• عصبانیت

برای همه انسان‌ها احساس خشم و عصبانیت احساسی آشنا و دیرینه است. روزانه موضوعات متعددی در زندگی روزمره ممکن است موجب بروز این احساس شود. عصبانیت احساسی به طور کامل طبیعی است و این‌که عکس‌العمل انسان‌ها در برابر محرک‌های متفاوت به صورت خشم بروز می‌کند حالتی عادی دارد.

البته بعضی‌ها سریع‌تر تحریک می‌شوند و بر سر هر موضوع جزیی به خشم می‌آیند و عده‌ای دیگر می‌توانند صبورانه و از سر آرامش با بسیاری از موضوعات عصبانی کننده برخورد نمایند. نوع عکس‌العمل انسان‌ها در برابر موضوعات عصبانی‌کننده از طرفی به طبع آنان و از سوی دیگر به ساختار و تنظیم درونیشان بستگی دارد. البته محیطی که در آن زندگی می‌کنند نیز بی‌تأثیر نیست.

بنا به دلایل علمی موجود، خشم و عصبانیت قبل از هر چیز قلب و دستگاه گردش خون را تهدید می‌کند و اگر مداوم و مزمن باشد برای سلامت مضر است.

خشم، احساسی است که به سختی می‌توان آن را مهار کرد و در صورت بروز، به سمت شدت و گسترش تمایل دارد.

در صورت غلبه خشم بر انسان، در بسیاری موارد افراد گرفتار رفتارها و گفتارهایی می‌شوند که در حالت معمولی هرگز مایل به انجام آن‌ها نیستند و باعث پشیمانیشان خواهد شد.

عکس‌العمل‌های خشم‌آلود نه تنها راه‌حل مناسبی جهت خنثی‌سازی انگیزه خشم نیست، بلکه خود نیز موجب پیدایش مشکلات جدیدی خواهد شد؛ لذا ضرورت آموزش برخورد عاقلانه با موضوع خشم به فرزندان، از وظایف بدیهی والدین مسئول است. البته لازم به ذکر است اگر خود والدین و مربیان در هنگام برخورد با کودک و آموزش دادن به او خشم خود را کنترل نمایند کودک ناخودآگاه به دلیل الگوپذیری راه مقابله و کنترل خشم را فرا خواهد گرفت.

یک روان‌شناس آلمانی بر اثر تحقیقات متعدد به این نتیجه رسید که: «علل بروز خشم احساس خطر به معنای وسیع کلمه است.»

به نظر او، خطر اشکال متفاوت دارد و خود را به طور عمده به شکل تهدید فیزیکی، تهدید عزت نفس، و تهدید ارضای نیازهای مورد توجه شخص، نشان خواهد داد؛ لذا اگر حرکتی موجب خجالت و شرمساری کودکان گردد، آن‌ها برای دفاع از عزت‌نفس، از طریق خشم عکس‌العمل نشان خواهند داد.

زمانی که فرزندان مایل به انجام حرکتی مشترک با همسالان خود باشند و والدین، این نیاز آن‌ها را مورد سؤال قرار دهند و پاسخگو نباشند، از طریق بروز خشم عکس‌العمل نشان خواهند داد.

از این منظر، خشم و عصبانیت اشاره‌ای مهم و احساسی زیرکانه است که چه بسا بی‌اندازه کمک‌کننده باشد، زیرا زمانی که انسان احساس خشم کند، متوجه خواهد شد که به طریقی مورد تهدید واقع شده و باید اقدامی انجام دهد.

می‌توان گفت عصبانیت و خشم به خاطر محرومیت روحی و روانی است که بر انسان وارد می‌شود. انسانی که ناکام شود و به خواسته‌هایش نرسد پرخاشگر می‌شود. هر نوع پرخاشگری معرف یک ناکامی است. حالت عصبانیت بیشتر زائیده ناکامی‌های روحی است نه عقلی. چون عده کمی از انسان‌ها متوجه ناکامی‌های عقلی می‌شوند و اکثر متوجه ناکامی روحی‌اند، به دلیل همان عدم رشد عقلی.

به طور کلی نمی‌توان وجود عصبانیت را نفی کرد زیرا بعضی عصبانیت‌ها در مکتب اسلام ستوده است و بیشتر در باب امر به معروف و نهی از منکر است.

در قرآن کریم به نمونه‌ای از آن درباره رسول گرامی در برخورد با کفار اشاره گردیده است:

«محمّد فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدیدند…» (1)

اما بیشتر عصبانیت‌ها منفی هستند. متأسفانه تعلیم و تربیت حاکم در جامعه گاهی ناخودآگاه و به طور غیرمستقیم روحیه پرخاشگری را به کودکان آموزش می‌دهد.

در بسیاری از روابط اجتماعی در خانه، بازار، مدرسه و … روحیه پرخاشگری جزء ملکات ذاتی می‌شود که اگر اصلاح نشود فاجعه به بار می‌آید.

مثال: کتک‌زدن کودکان توسط معلمان.

امام علی علیه‌السلام می‌فرماید:

«خشم انسان نادان و جاهل در گفتارش و خشم انسان عاقل و خردمند، در کردارش دیده می‌شود.» (2)

  • علائم افراد تندخو و عصبانی مزاج

– احساس بی‌کفایتی: افراد عصبانی مزاج دائماً احساس بی‌کفایتی می‌کنند و روی نیروهای خود سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و احساس ضعف عمیقی در خود دارند و هنگامی که احساس شود از طرف شخصی این احساس بی‌کفایتی تشدید شده است، آن شخص مقابل را هدف عصبانیت خود قرار می‌دهد و به وسیله پرخاشگری از او انتقام می‌گیرد.

– داشتن تشویش و ترس درونی دائمی: افراد عصبانی مرتب از چیزی واهمه دارند و احتمال ایجاد یک ضربه را در مورد خود می‌دهند. مثلاً هنگام مهمانی رفتن احساس تشویش و اضطراب دارد زیرا در ناخودآگاه خود احساس می‌کند که شاید مورد تحقیر قرار بگیرد پس احتمال خطر در آینده به او تشویش می‌دهد.

– حساسیت زیاد در برابر عوامل بی‌اهمیت: حساسیت‌ها دو دسته‌اند کاذب و صادق.

حساسیت به نوع گرفتن قاشق کودک در هنگام غذا خوردن را می‌توان حساسیتی کاذب دانست؛ و حساس بودن نسبت به بی‌نماز بودن فرزند را می‌توان از نوع صادق آن برشمرد.

متأسفانه این‌گونه حساسیت‌ها در خانواده‌ها کم رنگ شده است و نسبت به کارهای ناپسند فرزندان واکنشی انجام نمی‌گیرد. بنابراین کنترل نامحسوس کودکان واجب است.

– انسان‌های پرخاشگر به صورت افراطی به خود فکر می‌کنند.

– داشتن روابط مغشوش با سایر افراد: ناخن جویدن در دوران کودکی، سر به دیوار زدن، گریه‌های متوالی و بی‌قرار، شب‌ادراری همه به خاطر احساس ناامنی و باعث پرخاشگری است. خستگی و ناراحتی‌های جسمی به صورت مزمن، احساس کوفتگی، رخوت و سستی، عدم میل و رغبت به تداوم زندگی. همگی پیش زمینه عصبانیت است.

امام صادق علیه‌السلام خشم و غضب را کلید هر بدی معرفی می‌کنند. (3)

 

  • علل و ریشه‌های عصبانیت

– فاصله گرفتن از معنویات

– روابط معیوب والدین:

 والدین نسبت به هم پرخاشگری نشان داده‌اند در نتیجه باعث تقویت پرخاشگری در کودک می‌شود.

– تکبر و نخوت:

 کبر یعنی ورم کردن مَن حیوانی انسان! از حضرت عیسی سؤال شد غضب منفی از کجا شروع می‌شود؟ فرمود: «غرور و خودبزرگ‌بینی و کوچک شمردن دیگران.» (4)

– احساس حقارت شدید:

خوار شمردن خود فشار روحی شدیدی وارد می‌کند و به شکل عصبانیت بروز می‌کند.

– احساس عدم محبوبیت:

 اگر فردی احساس کرد دوست داشته نمی‌شود به خشونت متوسل می‌شود.

– محدودیت زیاد ایجاد کردن:

 کودک را در حصر و حصار قرار دادن مانع بروز استعدادها می‌شود. نوجوانان در سن بلوغ سیکل روانی نامنظمی دارند. چون در بلوغ میدان فعالیت او محدود می‌شود در کودکی دائم در حال بازی بوده است. اگر محدود شد در سن بلوغ احساس محدودیت می‌کند و این محدودیت خطرزا است.

مرحوم شهید مطهری می‌گوید: «برخی با وجود این‌که خوبی داشته‌اند بد از آب درآمده‌اند و این به خاطر آن بوده که در کودکی از بازی منع شده‌اند و در سن بلوغ به حالت انفجار رسیده‌اند و دیگر تابع کسی نمی‌شوند.»

– احساس تبعیض ایجاد کردن:

 اگر بین کودکان تبعیض ایجاد شود باعث عصبانیت می‌شود و لج‌بازی و حرف نشنوی را به دنبال دارد.

– تهدیدهای سخت:

کار زیاده از توان کودک اگر به او واگذار شود عکس‌العمل‌هایی را از جانب کودک به دنبال دارد و این عکس‌العمل‌ها گاه با ناراحتی پدر و مادر روبه‌رو می‌شود.

  • راه درمان عصبانیت

– بالا بردن سطح آگاهی‌های فکری:

 هرچه‌قدر رشد فکری زیاد باشد حساسیت‌های منفی از بین می‌رود. اگر روح انسان بزرگ شود به خاطر مسائل پیش پا افتاده زندگی اعصاب خود و خانواده را به هم نمی‌ریزد. (مثلاً شور شدن غذا)

فهم و کمال، بزرگواری ایجاد می‌کند. اگر آگاهی بالا رفت انسان، وسعت روح پیدا می‌کند و به واسطه وسعت روح مسئله را تحمل می‌کند.

امام علی علیه‌السلام غلبه بر خشم را به مردم قوی نسبت داده‌اند و فرموده‌اند:

«قوی‌ترین مردم کسی است که به وسیله حلم خود به غضب خود غلبه کند.» (5)

– تقویت اراده:

تقویت اراده در دین به عنوان تقوا بیان شده است. تقوا جایگاهش اراده بشر است. اراده مجری اوامر عقل و فکر است. اگر فکر قوی شود، اراده قوی می‌شود. اگر فکر وسیع شود اراده وسیع می‌شود و تقوای بشر نیز تقویت می‌شود. تقوا عامل بازدارنده در برابر عوامل منفی است.

– تفکر:

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به امیرالمؤمنین علیه‌السلام راه‌هایی را برای غلبه بر خشم و عصبانیت توصیه نمودند. یکی از آن‌ها تفکر کردن در قدرت بی‌انتهای خداوند بر بندگان است.

«ای علی غضب مکن، چون غضب کردی بنشین، و در قدرت و تسلط حق نسبت به بندگان و بردباری آن وجود مقدس در برابر آنان فکر کن، و چون در حال غضب داشتنت به تو گفتند: از خدا پروا کن، غضب را دور انداز، و به حلم و بردباری و عادی شدن حال برگرد.» (6)

– سکوت:

 یکی از دردهای مهم انسان نداشتن سکوت است. از دیدگاه ائمه اطهار علیهم‌السلام، سکوت همراه با تعقل یکی از راه‌های رفتن و رسیدن به بصیرت است.

– دائم الوضو بودن:

هنگامی که شخصی عصبانی می‌شود، خون در رگهای او قلیان می‌کند، رگ‌ها متورم می‌شود استفاده از آب باعث تسکین و آرامش شده و جریان خود را به حالت عادی بر می‌گرداند. وضو گرفتن در هنگام عصبانیت چنین خاصیتی دارد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌واله در تعبیری زیبا چنین فرموده‌اند: «غضب از ناحیه شیطان به هم می‌رسد و شیطان از آتش آفریده شده و آتش نیز با آب خاموش می‌شود، پس اگر یکی از شما گرفتار حالت خشم گردد وضو بگیرد.» (7)

– تقویت روحیه انصاف:

یکی از دلایل عصبانیت، بی‌انصافی و فقط بُعد منفی را دیدن است.

امام علی علیه‌السلام: «انصاف، اختلافات را از بین می‌برد و موجب الفت و همبستگی می‌شود.» (8)

در جای دیگر ایشان انصاف را مایه راحتی دانسته‌اند: «انصاف، مایه آسایش است.» (9)

– توجه به عواقب عصبانیت:

 تأثیر خشم و عصبانیت هم بر روی جسم است و هم بر روی روح و روان. بر اساس تحقیقات، مشخص شده است که عصبانیت‌های شدید و مزمن، بیماری‌های قلبی، سرطان، سکته مغزی، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و افسردگی را در پی دارند.

پژوهشگران معتقدند که عصبانیت بیش از هر واکنش احساسی دیگری روی روابط شخصی اثرات منفی می‌گذارد. همچنین عصبانیت، ضربان قلب و فشارخون را افزایش می‌دهد و گاهی اوقات حتی عصبانیت اثرات مخرب‌تری بر جای می‌گذارد.

افراد جوشی، و کسانی که زود از کوره در می‌روند معمولاً دچار زخم معده و حمله قلبی می‌شوند.

حضرت علی علیه‌السلام در سخنی زیبا اول و آخر خشم و عصبانیت را بیان فرموده‌اند: «ازغضب بپرهیز که اولش دیوانگی و آخرش پشیمانی است.» (10)

همچنین ایشان اثر خشم و غضب را بر روی خلق و منطق روشن ساخته‌اند:

«غضب، خُلق را تغییر می‌دهد و منطق را از بین می‌برد و انسان را از حالت استدلالی بیرون می‌آورد و فهم را پراکنده می‌سازد.» (11)

– عادت به خونسردی و عجله نکردن در پاسخ‌گویی:

حضرت علی فرموده‌اند: «حاضرجواب‌ترین مردم کسی است که خشمگین نشود.» (12)

– پرورش روحیه حلم و بردباری:

 انسان در برابر مسائلی که باعث خشم و عصبانیت او می‌شوند تا جایی که می‌تواند صبوری و حلم نشان دهد و این روحیه را در خود پرورش دهد تا به عواقب عصبانیت دچار نگردد.

حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند:

«اگر حلیم و بردبار نیستی، خود را به بردباری بزن…» (13)

قرآن کریم نیز به کسانی که خشم خود را هنگام عصبانیت فرو می‌نشانند اشاره فرموده:

«… و خشم خود را فرو می‌برند؛ و از خطای مردم درمی‌گذرند؛ و خدا نیکوکاران را دوست دارد.» (14)

– استعاذه:

چون غضب از شیطان است پس انسانی که در حال خشم و عصبانیت است از شر شیطان باید به خدا پناه برد.

——————————–

1- «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ…»؛ سوره فتح، آیه 29.

2- «غَضَبُ الْجَاهِلِ فِی قَوْلِهِ وَ غَضَبُ الْعَاقِلِ فِی فِعْلِهِ»؛ بحارالانوار، ج 1، ص 160.

3- «الْغَضَبُ مِفْتَاحُ کُلِّ شَرٍّ»؛ الکافی، ج 3، ص 740.

4- «الْکِبْرُ وَ التَّجَبُّرُ وَ مَحْقَرَةُ النَّاسِ»؛ خصال، ج 1، ص 6.

5- «أَقْوَی النَّاسِ مَنْ قَوِیَ عَلَی غَضَبِهِ بِحِلْمِه»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص 204.

6- «یا علی لَا تَغْضَبْ فَإِذَا غَضِبْتَ فَاقْعُدْ وَ تَفَکَّرْ فِی قُدْرَةِ الرَّبِّ عَلَی الْعِبَادِ وَ حِلْمِهِ عَنْهُمْ وَ إِذَا قِیلَ لَکَ اتَّقِ اللَّهَ فَانْبِذْ غَضَبَکَ وَ رَاجِعْ حِلْمَک»؛ بحارالانوار، ج 74، ص 67.

7- «أَنَّ الْغَضَبَ مِنَ الشَّیْطَانِ وَ أَنَّ الشَّیْطَانَ خُلِقَ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّمَا یُطْفِئُ النَّارَ الْمَاءُ فَإِذَا غَضِبَ أَحَدُکُمْ فَلْیَتَوَضَّأْ»؛ نهج‌الفصاحه، ص 286.

8- «الْإِنْصَافُ یَرْفَعُ الْخِلَافَ وَ یُوجِبُ الِائْتِلَافَ»؛ غرر الحکم و درر الکلم، ص 88.

9- «الْإِنْصَافُ رَاحَةٌ»؛ غرر الحکم و درر الکلم، ص 18.

10- «إِیَّاکَ وَ الْغَضَبَ فَإِنَّ أَوَّلَهُ جُنُونٌ وَ آخِرَهُ نَدَم»؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 95.

11- «شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مَادَّةَ الْحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ»؛ بحارالانوار، ج 68، ص 428.

12- «أَحْضَرُ النَّاسِ جَوَاباً مَنْ لَمْ یَغْضَب»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص 190.

13- «إِنْ لَمْ تَکُنْ حَلِیماً فَتَحَلَّمْ…»؛ غررالحکم و دررالکلم، ص 257.

14- «… وَ الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»؛‌ سوره آل‌عمران، آیه 134.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا