفصيلي آنها بر اساس روايات معصومينعليهم السلام ميپردازيم و مهمترين برنامههاي حضرت را در هر بخش مورد بحث قرار ميدهيم:
- برنامه فرهنگي
در حکومت جهاني امام مهديعليه السلام تمامي فعاليتهاي فرهنگي، در راستاي رشد و تعالي علمي و عملي مردم خواهد بود و با جهل و ناداني در همه زمينهها مقابله خواهد شد.
مهمترين محورهاي جهاد فرهنگي در حکومت حقّ عبارتند از:
1) احياء کتاب و سنت
پس از آنکه در همه اعصار، قرآن غريب و تنها مانده و در حاشيه زندگي به فراموشي سپرده شده بود؛ در زمان حکومت آخرين حجت الهي تعاليم حيات بخش قرآن به تمامي عرصه زندگي بشر وارد ميشود؛ و سنّت که همان گفتار و رفتار پيشوايان ديني است در همه جا به عنوان بهترين الگوي حيات انساني مطرح ميگردد و عملکرد همگان با معيار خدشهناپذير قرآن و عترت ارزيابي ميشود.
امام عليعليه السلام در بياني رسا حکومت قرآني امام مهديعليه السلام را چنين توصيف کرده است:
«در روزگاري که هواي نفس حکومت ميکند امام مهديعليه السلام ظهور ميکند و هدايت و رستگاري را جايگزين هواي نفس ميسازد و در عصري که نظر شخصي بر قرآن مقدم شده است، افکار را متوجه قرآن ميگرداند و آن را حاکم بر جامعه ميسازد». (1)
و نيز در بياني ديگر، آن حضرت دوران ظهور قرآن و حضور آن را در زندگي بشر چنين بشارت داده است:
«گويي هم اکنون شيعيان خود را ميبينم که در مسجد کوفه، خيمهها زدهاند و قرآن را بدان گونه که نازل شده به مردم ميآموزند». (2)
و ياد دادن و ياد گرفتن قرآن نقطه شروعي براي ترويج فرهنگ قرآني و حاکميت قرآن و احکام آن در همه حوزههاي فردي و اجتماعي است.
2) گسترش معرفت و اخلاق
قرآن کريم و تعاليم اهل بيتعليهم السلام بر رشد اخلاقي و معنوي بشر بيشترين تأکيد را انجام داده است زيرا که مهمترين عامل رشد و تعالي انسان به سوي هدف بلند خلقت همانا اخلاق نيکو ميباشد.
پيامبرصلي الله عليه وآله هدف از پيامبري خود را تکميل مکارم الاخلاق ميشمرد:
«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاق». (3)
و قرآن نيز آن بزرگوار را بهترين الگوي رفتاري براي همه مردم معرفي ميکند.
«لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة. سوره احزاب آیه 21».
ولي با کمال تأسف به واسطه دوري بشر از راهنماييهاي قرآن و اهل بيتعليهم السلام، انحطاط اخلاقي در همه زمينهها در جوامع بشري و به ويژه جامعه مسلمين آشکار گرديده است؛ و همين انحراف از ارزشهاي اخلاقي از عوامل مهم ويران کردن حيات فردي و اجتماعي انسانها شده است.
حکومت امام مهديعليه السلام که حکومت خدا و ارزشهاي الهي بر جهان است، ترويج ارزشهاي اخلاقي را در رأس برنامههاي خود قرار خواهد داد.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«اِذا قامَ قائمُنا وَضَعَ يَدَهُ عَلي رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِهِ عُقُولُهُمْ وَ اَکْمَلَ بِهِاَخْلاقُهُمْ * زماني که قائم ما قيام کند دست خود بر سر بندگان خواهد نهاد و عقلهاي ايشان را جمع خواهد کرد و اخلاق آنها را به کمال خواهد رساند». (4)
از اين تعبير کنايهآميز و زيبا فهميده ميشود که در پرتو حکومت مهديعليه السلام که حکومت اخلاق و معنويت است، بستر مناسب براي کمال عقلي و اخلاقي بشر فراهم خواهد آمد زيرا همانگونه که اخلاق منحط و پست از نقصان عقل و خِرد آدمي است، کمال عقل موجب بروز و ظهور اخلاق نيکو در انسان خواهد بود.
از سوي ديگر محيط آکنده از هدايتهاي قرآن و سنتهاي الهي آدمي را به سوي خوبيها سوق ميدهد. بنابراين از درون و برون همه کششها به سوي فضيلتها و زيبايي هاست و اينگونه است که ارزشهاي الهي و انساني همه جائي و عالمگير ميشود.
3) نهضت علمي
يکي از برنامههاي فرهنگي حکومت امام مهديعليه السلام که خود منبع علوم و سرآمد همه عالمان زمان خويش است (5)، نهضت علمي و رشد دانش بشري به طور چشمگير و بيسابقه است.
پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله که بشارت آمدن مهديعليه السلام را داده است به اين بخش از اقدامات او نيز اشاره فرموده است:
«نهمين امام (از فرزندان امام حسينعليه السلام) قائم ايشان است که خداوند به دست او همه زمين را از روشنايي پر ميکند پس از آنکه گرفتار تاريکي گشته است و تمام زمين را از عدالت و دادگري ميآکند پس از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد؛ و سراسر عالم را از علم و دانائي بهرهمند ميسازد پس از آنکه به جهل و ناداني گرفتار آمده باشد». (6)
و اين جنبش علمي و فکري براي همه اقشار و طبقات جامعه است و در اين شکوفايي فرقي بين مرد و زن نيست. بلکه زنان نيز به رتبههاي بلند علمي و دينشناسي ميرسند.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«در زمان امام مهديعليه السلام به شما حکمت (و دانش) داده ميشود تا آن جا که زن در درون خانهاش مطابق کتاب خدا و سنّت پيامبرصلي الله عليه وآله قضاوت ميکند». (7)
و اين حکايت از آگاهي و شناخت عميق از آيات قرآن و روايات اهل بيتعليهم السلام دارد زيرا که امر قضاوت امري دشوار و سنگين است.
4) مبارزه با بدعتها
بدعت در مقابل «سنّت» و به معني نوآوري در دين و داخل کردن انديشهها و آراء شخصي در دين و دينداري است.
امام عليعليه السلام در معرفي بدعت گذاران ميفرمايد:
«بدعت گذاران کساني هستند که با فرمان خدا و کتاب او و پيامبرش مخالفت ميورزند و براساس رأي و هواهاي نفساني خود عمل ميکنند هر چند شمار آنها بسيار باشد». (8)
بنابراين بدعت به معني مخالفت با خدا و کتاب و پيامبر او و حاکم کردن هواهاي نفساني و عمل کردن براساس تمايلات شخصي است و اين جز آنست که با الهام از کتاب و سنّت و بر اساس معيارهاي الهي تحقيق و تحليلي نو ارائه شود. بدعت امري است که سنّت و شيوه خدا و پيامبر را نابود ميکند و هيچ آفتي براي دين، چنين شکننده و نابود کننده نيست.
امام عليعليه السلام فرمود:
«ماهَدَمَ الدّينَ مِثْلُ البِدَعِ * هيچ چيز مانند بدعتها دين را ويران و تباه نکرده است». (9)
و به همين دليل است که در مقابل بدعت گذاران، سنّت مداران بايد قيام کنند و پرده از تزوير و نيرنگ آنها بردارند و راه نادرست آنها را براي مردمان آشکار کنند و بدينگونه از گمراهي مردم جلوگيري کنند.
پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله فرمود:
«هرگاه بدعتها در ميان امتم آشکار شوند بر عالم است که علم و دانش خود را آشکار سازد، هر کس چنين نکند نفرين خدا بر او باد!». (10)
با تأسف بايد گفت که پس از پيامبر و راه روشن او، چه بدعتها که در دين نگذاشتند و چه انحرافها و کجيها که در مسير دينداري پديد نياوردند و چه گمراهيها که در برابر مردم نگشودند! و بدين سان چهره دين را واژگونه ساختند و رخسار تابناک آئين را به حجابهاي هواها و سليقههاي شخصي پوشاندند و هر چند امامان معصومعليهم السلام و به دنبال ايشان عالمان دين کوشيدند ولي همچنان راه بدعت گذاري و سنّت سوزي باز ماند و در دوران غيبت سير صعودي گرفت.
و اکنون عالم در انتظار است که صاحب مکتب و منجي بشر و موعود قرآن بيايد و در سايه سار حکومت او سنتها زنده گرديده و بدعتها برچيده شود. و بي شک در رأس برنامههاي اصلاحي او مبارزه با بدعتها و گمراهيهاست تا زمينههاي هدايت و رشد و تعالي بشر فراهم گردد.
امام باقرعليه السلام در ضمن سخني بلند در توصيف زمان ظهور آن حضرت فرمود:
«وَلايَتْرُکُ بِدْعَةً اِلاَّ اَزالَها وَ لاسُنَّةً اِلاَّ اَقامَها * هيچ بدعتي را وانگذارد مگر اينکه آن را از ريشه برکند و از هيچ سنّتي نميگذرد مگر اينکه آن را بر پا خواهد فرمود». (11)
- برنامه اقتصادي
از شاخصههاي يک جامعه سالم، اقتصاد سالم است. اگر از منابع ثروت در جامعه به درستي استفاده شود و امکانات توليد و توزيع در اختيار عدهاي خاص نباشد بلکه حکومت به همه قشرها توجه کرده و براي همه امکانِ بهرهگيري از سرمايهها را فراهم کند، جامعهاي ساخته ميشود که امکان رشد معنوي نيز در آن بيشتر است. در قرآن کريم و روايات معصومينعليهم السلام نيز به جنبه اقتصادي و بهينه سازي وضع معيشتي مردم توجه شده است. بنابراين در حکومت قرآني حضرت مهديعليه السلام براي اقتصاد جهان و مردم آن برنامه مطلوبي تدوين شده است که بر اساس آن اولاً امر توليد سامان مييابد و از منابع طبيعي و مواهب خدايي بهترين بهره برداري ميشود و ثانياً ثروت به دست آمده به شکل عادلانه بين همه طبقات توزيع ميگردد.
بجاست به روايات نيم نگاهي بيندازيم و اقتصاد دوران حاکميت حضرت را بشناسيم.
1) بهره وري از منابع طبيعي
يکي از مشکلات بخش اقتصاد، استفاده نکردن صحيح و بجا از مواهب الهي است. نه از تمام ظرفيت خاک استفاده ميشود و نه از آب به درستي در راه احياء زمين بهره برداري ميگردد. در زمان امام مهديعليه السلام و به برکت حکومت حقّ او آسمان، سخاوتمندانه ميبارد و زمين بيدريغ بار ميدهد.
امام عليعليه السلام فرمود:
«وَ لَوْ قَدْ قامَ قائمُنا لَاَنْزَلَتِ السَّماءُ قَطْرَها وَ لَاَخْرَجَتِ اْلاَرْضُ نَباتَها * و چون قائم ما قيام کند، آسمان باران ميريزد و زمين گياه بيرون ميآورد». (12)
در زمان حاکميت آخرين حجت حقّ همه زمين و امکانات آن در اختيار امام خوبان قرار ميگيرد تا سرمايهاي کلان براي پيريزي اقتصادي سالم فراهم شود.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«تُطْوي لَهُ الْاَرْضُ وَ تَظْهَرُ لَهُ الْکُنُوزُ * زمين براي او پيچيده ميشود (در لحظهاي از نقطهاي به نقطه ديگر ميرود) و تمام گنجهاي آن براي او آشکار ميگردد». (13)
2) توزيع عادلانه ثروت
از مهمترين عوامل اقتصاد بيمار در جوامع بشري، انباشته شدن ثروت در نزد گروهي خاصّ است. هميشه اينگونه بوده است که افراد يا جمعيتهايي که براي خود به هر دليل امتيازي قائل بودهاند بر انبارهاي ثروت عمومي چنگ انداخته و آن را در جهت منافع شخصي و گروهي به کار بردهاند. امام مهديعليه السلام با اينان مقابله خواهد کرد و ثروت همگاني را در اختيار همگان خواهد گذاشت و عدالت علوي را به همه نشان خواهد داد.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«اِذا قامَ قائمُ اَهْلِ الْبَيْتِ قَسَّمَ بِالسَّويَّة وَعَدَلَ فِي الرَّعِيَّةِ * وقتي قائم خاندان پيامبر قيام کند اموال را به مساوي تقسيم ميکند و در ميان خلق به عدالت رفتار ميکند». (14)
در زمان آن حضرت اصل مساوات و برابري به اجرا در ميآيد و همگان از حقوق انساني و الهي خود بهرهمند ميشوند.
پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله فرمود:
«شما را به مهديعليه السلام بشارت ميدهم که در امّت من برانگيخته خواهد شد. او اموال را به درستي تقسيم ميکند. کسي پرسيد: مراد چيست؟ فرمود: يعني بين مردم مساوات را اجرا خواهد کرد». (15)
و ره آورد اين مساوات در سطح جامعه آن است که فقر و تهيدستي ريشه کن گرديده و فاصلههاي طبقاتي برچيده ميشود.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«امام مهديعليه السلام ميان مردم به مساوات رفتار ميکند به گونهاي که کسي پيدا نشود که نيازمند زکات باشد». (16)
3) عمران و آباداني
در حکومتهاي بشري، بخشهايي از محيط زندگي آباد ميشود که به نحوي در ارتباط با حاکمان و اطرافيان و همفکران ايشان و يا طبقه اشراف و بزرگان و صاحب نفوذها باشد و بقيه طبقات فراموش ميشوند ولي در حکومت امام مهديعليه السلام که امر توليد و توزيع ساماندهي ميگردد همه جا به نعمت و آباداني ميرسد.
امام باقرعليه السلام در توصيف روزگار امام مهديعليه السلام ميفرمايد:
«فَلا يَبْقي فِي الْاَرْضِ خَرابٌ اِلاَّعُمِّرَ * در تمام زمين هيچ ويرانهاي نميماند جز اينکه آباد ميگردد». (17)
- برنامه اجتماعي
يکي از ابعاد اصلاح ساختار جامعه بشري، پرداختن به برنامههاي اجتماعي است. در حکومت دادگستر بزرگ عالم، براي سامان بخشي اجتماع، برنامههايي بر اساس تعاليم قرآن و سنت اهل بيتعليهم السلام در نظر گرفته شده است که به سبب اجراي آنها محيط زندگي، زمينهاي آماده براي رشد و تعالي افراد خواهد بود. در جهاني که تحت حاکميّت الهي است خوبيها ترويج ميشود و از بديها نهي ميگردد و با بدکاران برخورد قانوني ميشود و نيز حقوق اجتماعي افراد به مساوات پرداخت ميشود و عدالت اجتماعي به معني واقعي آن پياده ميگردد.
بجاست نيم نگاهي به روايات بيندازيم و جلوهاي از آن دنياي زيبايي و خوبي را مشاهده کنيم:
1) احياء و گسترش امر به معروف و نهي از منکر
در حکومت جهاني امام مهديعليه السلام فريضه بزرگ امر به معروف و نهي از منکر به صورت گسترده به اجرا گذاشته خواهد شد. همان واجبي که قرآن کريم بر آن تأکيد ورزيده و آن را از ويژگيهاي امت اسلامي به عنوان برگزيده امتها شمرده است. (18) همان امري که به سبب آن همه واجبات الهي اقامه ميگردد(19)؛ و واگذاشتن آن عامل اساسي در هلاکت و نابودي خوبيها و رشد و زيادي بديها در اجتماعات بوده است.
و از بهترين و والاترين مراتب امر به معروف و نهي از منکر آن است که رئيس حکومت و کارگزاران آن امر کننده به خوبيها و بازدارنده از زشتيها باشند.
امام باقرعليه السلام فرمود:
«اَلْمَهدي وَ اصْحابُهُ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ * مهدي و ياران او امر به معروف و نهي از منکر ميکنند». (20)
2) مبارزه با فساد و رذائل اخلاقي
نهي از منکر که يکي از شاخصههاي حکومت الهي است تنها به زبان نخواهد بود بلکه در عمل با منکرات و زشتيها مقابله خواهد شد تا جايي براي فساد و رذائل اخلاقي در جامعه نماند و محيط زندگي از زشتيها پاک گردد.
در دعاي ندبه که آهنگ فراق و نواي جدايي از يار غايب است ميخوانيم:
«أَيْنَ قاطِعُ حَبائلَ الْکِذْبِ وَالْاِفْتِراءِ اَيْنَ طامِسُ آثارَ الزَّيْغِ وَالْأَهْواءِ * کجاست آنکه ريسمانهاي دروغ و افتراء را ريشه کن خواهد کرد؟ کجاست آنکه آثار گمراهي و هوي و هوس را نابود خواهد ساخت؟».
3) اجراي حدود الهي
برخورد با مفسدان و تبهکاران جامعه، شيوههاي گوناگون دارد. در حکومت امام مهديعليه السلام از سويي با شيوههاي فرهنگي و تعليم معارف و تحکيم عقائد و ايمان، فاسقان و بزهکاران را به راه صلاح و راستي برميگردانند و از سوي ديگر با تأمين نيازهاي مشروع و معقول زندگي و اجراي عدالت اجتماعي، راه را بر فساد و تباهي ميبندند ولي آنها که با وجود همه اينها راه تجاوز به حقوق ديگران و زير پاگذاشتن احکام الهي را ميپيمايند و چارچوب قانون را نميپذيرند، با اينها به گونهاي شديد برخورد ميشود که سدّ راه تبهکاري آنها گردد و نيز از ادامه روند فساد در جامعه توسط ديگران جلوگيري شود و آن اجراي حدود الهي درباره مفسدان است که حدّ و مرز آن در قوانين کيفري اسلام بيان گرديده است.
در روايت بلندي از پيامبر اکرمعليه السلام که حضرت جوادعليه السلام نقل کرده است، در ضمن بيان خصوصيات امام مهديعليه السلام آمده است:
«او حدود الهي را اقامه و اجرا خواهد کرد». (21)
4) عدالت قضايي
در رأس برنامههاي حکومتي امام مهديعليه السلام در سطح جامعه، اجراي عدالت در همه بخش هاست و اوست که همه عالم را، پر از عدالت و دادگري ميکند همانگونه که از ظلم و ستم آکنده باشد؛ و يکي از مهمترين حوزههاي اجراي عدالت، بخش قضاوت است و اين همان بخشي است که بيشترين ظلمها و حق کشيها در آن شده است. اموال، به ناحق مصادره گشته و خونها، به ناحق ريخته شده و آبروي بيگناهان به خطر افتاده است! در محاکم قضايي دنيا، بيشترين ظلم بر مستضعفان عالم شده است و احکام صادره از آنها تحت تأثير نفوذ قدرتمندان و حاکمان ستمگر، مال و جان افراد و گروههاي بسياري را به ناحق نابود کرده است. قاضيان دنيا طلب نيز براي جلب منافع مادّي براي خود و وابستگانشان حکمهاي ظالمانه بسياري را نوشته و اجرا کردهاند و خلاصه اينکه چه بسيار بيگناهي که به چوبه دار آويخته شده است و چه بسا تبهکار و مجرمي که قانون خدا درباره او اجرا نگرديده است.
حاکميت عدل گستر امام مهديعليه السلام پايان همه ظلمها و نهايت همه حق کشيهاست. او که مظهر عدالت پروردگار است، محکمههايي دادگستر ايجاد ميکند و قاضياني صالح و مُجرياني دقيق و خدا ترس ميگمارد تا به هيچ کس در هيچ جاي عالم کمترين ستمي نرود.
حضرت رضاعليه السلام در ضمن روايتي بلند در توصيف امام مهديعليه السلام و دوران طلائي ظهورش فرمود:
«فَاِذا خَرَجَ اَشْرَقَتِ الْاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وَضَعَ ميزانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلا يَظْلِمُ اَحَدٌ اَحَداً * وقتي او قيام کند زمين به نور پروردگار روشن گردد و آن حضرت ترازوي عدالت در ميان خلق نهد پس (چنان عدالت را جاري کند که) هيچ کس بر ديگري ظلم و ستم روا ندارد». (22)
از اين روايت دانسته ميشود که عدالت قضايي حضرت چنان گسترده و دقيق است که راه را بر ظالمان و سودجويان ميبندد و از تکرار ظلم و ستم و عادي شدن تجاوز به حق ديگران، جلوگيري ميکند.
———————————-
(1) نهج البلاغه، خطبه 138.
(2) غیبت نعمانی، باب 21، ح3، ص333.
(3) بحار الانوار، ج16، ص210.
(4) بحار الانوار، ج52، ص336.
(5) غیبت نعمانی، باب 13، ح1.
(6)بحار الانوار، ج36، ص253.
(7) غیبت نعمانی، ص239.
(8) میزان الحکمه، ح1632.
(9) بحار الانوار، ج78، ص91.
(10) میزان الحکمه، ح1649.
(11) بحار الانوار، ج58، ص11.
(12) بحار الانوار، ج10، ص104.
(13) کمال الدین، ج1،ص603.
(14) غیبت نعمانی، باب 13، ح26.
(15) بحار الانوار، ج51، ص81.
(16) بحار الانوار، ج51، ص390.
(17) کمال الدین، ج1، باب 32، ح16.
(18) «كُنتُمْ خَيرْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِالله * شما (مسلمانان حقيقى) نيكوترين امتى هستيد كه پديدار گشتهايد (براى اصلاح بشر، كه مردم را) به نيكوكارى امر مىكنيد و از بدكارى باز مىداريد و ايمان به خدا داريد. سوره آل عمران آیه 110».
(19) وسائل الشیعه، ج16، ص119.
(20) بحار الانوار، ج51، ص47.
(21) بحار الانوار، ج52، باب 27، ح4.
(22) بحار الانوار، ج 25، ص321.