• اخلاق کلید خیر دنیا و آخرت

آیین مقدّس اسلام و فرهنگ حیات‌بخش حق که ضامن سعادت دنیا و آخرت انسان است؛ چنان‌که از آیات قرآن مجید و روایات استفاده می‌شود از سه عنصر معنوی ترکیب شده است: «ایمان» و «عمل» و «اخلاق».

ایمان را می‌توان از راه تحصیل معارف اسلامی و مطالعه‌ در حقایق هستی و گوش سپردن به عالمان ربّانی و متخصصان علوم اهل بیت به دست آورد.

عمل را هم که عبارت از ادای واجبات و ترک محرمات است؛ می‌توان با شناخت واجبات و محرمات از طریق رساله‌های عملیه و کتاب‌های ارزشمند فقیهان و دانشمندان به مرحله‌ ظهور آورد.

حسنات اخلاقی و مکارم نفسی را نیز که مواردش در قرآن و روایات به طور کامل بیان شده است می‌توان با شناخت آن‌ها و تمرین، تحصیل کرد.

این سه حقیقت یعنی ایمان و عمل و اخلاق هم چون کلید سه دندانه‌ای است که اگر در دست انسان باشد می‌تواند، چه در دنیا و چه در آخرت، همه‌ درهای خیر و به ویژه درهای رحمت الهی را به روی خود باز کند و از فیوضات و برکات الهی بهره‌مند شود و نهایتاً به مقام قرب حق و لقای محبوب برسد و در دنیا در خیمه‌ حیات طیبه قرار گیرد و در آخرت برای ابد در بهشت جای گیرد.

چنان‌که در آیات قرآن و روایات ائمه اسلام آمده، اموری که ذاتاً بلند مرتبه و شریف و با ارزش بوده و سبب ظهور خیر دنیا و آخرت و سعادت و خوشبختی برای انسان است، محبوب خداست، و اموری که ذاتاً پست و بی‌ارزش است و سبب تیره‌بختی انسان در دنیا و آخرت است منفور و مبغوض حق است.

بنابراین هر انسانی که آراسته به حسنات اخلاقی است محبوب خداست و هر انسانی که آلوده به امور پست و بی‌ارزش است مورد نفرت پروردگار است.

زیبایی‌های اخلاق و حسنات باطنی و حالات عالی درونی از مصادیق قطعی امور شریفه و باارزش، و زشتی‌های اخلاقی و سیئات باطنی و حالات پست از مصادیق یقینی امور پست و بی‌ارزش است.

در این زمینه از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم روایت می‌کنند که آن حضرت فرمود:

«بی‌تردید خدای متعال بخشندگی و گشاده‌دستی و امور شریفه و باارزش را دوست دارد و نسبت به امور پست و بی‌ارزش کراهت و نفرت می‌ورزد». (1)

مسلماً وقتی انسان منبع ارزش‌های اخلاقی و امور شریف شود محبوب خدا و هنگامی که منبع زشتی‌های اخلاقی و امور پست و بی‌ارزش گردد مورد نفرت خداست.

امور شریفه‌ زندگی، انسان را در دنیا غرق امنیت و سلامت و خوشی و رفاه و وسعت رزق می‌کند و سبب ورود انسان در عرصه‌ قیامت به رضوان و بهشت الهی است، و امور پست و بی‌ارزش، زندگی را در دنیا دچار ناامنی و اضطراب و نگرانی و غم و اندوه و تنگی رزق می‌نماید و در آخرت سبب ورود به خشم و سخط حق و دخول در عذاب دردناک دوزخ است.

انسان اگر به خود معرفت پیدا کند و از طریق قرآن و معارف به حقیقت خود واقف شود که از جهتی خلیفه‌ خدا و قائم مقام حضرت رب در زمین است، چنان‌که قرآن می‌فرماید:

«إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً * من در زمین جانشین خواهم گماشت. سوره بقره آیه 30».

و از طرف دیگر «جلوه‌گاه اسما و صفات حضرت حق» است و به عنوان «مسجود فرشتگان» است به طوری که قرآن خطاب به ملائکه می‌فرماید:

«فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ * پس وقتی آن را خلق کردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده روید. سوره حجر آیه 29».

و در مرحله‌ دیگر «امین اللَّه» است، یعنی موجودی است که پس از این که آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها به خاطر عدم ظرفیت از پذیرش امانت روی گرداندند به قبول امانت تن داد، چنان‌که قرآن این حقیقت را بیان می‌کند:

«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلهَا الْإِنْسانُ * ما امانت الهی و بار تکلیف را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، ولی انسان آن را برداشت. سوره احزاب آیه 72»

و از جهت دیگر در جنبه‌ معنوی «روح اللَّه» است آن گونه که قرآن دلالت دارد:

«فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی * پس وقتی که آن را خلق کردم از روح خود در آن دمیدم. سوره حجر آیه 29».

این انسان، هرگز و تحت هیچ شرایطی اجازه نمی‌دهد که ظرف وجودش از ارزش‌ها و امور شریف خالی بماند و شیطان‌ها و هوای نفس، او را برای آلوده کردن باطنش به زشتی‌ها و امور پست و بی‌ارزش مورد تاخت و تاز قرار دهند، بلکه می‌کوشد قلب را تبدیل به حرم خدا و عرش رحمان نماید و عمق دل را آیینه‌ جلوه‌ الهامات کند و نفس و باطن را با امور ارزشی و حقایق عرشی زینت دهد و دایره‌ وجودش را محل تجلی معارف الهی قرار دهد و اعضا و جوارحش را در خدمت به خلق و عبادت ربّ به کار گیرد و از وجود خویش منبعی از فضایل و کرامات بسازد و با کلید ایمان و عمل و اخلاق تمام درهای رحمت و سعادت را به روی خود باز کند.

از این رو انسان‌های با اخلاق می‌کوشند تا به امور با ارزش آراسته شوند و از امور پست پاک بمانند تا مورد محبت خدا قرار گیرند و از خشم و غضبش در امان بمانند.

اینان چون با آراسته شدن به کرامت‌ها و پیراسته ماندن از پستی‌ها به عزیزترین و شریف‌ترین حقیقت که حضرت حق است اتصال پیدا می‌کنند و قلبشان به پروردگار تعلق می‌گیرد از توجه و التفات به امور پست خودداری می‌نمایند و مَثَل اعلای بندگی و عبادت و انسانیت و آدمیت می‌شوند و برای هم‌نوعان خود اسوه و سرمشق حسنه می‌گردند.

ابوحمزه‌ ثمالی از وجود مقدّس حضرت باقر العلوم علیه‌السلام که دریای بی‌ساحل علم و معرفت و بصیرت و شکافنده‌ حقایق علمی است روایتی را در رابطه با برخی از صفات پسندیده‌ اخلاقی نقل می‌کند که اگر مردم دنیا به این روایت عمل کنند، زندگی آنان چون بهشتیانِ روز قیامت می‌شود.

ابوحمزه می‌گوید: با دو گوش خود از دو لب الهی و ملکوتی حضرت باقر علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود:

«چهار چیز است که اگر در کسی باشد اسلامش کامل است و بر ایمانش یاری می‌گردد و گناهانش را از او پاک می‌کنند و خدا را در حالی که از او خشنود است ملاقات می‌نماید و اگر ما بین سر تا قدش گناهانی باشد خدا آنها را از پرونده‌اش فرو می‌ریزد و آن چهار چیز عبارت است از: وفا کردن به پیمانی که برای خدا بر عهده‌ خود قرار می‌دهد و راستگویی با همه‌ مردم و شرم و حیا از کارهایی که نزد خدا و مردم زشت است و خوش اخلاقی با خانواده و همه‌ مردم.

و چهار چیز است که اگر کسی که از مؤمنین این صفات در او باشد خدا او را در اعلی علیین در غرفه‌هایی بالای همه غرفه‌ها در شریف‌ترین محل جای می‌دهد: کسی که یتیمی را پناه دهد و به او نظر محبت اندازد و نسبت به وی پدری مهربان باشد، و کسی که به ناتوان رحم کند و او را یاری دهد و اُمورش را کفایت نماید، و کسی که هزینه‌ پدر و مادرش را بپردازد و با آنان مدارا کند و نسبت به هر دو نیکی ورزد و آنان را غصه‌دار ننماید، و کسی که به حقوق غلام و کنیز و خدمتکارش تجاوز نکند و او را بر آن‌چه تکلیف می‌کند یاری دهد و او را در اموری که در طاقت او نیست به کار نگیرد». (2)

زندگی عمل کنندگان به این حدیث طبق فرموده امام، غرق در آرامش و امنیت می‌گردد و برادری و مواسات و محبت و عشق همه‌ زوایای زندگی آنان را پر می‌کند.

این قبیل احادیث نشانگر ضرورت و اهمیت اخلاقی زیستن است.

—————

1- «إنّ اللَّهَ عَزَّ وجَلَّ یُحِبُّ الجودَ وَ مَعالِیَ الأُمُورِ وَ یَکْرَهُ سَفْسَافَهَا»؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏4، ص 243.

2- «أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمَلَ إِسْلَامُهُ وَ أُعِينَ عَلَى إِيمَانِهِ وَ مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ وَ لَقِيَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ- وَ لَوْ كَانَ فِيمَا بَيْنَ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوبٌ حَطَّهَا اللَّهُ عَنْهُ وَ هِيَ الْوَفَاءُ بِمَا يَجْعَلُ لِلَّهِ عَلَى نَفْسِهِ وَ صِدْقُ اللِّسَانِ مَعَ النَّاسِ وَ الْحَيَاءُ مِمَّا يَقْبُحُ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ النَّاسِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ مَعَ الْأَهْلِ وَ النَّاسِ- وَ أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَسْكَنَهُ اللَّهُ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِي غُرَفٍ فَوْقَ غُرَفٍ فِي مَحَلِّ الشَّرَفِ كُلِّ الشَّرَفِ مَنْ آوَى الْيَتِيمَ وَ نَظَرَ لَهُ فَكَانَ لَهُ أَباً رَحِيماً وَ مَنْ رَحِمَ الضَّعِيفَ وَ أَعَانَهُ وَ كَفَاهُ وَ مَنْ أَنْفَقَ عَلَى وَالِدَيْهِ وَ رَفَقَ بِهِمَا وَ بَرَّهُمَا وَ لَمْ يَحْزُنْهُمَا وَ مَنْ لَمْ يَخْرِقْ بِمَمْلُوكِهِ وَ أَعَانَهُ عَلَى مَا يُكَلِّفُهُ- وَ لَمْ يَسْتَسْعِهِ فِيمَا لَا يُطِيق‏»؛ الأمالي، مفيد، النص، ص 167.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا