• امانتداری

امانت، ضد خيانت و به معناى وديعه و چيزى است كه براى نگاهداشتن به كسى می سپرند. امین کسی است که ودیعه را به او می سپارند.

وقتى صحبت از امانت به میان مى‌آید، اغلب مردم گمان مى‌کنند که امانت فقط مال است در صورتی که امانت، مصداقهای دیگرى هم دارد. از نظر قرآن و دین مقدس اسلام (امانات الهى)، زنان و فرزندان، اسرار و رازها، مجالس، شاگردان، مشاغل و مناصب اجتماعى و سیاسى و مشاغل دولتى و ادارى، سرمایه‌هاى بلاد اسلامى (چه ثروت‌هاى عمومى و چه ثروت‌هاى خصوصى) و اعضا و جوارح انسان همگی امانت‌ است.

پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (ص) قبل از اینکه رسالت تبلیغ دین اسلام را به دوش بگیرد به محمد امین معروف بود. این لقب به دلیل اعتمادی بود که مردم به امانتداری حضرت داشتند؛ از این رو اموال خویش را به رسم امانت نزد آن حضرت قرار می‌دادند.

خداوند متعال نیز اسلام عزیز را برای تبلیغ بر محمّد امین (ص) عرضه نمود چون امانتی بس عظیم بود.

صفت امانتداری ویژگی اصیل و پُرمایه­ای در اخلاق اسلامی است. مدیرانی که داعیه رسالت‌های سازمانی را دارند جز با مزیّن شدن به این صفت برجسته و حفظ و نگهداری سرمایه‌های مادی و غیر مادی سازمان به ادای رسالت موفق نخواهند شد. در سازمانی که امانتداری سلوک مدیران و کارکنان نباشد، فضای اعتماد و آرامشی وجود نخواهد داشت تا در پرتو آن اهداف سازمانی محقق گردد.

ادای امانت از نظر اسلام چنان مهم است که اگر دشمن چیزی را به عنوان امانت به انسان بسپارد باید در حفظ آن کوشش نمود. پیامبر (ص) در این‌باره فرموده‌اند:

«أَدُّوا الْأَمَانَاتِ وَ لَوْ إِلَى قَتَلَةِ الْأَنْبِيَاء * امانت‌ها را بپرداز گر چه به قاتلان پیامبران باشد». (1)

امیر مؤمنان علی (ع) نیز در بیان اهمیت امانت در دین اسلام می‌فرمایند:

«رَأْسُ الْإِسْلَامِ الْأَمَانَة * سر اسلام، امانتداری است». (2)

صفت والای امانتداری آنچنان اهمیت دارد که آرامش و امنیت اجتماع و گروه‌های سازمان‌یافته در گرو این ویژگی است. ادای امانت از اوامر الهی، و در قرآن کریم به آن اشاره شده است:

«إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها * خداوند به شما فرمان مي‏دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهيد. سوره نساء آیه 58».

خدای متعال در سوره مؤمنون رعایت امانت را یكی از صفات اهل ایمان برمی­شمارد و می‌فرماید:

«وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ * مؤمنان كسانی هستند که امانتها و عهد خود را رعايت مي‏کنند. سوره مومنون آیه 8».

هدف اسلام ایجاد جامعه‌ای است که اعتماد عمومی بر آن حکمفرما باشد؛ لذا با تأکید بر امانتداری به عنوان یکی از عواملی که پیوند میان افراد اجتماع را محكمتر می‌کند به سوی این هدف گام برمی‌دارد.

در یک دسته‌بندی می‌توان گفت امانتداری در چهار بخش قابل توجه است: نسبت به خدا و رسول خدا (قوانین دینی)، نسبت به بیت المال و امور اقتصادی، امانتداری نسبت به اسرار اداری و امانتداری نسبت به ناموس و اموال و اسرار شخصی دیگران. امام صادق (ع) برای امانتداری سه مرحله قائل شده‌اند: حفظ اموال، حفظ اسرار، حفظ ناموس:

«لَا يَكُونُ الْأَمِينُ أَمِيناً حَتَّى يُؤْتَمَنَ عَلَى ثَلَاثَةٍ فَيُؤَدِّيَهَا: عَلَى الْأَمْوَالِ وَ الْأَسْرَارِ وَ الْفُرُوج‏ * کسی را نمی‌توان امانتدار دانست تا در سه مورد امانتداری خود را نشان دهد: در حفظ اموال، حفظ اسرار و حفظ ناموس». (3)

حفظ اسرار و اموال و آبرو، بخش‌هایی از امانتداری است که در زندگی فردی و سازمانی باید مورد رعایت قرار گیرد. در مشاغلی که با امانت‌های سازمانی و اجتماعی در ارتباطند و به نوعی مورد اعتماد و امین مردم هستند این امر جنبه حیاتی دارد.

  1. حفظ، نگهداری و صرفه‌جویی در استفاده از اموال سازمانی

طبق حدیث امام صادق (ع) یکی از موارد امانت‌داری، نگهداری اموال دیگران به نحو شایسته است. نگهداری و صرفه‌جویی در استفاده از اموال سازمانی نیز بخشی از امانت‌داری مالی است. قابل ذکر است که تمام اموال مؤسسات دولتی و وابسته به دولت، جزء دارایی‌های عمومی یا بیت‌المال است که در دست کارکنان به امانت سپرده شده و هر فردی به تنهایی به حفظ و نگهداری و استفاده‌ صحیح و قانونی از آنها موظف است. همه كسانى كه به گونه­ای با نوعى از بيت‌المال در ارتباطند بايد نسبت به استفاده و نگهدارى از آن دقيق و دلسوز باشند و با عقل و تدبير و در چارچوب قانون و مقررات، آن را به كارگيرند.

دقت صرفه‌جویی در سازمانی در ظرافت کلام امير‌مؤمنان (ع) ضمن نامه‌اى به يكى از كارگزاران قابل توجه است:

«اَدِقُّوا اَقْلامَكُمْ، وَ قارِبُوا بَيْنَ سُطُورِكُمْ، وَاحْذِفُوا عَنّى فُضُولَكُمْ، وَاقْصُدُوا الْمَعانِىَ، وَ اِيّاكُمْ وَالاِكْثارَ، فَاِنَّ اَمْوالَ الْمُسْلِمينَ لا تَحْتَمِلُ الاِضْرارَ * قلم‌هايتان را نازك كنيد؛ فاصله سطرها را نزديك نماييد؛ سخنان زايد را حذف كرده؛ به معانى بسنده كنيد و از طولانى‌نويسى بپرهيزيد؛ زيرا اموال مسلمانان تحمل ضرر و زيان را  ندارد». (4)

استفاده شخصى از امكانات بيت‌المال در اسلام به شدّت نكوهش شده است. برخورد حضرت على (ع) با طلحه و زبير و خاموش كردن چراغ بيت‌المال در اين زمينه آنچنان مشهور است كه زبانزد خاص و عام است.

از نامه‏هاي امام علی (ع) نامه‌ای است به اشعث ابن قيس که (از جانب عثمان) حکمران آذربايجان بود. حضرت براي توصیه او به حفظ اموال آذربايجان (بعد از پایان جنگ جمل) نامه‏اي نوشت و فرمود:

«عمل (و حکمراني) تو رزق و خوراک تو نيست (تو را حکومت نداده‏اند تا آنچه بيابي از آن خود پنداشته بخوري) بلکه آن عمل امانت و سپرده‏اي در گردن تو است (که بايد آن را مواظبت کنی در راه آن قدمي برخلاف دستور دين بر نداري) و خواسته‏اند که تو نگهبان باشي براي کسي که از تو بالاتر است (تو زيردست اميري هستي که تو را حافظ و نگهبان قرار داده و ولايتي به تو سپرده است که آن را از جانب او مواظبت نمایي؛ پس) تو را نمي‏رسد که در کار مردم به ميل خود رفتار نمایي و نمي‏رسد که متوجه کار بزرگي شوي مگر به اعتماد امر و فرماني که به تو رسيده باشد و در دستهاي تو است مال و دارایي از مال خداوند بي‏همتاي بزرگ و تو يکي از خزانه‏داران آن هستي تا آن را به من بسپاري و اميد است من بدترين والي‌ها و فرماندهان براي تو نباشم و درود بر آنکه شايسته درود است». (5)

آن حضرت (ع) به يکي دیگر از کارگزاران خود نوشتند:

«به من از تو خبر کاري رسيده است که اگر کرده باشي پروردگارت را به خشم آورده، امام و پيشوايت را نافرماني نموده‌ای و امانت خود را خوار گردانيده‏اي (در کارت خيانت کردی و ديگر لياقت حکمراني نداري). به من رسيده است که تو زمين را برهنه کرده‏اي (محصول اشجار و زراعات را براي خود برده و چيزي به مردم نداده‏اي) پس هر چه زير دو پايت بوده گرفته، و آنچه در دو دستت بوده خورده‏اي (اموال و دارائي بيت‏المال را تصرف کرده براي خويش اندوخته‏اي) اکنون براي من حساب (دخل و خرج) خود را بفرست و بدانکه حساب خدا (در روز رستاخيز) از حساب و وارسي مردم بزرگتر است (دقيق‏تر است؛ زيرا اينجا ممکن است صورت دروغ و برخلاف واقع تنظيم شود، ولي آنجا جز راستي کاري انجام نمي‏گيرد) و درود بر شايسته آن». (6)

حیف و میل بیت‌المال و استفاده‌ شخصی و ناصحیح از آن، خیانت به اموال مسلمین، گناهی است نابخشودنی و در واقع خیانت به خود فرد نیز هست. فرد خیانتکار با خیانت خویش از رحمت الهی دور می‌گردد.

پس شایسته است کسانی که با امانات مردمی و سازمانی در ارتباطند برای دوری از غضب الهی در استفاده از اموال دیگران دقت و حساسیت لازم را مبذول دارند.

  1. حفظ، نگهداری و استفاده صحیح از اطلاعات (رازداری)

در این گفتار به بُعد دوم امانتداری یعنی حفظ اسرار پرداخته می­شود. راز در لغت به معنی پنهان و پوشیده است.

اصل رازداری، که در عربی از آن به کتمان سِر یاد می‌شود، شامل عيب‌پوشي، تقيه، پنهان کردن اسرار و افشا نکردن آن است.

در یک تقسیم بندی می‌توان گفت رازدارى بر دو نوع است: یكى راز دیگران را نگاهداشتن و دیگرى اسرار خود را پوشیدن و آشكار نكردن.

در دهکده جهانی امروز، که به آساني و در مدت کوتاهي، مي‌توان از اخبار جهان آگاهي يافت با توجه به ابزار‌هاي پيشرفته و حساس جاسوسي و اطلاعاتي، ارزش حفاظت اطلاعات شخصی و سازمانی، بيش از پيش نمود مي‌يابد. رازداری در محیط سازمانی به معنای حفظ اطلاعات سازمانی است. حفظ اطلاعات به این معنا است که از افشای اسرار به هر شیوه، چه گفتار، چه نوشتار، چه رمز و چه اشاره جلوگیری شود.

کتمان سر، ویژگی اخلاقی است که مورد توجه دین اسلام هم هست. در بعضي از موارد از واجبات مؤکد شمرده، و براي افشا‌کننده آن، مجازات شديدي در نظر گرفته شده است.

در احادیث اسلامى درباره رازدارى و ترك افشاى سرّ تعبیرات گوناگونى دیده مى‌شود كه نشان دهنده اهتمام اسلام به این موضوع است تا آنجا كه اسرار دیگران به منزله امانت‌هاى آنها شمرده شده و افشاى سرّ به عنوان خیانت در امانت است.

امام‌ صادق (ع) درباره اهميت رازداري می‌فرمایند:

«اُمِرَ النَّاسُ بِخَصْلَتَينِ فَضَيعُوهُمَا فَصَارُوا مِنْهُمَا عَلَي غَيرِ شَيءٍ الصَّبْرِ وَ الْکتْمَانِ * مردم‌ به‌ دو ویژگی مأمور شدند، ولي‌ آن‌ دو را تباه‌ کردند و از دست‌ دادند و به‌ همين‌ جهت‌ موفقيتي‌ به‌ دست‌ نياوردند: يکي‌ صبر و ديگري‌ رازپوشي‌». (7)

ايمان و تقوا از عوامل حفظ اسرار است انسان مؤمن و با تقوا هرگز به خود اجازه نمى‌دهد كه اسرار سازمان خويش را فاش سازد و به خود و همکارانش آسيب برساند. او به خدايى ايمان دارد كه حاضر و ناظر بر كردار و گفتار بندگان خويش است و روز جزايى را مدّ نظر دارد كه به كارنامه عمل او رسيدگى می­شود و مورد بازخواست قرار مى‌گيرد و معتقد به قرآنى است كه مى‌فرمايد:

«ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ اِلاّ لَدَیْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ * هيچ كلامى نمى‌گويد مگر اینکه در كنار او مراقبى حاضر است. سوره قاف آیه 18».

افشای راز، همانطور که در شرع مذموم است، نزد عقل نیز مورد سرزنش است. آنکس که رازدار خویش نیست، نمی تواند اسرار دیگران را حفظ کند؛ چنان که امام علی (ع) می‌فرمایند:

«مَن ضَعُفَ عَنْ حِفْظِ سِرِّهِ لَم یَقْوَ لِسِّرِ غَیره * کسی که نتواند رازدار اسرار خود باشد، نمی تواند اسرار دیگران را نیز حفظ کند». (8)

شخصی که در حفظ اسرارش، ناتوان یا نسبت به آن بی‌اعتناست، نباید توقع داشته باشد که مردم سرّ او را پوشیده نگاه دارند.

حفظ اسرار تمرینی است برای حفظ آبروی خویش و پاسداری از رازهایی که دیگران نزد شخص به امانت گذاشته‌اند.

حضرت علی (ع) می‌فرمایند:

«وَالْمَرءُ اَحفَظُ لِسرِّهِ وَ رُبَّ ساعٍ فیما یَضُرُّهُ  * و انسان اسرار خویش را بهتر از هر کس دیگری می‌تواند حفظ کند. بسیارند کسانی که بر زیان خود می‌کوشند». (9)

  • اهمیت حفظ اطلاعات و اسرار سازمان

رازداری در جنبه‌های مهم زندگی اعم از فردی، سیاسی، اجتماعی، نظامی، انتظامی و … از اهمیت بسیاری برخوردار است.

گاهی افشاي اسرار یک کشور باعث می‌شود که سرنوشت آن کشور به خطر افتد يا خون‌ بي‌گناهانی ريخته شود و اموال و آبروها از بين برود.

پيامبر اکرم (ص) اصحاب و يارانش را به حفظ اسرار اعم از نظامي، انتظامی، سیاسی و عقیدتی  توصيه مي‌کردند و بسياري از پيروزي‌هاي مسلمانان به خاطر حفظ همين اسرار بود.

کسانی که با اطلاعات و اسرار مردم و مملکت سرو کار دارند، آنان در حقیقت امانتدار اطلاعات و اسرار هستند و اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار گرفته، راز یا سرّیست که نباید فاش گردد.

پیامبر گاهی نقشه جنگ و برنامه عملیات و گاهی هدفِ حرکت نظامی و اعزام نیرو و افراد را پنهان می­کرد.

امام على (ع) نیز به این نکته توجه داشت و در نامه‏اى خطاب به مرزداران و نیروهاى مسلح خود ضمن اشاره به برخى از حقوق آنان بر حاکم مى‏فرماید:

«أَلَا وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَنْ لَا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْب‏ * بدانید که حق شما بر من این است که هیچ رازى جز اسرار نظامى را از شما پوشیده ندارم». (10)

ابوجعفر می گوید امام صادق (ع) به من فرمود خداوند عزّوجلّ در قرآن گروه‌هایی را به جرم افشای اسرار و اطلاعات سرزنش کرده است. گفتم قربانت، کجا؟ فرمودند در این آیه:

«وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ  الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ * و هنگامي که خبري از پيروزي يا شکست به آنها برسد (بدون تحقيق) آن را شايع مي‏سازند در حالي که اگر آن را به پيامبر و پيشوايان که قدرت تشخيص کافي دارند بازگردانند از ريشه‏هاي مسائل آگاه خواهند شد. سوره نساء آیه 83».

اين آيه به رازداري اشاره، و تأکيد مي‌کند که اگر شايعاتي شنيديد، آن را بدون تحقيق منتشر نکنيد؛ بلکه رازدار باشيد و هر چه را شنيده‌ايد با فرمانده و رهبر يا مسئولان عالي رتبه در ميان بگذاريد، نه اينکه آن را در ميان عامه مردم منتشر کنيد؛ اين کارتان پيامدهاي شوم اجتماعي به بار می­آورد.

رازداري مکتبي و عقيدتي نیز جنبه دیگری از حفظ اسرار است. گاهی لازم است انسان براي پيشبرد اهداف ارزشی خود، مکنونات قلبی خود را اظهار نکند تا هم خود، از خطرها مصون بماند و هم مکتب و آرمان خویش را حفظ کند تا زمان افشای آن برسد. از امام صادق (ع) نقل شده است جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت اي محمد! پروردگارت سلام مي‌رساند و مي‌فرمايد:

«إِنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ أَسَرُّوا الْإِيمَانَ وَ أَظْهَرُوا الشِّرْكَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ وَ إِنَّ أَبَا طَالِبٍ أَسَرَّ الْإِيمَانَ وَ أَظْهَرَ الشِّرْكَ فَآتَاهُ اللَّهُ أَجْرَهُ مَرَّتَيْن‏ * اصحاب کهف، ايمان خود را در برابر حاکمان ستمگر عصرشان مخفي داشتند و (براي پيشبرد مکتب و عقيده توحيدي) به ظاهر اظهار کفر کردند. خداوند نيز دو برابر به آنان پاداش داد. همانا ابوطالب نيز ايمان خود را مي‌پوشانيد و اظهار شرک مي‌کرد و خداوند به او نيز دو برابر پاداش خواهد داد». (11)

  • فواید رازداری و حفظ اطلاعات

ناآگاهى از اهمیّت رازدارى و عدم توجه به فوايد حياتى آن، ممكن است زمينه افشاى اسرار را فراهم كند كه براى جلوگيرى از آن بايد نيروها را نسبت به اسرار و اطلاعات توجيه كرد. اگر افراد از آثار گرانقدر رازدارى آگاه شوند، تلاش مى‌كنند كه اسرار را افشا نسازند. برخى از آثار و فواید رازداری از نگاه معصومین (ع) بیان می‌­شود.

امير مؤمنان علی (ع) می‌فرمایند:

«جُمِعَ خَیْرُالدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ فى كِتْمانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَخيارِ * نيكي‌هاى دنيا و آخرت در پنهان داشتن راز و دوستى نيكان، گرد آمده است». (12)

و نيز در جایی دیگر می‌فرمایند

«سِرُّكَ سُرُورُكَ اِنْ كَتَمْتَهُ، وَ اِنْ اَذَعْتَهُ كانَ ثُبُورُكَ * رازت را اگر پنهان دارى، شادمانى توست و اگر برملايش سازى (هلاكت و) اندوه توست». (13)

رسول اکرم (ص) یکی از فواید رازداری را در امان ماندن از آزار حسودان می­دانند و می‌فرمایند:

«اسْتَعِينُوا عَلَى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمَانِ فَإِنَّ كُلَّ ذِي نِعْمَةٍ مَحْسُودٌ * از پرده پوشی (و رازداری) در کارهایتان یاری بجویید؛ زیرا به هر صاحب نعمتی حسادت برده می‌شود». (14)

با توجه به کلامی زیبا از اميرمؤمنان علي (ع)؛ نگهداری اسرار، اندیشه صحیح به دنبال دارد. این اندیشه درست مایه دوراندیشی و دوراندیشی نیز به پیروزی منجر می‌گردد. در یک عبارت ساده سرچشمه پیروزی حفظ اسرار است:

«اَلظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِاِجالَةِ الرَّأْي وَ الرَّأْي بِتَحصِينِ الْاَسرارِ * پيروزي در پرتو دورانديشي است و دورانديشي در به کارگيري صحيح انديشه، و انديشه صحيح با نگهداري و رازداري ميسّر است». (15)

در سخنى ديگر موفقيت‌ها را در سايه رازدارى می­دانند و مى‏فرمايند:

«انْجَحُ الْامُورِ ما احاطَ بِهِ الْكِتمانُ * موفق‏ترين كارها این است كه پنهان‏كارى آن را فراگيرد». (16)

در نقطه مقابل، افشاى اسرار سبب عدم موفقيت و حتى باعث فرو افتادن در ورطه سقوط مى‏شود؛ چنانكه حضرت صادق (ع) مى‏فرمايند:

«افْشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ * برملا كردن راز، سقوط است». (17)

بهترين راه حفاظت از اسرار، انتخاب افراد شايسته و امانتدار است. نیروهای انسانی  به طور عموم و مسئولان اسناد و اطلاعات به طور ویژه، بايد امانتدار و مورد وثوق و مؤمن به تشكيلات و كار سازمانی باشند تا راز و رمز آن را از بيگانگان محفوظ دارند و افراد امين و باوفا تمام تلاش خود را در نگهدارى اسناد محرمانه به كار برند و به هيچ قيمتى حاضر به افشاى آن نباشند؛ گرچه جان خويش را بر سر آن نهند:

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا يَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ * اي کساني که ايمان آورده‏ايد! محرم اسراري از غير خود، انتخاب نکنيد. آنها از هرگونه شر و فسادي درباره  شما کوتاهي نمي‏کنند. سوره آل عمران آیه 118».

اين آيه ضمن تشبيه لطيفي به مؤمنان هشدار داده است که غير از هم‏مسلکان خود براي خود، دوست و همرازي انتخاب نکنند و بيگانگان را از اسرار و رازهاي دروني خود باخبر نسازند؛ يعني کفّار شايستگي دوستي شما را ندارند و نبايد آنان دوست و محرم اسرار شما باشند؛ چرا که کفار در رساندن شر و فساد نسبت به مسلمانان کوتاهي نمي‏کنند.

  1. استفاده صحیح و به جا از مسئولیت، اختیارات، امکانات و قدرت مرتبط با آن

در منطق دینی، همه نعمت‏ها ودایع و امانت‏های الهی، و مناصب و پست‌ها امانتی است بس سنگین‌تر. از دیدگاه اسلام، مدیریت و مسئولیت در حکم امانتى است که برای خدمت به خلق و اجرای وظیفه به مدیران و رهبران سپرده مى‌شود.

به لحاظ این حساسیت برای متصدیان امور مردم و مسئولان، معیارها و شرایطی مقرر شده که مهم‌ترین آنها امانتداری است. ویژگی امانتداری در مسئولیت احترام به قوانین، عدم استفاده شخصی از موقعیت، سوءاستفاده ننمودن از پست و مقام، عدم غرور و تکبّر، ظلم نکردن به زیردستان و … را شامل می‌شود.

طبق این تعریف کسانى که بدون توجه به این واقعیت از مسئولیت استفاده نادرست و نابجا می‌کنند، مرتکب خیانت شده‌اند.

اگر کسی توانایی قبول این امانت سنگین را ندارد، نباید در جایگاه‌های حساس مدیریتی قرار بگیرد. قرآن کریم، شایستگی حضرت موسی را برای پذیرش مسئولیت از زبان دختر شعیب در قالب صفاتی چون قدرت و امانتداری بیان می‌فرماید:

«قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ * يکي از آن دو (دختر) گفت پدر! او را استخدام کن؛ زيرا بهترين کسي را که مي‏تواني استخدام کني آن کس است که قوي و امين باشد (و او همين مرد است). سوره قصص آیه 26».

تأکید بر ویژگی قدرت و تحمل برای پذیرش امانت در سیره معصومین فراوان به چشم می‌خورد.

روایت کرده‌اند ابوذر که از اصحاب خاص و مقرب رسول خدا (ص)، و مورد علاقه آن حضرت و امیر مومنان بود، محضر رسول خدا (ص) عرض کرد آیا مسئولیتی به من واگذار نمی‌کنید؟حضرت دستی بر شانه او زد و فرمود:

«يا أَباذَر، إِنَّكَ ضَعيفٌ، وَ إنَّها أَمانَةٌ، وَ إِنَّها يَوْمَ القِيامَةِ خِزيٌ وَ نَدامَةٌ، إلّا مَنْ أَخَذَهَا بِحَقِّها، وَ أَدَّى الَّذيِ عَلَيْهِ فِيها * تو ضعیف هستی و این پست‌ها امانت است و روز قیامت مایه رسوایی و پشیمانی می‌گردد، مگر کسی که آن را آنگونه که باید به عهده بگیرد و وظیفه خود را درباره‌اش ادا کند». (18)

به کار بردن لفظ ضعیف در سخن حضرت نشان دهنده این است که این‌گونه مسئولیت‌ها باری است سنگین بر دوش مسئول، و چون از حساسیت ویژه‌ای برخوردار است، هر کسی نباید برگزیده شود.

نمونه‌هایی از این موارد را می‌توان در نامه‌های امام علی (ع) به کارگزارانش یافت. ایشان به زیادبن­ابیه قائم مقام و جانشین عبدالله‌‌بن‌عباس در بصره است، مرقوم می‌فرمایند:

«وَ إِنِّى أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صادِقاً لَئِنْ بَلَغَنِى أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ ‏فَىْ‏ءِ ‏الْمُسْلِمِينَ‏ شَيْئاً صَغِيراً أَوْ کَبِيراً لَأَشُدَّنَّ عَلَيْکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قَلِيلَ ‏الْوَفْرِ، ‏ثَقِيلَ‏ ‏الظَّهْرِ، ‏ضَئِيلَ‏ الْأَمْرِ * و من سوگند به خدا ياد مي‌کنم سوگند از روي راستي و درستي اگر به من برسد که تو در بيت‏المال مسلمانان به چيزي‌اندک يا بزرگ خيانت کرده و برخلاف دستور صرف نموده‏اي بر تو سخت خواهم گرفت؛ چنان سختگيري که ترا کم مايه و گران پشت و ذليل و خوار گرداند». (19)

حکومت و سرپرستی در نظر امام علی (ع) زمانی ارزشمند است که در سایه آن حقی به کُرسی بنشیند و باطلی به زیر کشیده شود. امام على (ع) موقعى كه با لشكريانش به جنگ جمل مي‌رفتند در يكى از منازل نزديك بصره به نام ذى قار فرود آمدند. عبداللَّه‌بن‌عبّاس مي‌گويد بر آن حضرت وارد شدم ديدم نشسته و كفش پاره خود را وصله مي‌زند؛ به من فرمود قيمت اين لنگه نعلين چقدر است؟ عرض كردم ارزشى ندارد. فرمود:

«وَ اللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلَّا أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلا * به خدا قسم اين نعلين در نظر من محبوبتر از فرمانروایى و حكومت بر شما است مگر اینکه بتوانم در پرتو آن اقامه عدل و حقى نمايم يا اینکه باطل و بيدادى را بر اندازم». (20)

با استفاده از سیره معصومین می‌توان گفت مدیر لایق، مدیری است که مسئولیت را امانت می­داند و در برابر این امانت، هیچ‌گونه خیانتی روا ندارد.

کارکنان سازمان­ها بايد شيفته خدمت به مردم باشند و برآورده شدن نیاز انسان‌ها به دست خويش را از نعمت‌هاى پروردگار در حق خود بدانند و در بهره‏مندى از اين نعمت، هرگز دلتنگ نشوند. حضرت سيد الشهداء (ع) فرمودند:

«اعْلَمُوا انَّ حَوائِجَ النَّاسِ الَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ * بدانيد كه حوايج مردم به سوى شما از نعمت‌هاى خداوند بر شماست؛ پس از اين نعمت‌ها دلتنگ نشويد». (21)

  1. ثبت و انعکاس صحیح آمار و گزارش‌ها

مقوله آمار در زندگي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و… بسیار با اهميت است. در جامعه انساني بیشتر کارهای منظم و منسجم برگرفته از جمع‌آوری آمار و اطلاعات از جوانب مختلف آن كار است. به همين لحاظ ميزان قدرت تصميم­گیری بهينه در جوامع پيشرفته به در اختيار داشتن آمار و اطلاعات صحيح و بهنگام بستگی دارد.

ثبت گزارشها و آمار و ارقام در بیشتر سازمان‌ها و مجموعه‌ها وجود دارد و اجرای آن مستلزم رعایت دقت، صحّت و امانت است. از این رو تنها افراد امین و متخصص باید بر این کار گمارده شوند تا نتیجه‌‌گیری کاملاً واقعی باشد. اگر آماری صحیح ارائه نشود، نتیجه‌ای که از آن گرفته می شود، واقعی نیست و طبیعتاً برنامه‌ریزی که بر اساس آن شکل می گیرد با شکست روبه­رو خواهد شد. آمار یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری است.

توصیه امام علی (ع) به مالک اشتر در انتخاب كاتباني صالح و رازدار براي ثبت گزارشها صحيح و حفظ اسرار، دلیلی بر اهمیت این موضوع است:

«در امور نویسندگان و منشیان به درستی بیندیش، و کارهایت را به بهترین آنان واگذار، و نامه های محرمانه، که دربردارنده سیاستها و اسرار تو است، از میان نویسندگان به کسی اختصاص ده که صالح تر از دیگران باشد، کسی که گرامی داشتن او را به سرکشی و تجاوز نکشاند تا در حضور دیگران با تو مخالفت کند، و در رساندن نامه کارگزارانت به تو، یا رساندن پاسخهای تو به آنان کوتاهی نکند، و در آنچه برای تو می ستاند یا از طرف تو به آنان تحویل می دهد. فراموشکار نباشد. و در تنظیم هیچ قراردادی سستی نورزد، و در برهم زدن قراردادی که به زیان توست کوتاهی نکند، و منزلت و قدر خویش را بشناسد، همانا آنکه از شناخت قدر خویش عاجز باشد، در شناخت قدر دیگران جاهل تر است مبادا در گزینش نویسندگان و منشیان، بر تیزهوشی و اطمینان شخصی و خوش باوری خود تکیه نمایی، زیرا افراد زیرک با ظاهرسازی و خوش خدمتی، نظر زمامداران را به خود جلب می نمایند، که در پس این ظاهرسازی ها، نه خیرخواهی وجود دارد، و نه از امانتداری نشانی یافت می شود. لکن آنها را با خدماتی که برای زمامداران شایسته و پیشین انجام داده اند بیازمای، به کاتبان و نویسندگانی اعتماد داشته باش که در میان مردم آثاری نیکو گذاشته، و به امانتداری از همه مشهورترند، که چنین انتخاب درستی نشان دهنده خیرخواهی تو برای خدا، و مردمی است که حاکم آنانی. برای هر یک از کارهایت سرپرستی برگزین که بزرگی کار بر او چیرگی نیابد، و فراوانی کار او را درمانده نسازد، و بدان که هرگاه در کار نویسندگان و منشیان تو کمبودی وجود داشته باشد که تو بی خبر باشی خطرات آن دامنگیر تو خواهد بود». (22)

با توجه به این سخن ارزشمند، صفاتی را که حضرت امیر (ع) برای کاتبان مطرح می‌فرمایند می‌توان به چند دسته تقسیم نمود:

– صلاحیت اخلاقی

– ظرفیت روحی

– هشیاری

– سابقه نیکو در شغل و اجتماع

– صبر و تحمل

– درستکاری

– امانتداری

– خیرخواهی

در صورتی که آمار از سوی افراد متخصص و قابل اطمینان در سازمان، جمع‌آوری نشده باشد، برنامه‌ریزی هم با مشکل روبه‌رو می­شود و امکانات موجود در مسیر درست به کارگرفته نخواهد شد؛ به بیان دیگر، آمار، مهمترین ابزار ارزیابی عملکرد گذشته، حال و برنامه‌ریزی برای آینده و یکی از عوامل اصلی مدیریت در هر سازمانی به شمار می­رود؛ مقوله‌ای که ارزش آن روز به روز بیشتر می‌شود به طوری که دنیای جدید را جهان آمار و احتمالات نام نهاده‌اند.

بدون آمار کافی، دقیق و به هنگام، تعیین سیاست‌ها، برنامه‌ریزی، تعیین اهداف، راهکارها و فعالیت‌ها و در نهایت ارزیابی نتایج امکان‌پذیر نخواهد بود.

در قرن حاضر، که عصر اطلاعات است توجه به پيچيدگي و گستردگي سامانه‌ها، آمار و اطلاعات در كنار ساير منابع همچون نيروي انساني، منابع مالي و … نياز به مديريت دارد.

از اين رو بحث جمع‌آوري علمي و منظم آمار و اطلاعات به يكي از اركان‌هاي سامانه‌هاي مديريتي تبدیل شده است. ماهيت آمار و اطلاعات به گونه‌اي است كه نه تنها موجب آسان سازی برنامه‌ريزي مي ‌شود بلكه مديران بهتر مي ‌توانند پاسخگوي نيازها و تقاضاهاي مخاطبان خود باشند و اين امر بدون آمار و اطلاعات دقيق و كارامد و متمركز امكان‌‌پذير نیست. امانتداری در ثبت و انعکاس صحیح آمار بخشی از اتقان و محکم‌کاری است که پیامبر اعظم (ص) به آن توصیه می‌فرمایند:

«إنَّ اللَّه تعالى يُحبُّ إذا عَمِلَ أحَدُكُم عَمَلاً أن يَتقَنَهُ * خداوند متعال دوست می دارد هنگامی که یکی از شما مسلمانان کاری انجام می دهد، با دقت و اتقان لازم، محصول کارش را ارائه کند». (23)

از سوی دیگر افرادی که برای جمع‌آوری اطلاعات و آمار گماشته می‌شوند باید امانت دار باشند و اسرار سازمانی را افشا نکنند. این افراد باید توجیه شوند كه انتشار آمار تشكيلات و سازمان‏ها در ضربه‏زدن به آن مجموعه، نقش مهمّى دارد.

——————-

(1) تحف العقول، ص 104.

(2) تصنیف غرر الحکم، ص 251.

(3) تحف العقول، ص 316.

(4) بحار الانوار، ج 76، ص 49.

(5) نهج البلاغه، نامه 5.

(6) همان، نامه 40.

(7) بحار الانوار، ج 72، ص 72.

(8) تصنیف غرر الحکم، ص 321.

(9) تحف العقول، ص 79.

(10) الحیاه، ج 6، ص 465.

(11) تفصیل وسائل الشیعه، ج 16، ص 231.

(12) بحار الانوار، ج 75، ص 71.

(13) تصنیف غرر الحکم، ص 320.

(14) بحار الانوار، ج 74، ص 153.

(15) نهج البلاغه، حکمت 45.

(16) تصنیف غرر الحکم، ص 324.

(17) بحار الانوار، ج 78، ص 229.

(18) صحیح مسلم، ج 3، ص 1457.

(19) نهج البلاغه، نامه 20.

(20) همان، خطبه 33.

(21) بحار الانوار، ج 78، ص 127.

(22) نهج البلاغه، نامه 53.

(23) نهج الفصاحه، ص 305.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا