• تغذیه و احکام آن

«فَلْـيَنْظُرِ الْإِنْســانُ إِلـى‏ طَعـامِـه * پس انسـان بايد به غـذاى خود بنگرد. سوره عبس آیه 24».

انسان مثل هر موجود زنده­اي نياز ضروري به تغذيه دارد و تأمين اين نياز، نشانه­ی لطف و رحمت خداوند است. یگانه تأمین کننده­ی این نیاز، پروردگار مهربان است؛ چنان چه در قرآن می­فرماید: «أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ * (خداوند) همان كس كه آن­ها را از گرسنگى نجات داد. سوره قریش آیه 4»؛ و یا در دعاهای مختلف خداوند را به نام «رازق البشر» می­خوانیم و نمي­توان اين نياز مهم و ضروري را در مورد او ناديده گرفت؛ چرا كه براي تأمين انرژي براي فعاليّت‌هاي مستمر و روزانه و از همه مهم­تر انجام وظایف بندگی در مقابل خداوند مهربان، راهي جز تغذيه نيست.

مردم براي بهتر بودن، در ميدان مسابقه‌اي به نام دنيا تلاش­هايي انجام مي­دهند، اما چه كسي مي­تواند برنده‌ي اين مسابقه­ی مهم و سرنوشت ساز باشد؟ همه به دنبال آن هستند تا در مسير زندگي خويش گوي سبقت را از ديگران ربوده و با افتخار در جايگاهي كه خود را شايسته­ی آن مي­دانند، قدم بگذراند و در يك كلام، همه دوست دارند موفّق و پيروز باشند.

امّا آيا همه‌ي مردم در مسير به دست آوردن موفقيّت، درست گام برمي­دارند؟ و آيا وسايل و ابزارهاي لازم را در اختيار دارند؟ و مهم‌تر آن‌كه، آيا از داشته‌هايي كه خدا در اختيارشان قرار داده است، به خوبي استفاده مي­كنند؟ نظر شما چيست؟

براي به دست آوردن موفقيّت، هدف لازم است و انتخاب نوع هدف به شخصيّت انسان بستگی دارد و در واقع هدف بلندتر، مهم‌تر و عالي‌تر بیانگر ميزان ارزش شخصيّت اوست؛ البته فقط انتخاب هدف والا كافي نيست، بلكه انسان بايد از داشته­هايش به بهترين وجه استفاده كند.

يكي از عمومي‌ترين و مهم‌ترين دارايي هر انسان، بدنی سالم و جسمي تندرست است. اگر بدن، رنجور و فرسوده باشد، هر قدر هم كه فرد، هدف مهم و والایي داشته باشد هرگز به آن نخواهد رسید؛ چرا كه ابتدايي­ترين ابزار خويش را از دست داده است.

سلامتي و تندرستي هديه‌ي خداوند مهربان به بندگان خويش است. کیمیایی كه بيشتر انسان­ها وقتي آن را از دست مي­دهند قدر و ارزش آن را متوجه مي­شوند و گاه مجبور هستند براي بازگرداندن آن هزينه­هاي گزافي پرداخت نمايند.

در بُعد كلان اجتماعي و اقتصادي نیز، رشد و پيشرفت کشورها و جبران عقب ماندگی­های جامعه در عرصه­های مختلف، بی­شک در گرو نیروی سالم، متفکّر، خلّاق و توانمند انساني است؛ انسان­هایی که بتوانند از نظر فکری، جسمی و روحی در صحنه‌های مختلف جامعه از مؤسسات پژوهشي، فکری و علمي تا کارخانه‌ها و ديگر مراكز صنعتي و کشاورزی، ضامن توسعه و پیشرفت کشورها باشند که این توانمندی در گرو سلامتی و نشاط مستمر ایشان است. بدیهی است كه تغذيه­ی سالم و كارآمد، نقش مستقيم و اساسي را در اين امر مهم ايفا مي‌نمايد.

از سوی ديگر توجه به این نکته لازم است که هر ساله دولت­ها مجبور به پرداخت هزينه­هاي بسيار گزافي براي امر درمان هستند؛ هزينه­هايی مانند ساخت و نگه­داري بيمارستان­ها و مراكز بهداشتي ـ درماني و نيز تأمين نيروي متخصّص مربوطه و واردات مواد اوليه داروها و برخي اقلام دارويي و تجهيزات و ابزارآلات پزشكي و… .

علاوه بر آن مردم نيز در اثر رعايت نكردن اصول سلامتي مجبور هستند عمده‌ و يا قسمتي از درآمد خود را به امور درماني اختصاص دهند و بر این هزينه­هاي مادي، دغدغه­هاي عاطفي فرد و اطرافيان، اتلاف وقت و… را نيز باید افزود.

حال شايسته است که با درك صحيح از اهميّت مسأله­ی تغذيه، بكوشيم تا آداب غلط را كنار گذاشته و آداب صحيح را جايگزين نماییم.

بنابراین، لازمه کامل و همه جانبه بودن دین اسلام داشتن برنامه در تمام ابعاد زندگی است که مسئله تغذیه از جمله آن است.

نگاه اسلام به مقوله­ی غذا و تغذيه، نگاهي همه جانبه و بر اساس اعتدال است و مسلمانان را از افراط و تفريط به شدت نهی کرده و در اين مورد گوي سبقت را از همه ربوده و زمينه­ی شگفتي اهل فن را فراهم نموده است.

خداوند حكيم و مهربان، در كتاب هدايت خود يعني قرآن به موضوعات مختلف و مورد احتياج زندگي انسان­ها پرداخته است، برخي را بيشتر و مفصل­تر و برخي را كمتر. چنان چه در آيه‌ي 38 سوره­ي انعام بدان اشاره مي‌نمايد: «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ * ما هيچ چيز را در اين كتاب، فروگذار نكرديم».

«مطالب علمي» فراوانی در قرآن كريم بيان شده که فهم آن مبتنی بر تحقیق و پژوهش است. یکی از این موضوعات خوراك و خوراكي‌هاست؛ به گونه­اي كه موضوع «اكل» و «طعام» بيش از 157 مرتبه در شكل‌هاي گوناگون در قرآن به آن پرداخته شده است.

قرآن از يك سو به تحريم و ناروا شمردن مصرف خبائث و پليدي­ها پرداخته است و از سوي ديگر مسلمانان را به استفاده از غذاهاي پاكيزه و سالم و مفيد و حلال تشويق مي­نمايد؛ چنان چه فرموده: «يَسْئَلُونَكَ مَا ذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَات * اي پيامبر از تو مي­پرسند كه چه چيز بر آن­ها حلال شده است؟ بگو بر شما چيزهاي پاكيزه، حلال شده است. سوره مائده آیه 4»؛ و يا آيه‌ي شريفـه: «كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُم * از چيزهاى پاكيزه‏اى كه روزيتان كرده‏ايم، بخوريد. سوره طه آیه 81». هم­چنین پا را فراتر گذاشته و به مذمت افرادي مي­پردازد كه بي­جهت و خودسرانه با حرام كردن نعمت­هاي الهي بر خود دچار تفريط شده­اند؛ «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتىِ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ  قُلْ هِىَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فىِ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ * بگو: چه كسى زينت­هاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده و روزي­هاى پاكيزه را، حرام كرده است؟! بگو: اين­ها در زندگى دنيا براى كسانى است كه ايمان آورده‏اند.  سوره اعراف آیه 32».

از امام على علیه السلام نیز نقل شده که وقتی در بصره بر مردى به نام علاء بن زياد حارثى وارد شد، او از برادرش شكايت كرد و گفت: برادرم تارك دنيا شده و جامه­ی كهنه پوشيده و زن و فرزند را يكسره ترك كرده. ایشان فرمودند: حاضرش كنيد. وقتى كه حاضر شد، فرمودند: «چرا بر خود سخت مى‏گيرى و خود را زجر مى‏دهى؟ چرا بر زن و بچه‏ات رحم نمى‏كنى؟ آيا خداوند كه نعمت­هاى پاكيزه­ی دنيا را آفريده و حلال كرده كراهت دارد كه تو از آن­ها استفاده كنى؟ آيا تو اين‏طور فكر مى‏كنى كه خداوند دوست نمى‏دارد بنده‏اش از نعمتش بهره ببرد؟»(1)

و نيز در روايت ديگري آمده كه روزى سه زن به حضور رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده از شوهران خود شكايت كردند. يكى گفت: شوهر من گوشت نمى‏خورد. ديگرى گفت: شوهر من از بوى خوش اجتناب مى‏كند. سومى گفت: شوهر من از زنان دورى مى‏كند. رسول خدا (ص) بى‏درنگ در حالى كه به علامت خشم ردايش را به زمين مى‏كشيد، از خانه به مسجد رفت و بر منبر آمد و فرمودند: «چه مى‏شود گروهى از ياران مرا كه ترك گوشت و بوى خوش و زن كرده‏اند؟! همانا من خودم، هم گوشت مى‏خورم و هم بوى خوش استعمال مى‏كنم و هم از زنان بهره مى‏گيرم. هركس از روش من روی گرداند، از من نيست». (2)‏

قرآن كريم در مواردي كه دستور تغذيه داده، بعد از آن يك دستور عملي مي‏دهد؛ گاهي به عنوان امر و گاهي به عنوان نهي. بنابراين مسأله­ی تغذيه جنبه­ی مقدماتي دارد و هدف نيست و مقصود اصلي، انجام عمل صالح و پرهيز از معاصي است.

برخی از این آیات عبارتند از:

* «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا * بخوريد و بياشاميد، اما اسراف نكنيد. سوره اعراف آیه 31».

* «كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الارْضِ مُفْسِدِينَ * از روزيهاى الهى بخوريد و بياشاميد، اما فساد نكنيد. سوره بقره آیه 60».

* «كُلُوا مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِين * از آنچه خدا روزيتان كرده بخوريد و دنبال شيطان مرويد كه وى براى شما دشمنى آشكار است. سوره انعام آیه 142».

* «كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ * از روزى پروردگارتان بخوريد و شكر او را بجا آوريد. سوره سبأ آیه 15».

* «فَكُلُوا مِمّا غَنِمْتُمْ حَلالا طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللّهَ * پس بخوريد (و تصرف كنيد) در آنچه غنيمت برده‏ايد حلال و طيب، و از خدا بپرهيزيد. سوره انفال آیه 69».

* «فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ * از آن بخوريد و به درمانده فقير نيز بخورانيد. سوره حج آیه 28».

* «يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً * اى پيامبران! از غذاهاى پاكيزه بخوريد، و عمل صالح انجام دهيد. سوره مؤمنون آیه 51».

* «كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ * بخوريد، و به حيوان خود هم بدهيد. سوره طه آیه 54».

به طور کلی می­توان گفت اسلام نسبت به تمام نيازهاى طبيعى انسان عنايت دارد و صدها نكته و دستور در مورد تغذيه، مواد غذايى، مقدار و نوع آن و شيوه­ی استفاده از آن را داده است؛ به عنوان نمونه؛

از نظر بهداشتى: ميوه‏ها را بشوييد و با پوست بخوريد. دست خود را بشوييد و با پارچه خشك نكنيد.

از غذاى داغ، شب مانده و پيش مانده­ی حيوان، مصرف پى‏درپى گوشت، مصرف گوشت قرمز و پرخورى، پرهيز كنيد.

غذا را خوب بجويد و تا گرسنه نشده‏ايد، غذا نخوريد، قبل از سير شدن از غذا خوردن دست بكشيد و در غذا دقت كنيد و بيانديشيد.

از نظر روحى: توجه به آثار روحى غذا داشته باشيد، بعضى از غذاها سبب سنگدلى و قساوت قلب مى‏شود، خوردن خون و گوشت حيوان درنده، حرام و خوردن هر چيزى كه سبب سست شدن بدن مى‏شود، ممنوع است.

از نظر اجتماعى: توجه داشته باشيد كه اسراف نكنید. در برابر فقرا غذاى لذيذ نخوريد. ديگران را اطعام كنيد و بدانيد كه بى‏اعتنايى به گرسنگان جامعه، زمينه‏ساز دوزخى شدن است.

از نظر حقوقى: توجه داشته باشيم كه لقمه، حلال باشد نه حرام؛ چشم بسته و بى‏مهابا تصرف كردن، مورد انتقاد و توبيخ شديد قرآن است.

از نظر توحيدى: توجه كنيم كه اين غذا از چه چيزهايى تركيب شده و تركيب آن به چه تدبيرى است، چه افرادى براى توليد و تهيه­ی آن زحمت‏ كشيده‏اند و اين همه را چه حكيم و دانشمند و طبيب توانايى برنامه ريزى كرده است.

از نظر فطرى: از غذاهايى استفاده كنيم كه با ميل ما همراه باشد.

از نظر مقدار: سعى كنيم پرخورى و زياده روى نشود تا به معده فشار نیاید.

از نظر انرژى: سعى و تلاش كنيم تا انرژى حاصله از غذا را صرف كارهاى خير و عمل صالح كنيم، «از غذاهاى پاكيزه بخوريد و عمل صالح انجام دهيد» و هرگز انرژى حاصل از نعمت­های خدا را صرف كارهاى ناروا و معصيت نكنيم.

  • ضرورت و فضيلت كسب روزي حلال

پيشوايان ديني ما اهتمام جدي در به دست آوردن روزي حلال داشتند؛ اگرچه اين مهم با سختي و زحمت به دست آيد. فضل بن ابي قرة مي‌گويد: به محضر امام صادق (ع) وارد شديم و ديديم آن حضرت مشغول كار بر روي زمين خودشان هستند. پس گفتيم: فداي شما گرديم، يا به ما بفرماييد اين كار را انجام دهيم و يا به غلامان خود. امام (ع) فرمودند: نه، بگذاريد خودم كار كنم. من مايل هستم خداوند را در حالي ملاقات كنم كه با دست خود كار كرده و با سختي دادن به خود، در طلب رزق حلال باشم. سپس فرمود: حتي علي (ع) نيز نفس خود را براي طلب حلال به زحمت می­انداخت». (1)

تلاش براي به دست آوردن رزق و روزي حلال، از برترين عبادات و فضيلت­هايي است كه براي انسان مؤمن و مسلمان در آيات و روايات شمرده شده است. تلاشي كه در جاي جاي متون ديني اسلام، مورد تأكيد قرار گرفته است. در مكتب اسلام جايي براي بيكاري و سربار جامعه بودن وجود ندارد؛ چرا كه بيكاري آفت بسيار بزرگي به همراه دارد.

وقتي جواني نظر پيامبر اعظم (ص) را جلب مي­نمود، حضرت سؤال مي­كردند كه آيا حرفه و شغلي دارد؟ اگر پاسخ منفي مي­داد، مي­فرمودند: از چشمم افتاد؛ وقتي علت را سؤال مي­نمودند، ايشان مي­فرمودند: مؤمن اگر حرفه و شغلي نداشته باشد با دين فروشي زندگي مي­كند.» (2)

زمينه­ی ارتكاب انواع جرايم مانند سرقت، زورگيري، كيف قاپي، قاچاق مواد مخدر و يا ديگر ناهنجاري اخلاقي و اجتماعي در افراد بيكار بيشتر است؛ اگرچه اين حكم، قابل تعميم به همه­ی افراد بي­شغل و درآمد نيست.

از اين رو قرآن امر مي­كند كه بايد براي به دست آوردن روزي، در زمين تلاش نمود و حتي اگر لازم است سفر كرد؛

«فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ * در زمين پراكنده شويد و از فضل خدا طلب كنيد. سوره جمعه آیه 10».

و نه فقط سفر زميني بلكه در درياها و اقيانوس­ها نيز مي­توان به دنبال فضل خدا بود و از منافع آن بهره مند شد؛

« وَ هُوَ الَّذِى سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَ تَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون * او كسى است كه دريا را مسخّر شما ساخت تا از آن، گوشت تازه بخوريد و زيورى براى پوشيدن (مانند مرواريد) از آن استخراج كنيد و كشتي­ها را مى‏بينى كه سينه­ی دريا را مى‏شكافند تا شما به تجارت پردازيد و از فضل خدا بهره گيريد، شايد شكر نعمت­هاى او را به جا آوريد! سوره نحل آیه 14».

بنابراين نبايد دست روي دست گذاشت و به بهانه­هاي مختلف پي كار و تلاش نرفت؛ چرا كه مؤمن عزيز و محترم است و عزت و آبروي او در حقيقت عزت و آبروي خداست که بايد حفظ شود و نبايد آن را با گدايي از مردم، نگاه کردن به دست ديگران و منتظر ترحّم آن ها بودن و حتي به هدر دادن استعداد و نيرويي كه خدا تفضّل نموده از طريق استفاده ننمودن از آن، به حراج گذاشت.

در صدر اسلام بارها اتفاق افتاده است كه افراد بى­بضاعت و گاه ناقص عضو به محضر رسول اكرم و ائمه­ی طاهرين علیهم السلام شرفياب شده و اوضاع و احوال خود را شرح داده­اند و درخواست كمك مالي بلاعوض داشتند، ولى اولياء گرامى اسلام به جاى كمك­هاى بلاعوض، آنان را به كار و فعاليّت تشويق نموده­اند.

زراره مي‌گويد: مردى به حضور امام جعفرصادق (ع) آمد، عرض كرد که دستم ناسالم است و نمى­توانم با آن به خوبى كار كنم، هم­چنین سرمايه ای ندارم تا با آن تجارت نمايم و فرد محروم و مستمندى هستم.

‏امام (ع) كه مى­ديد آن مرد، سر سالمى دارد و مى­تواند طبق رسوم محلى كار كرده و بار جابه­جا كند، راضى نشد عزّت و شخصيّتش با ذلّت سؤال و درخواست درهم شكسته شود و در زندگى سربار مردم باشد، به وى فرمودند: «با سرت باربرى كن و خويشتن را از مردم بى­نياز ساز». (3)

قرآن، فلسفه­ی روشني روز را برخلاف تاريكي شب، در ايجاد زمينه­ي تلاش و كوشش معرفي مي‌نمايد و اين گونه اشاره مي­كند:

«وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ وَ النَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَ جَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ * ما شب و روز را دو نشانه­ی توحيد و عظمت خود قرار داديم، سپس نشانه­ی شب را محو كرده و نشانه­ی روز را روشنى­‏بخش ساختيم تا (در پرتوی آن) روزى حلال از فضل پروردگارتان بطلبيد. سوره اسراء آیه 12».

شب و روز دو نشانه­ي پروردگار است. خداوند شب را براي سكونت و آرامش قرار داده است (وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً) و روز وسيله‏اى است براى زندگى و معاش (وَ جَعَلْنَا النهَّارَ مَعَاشًا). پس بايد به تلاش زندگى برخاست و با كار و كوشش براي خود و خانواده، روزي حلال فراهم كرد.

در جاي ديگر خوردن و استفاده از اموال را به صورت باطل و نامشروع صريحاً نهي مي­نمايد و اهل ايمان را به تجارت، آن هم تجارتي كه شرايط و احكامش رعايت شده باشد سوق مي­دهد؛ «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَكُونَ تجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنكُمْ * اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد، مگر اين­كه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. سوره نساء یه 29».

در اين صورت است كه وقتي شخصی خسته از تلاش روزانه در بستر مي­آرمد، در حقيقت در بستر مغفرت و آمرزش الهي آرميده است.

چنان چه پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هر كه شب را خسته از طلب حلال بگذراند، شب را گذرانده و آمرزيده شده است». (4) و باز فرمودند: «عبادت 70 جزء است كه برترين و با فضيلت­ترين آن طلب روزي حلال است». (5)

  • آثار خوراكي هاي حلال

اين عالم، عالم «اسباب و مسبّبات»، «كنش و واكنش» است. در مورد غذا و خوراكي­ها نيز اين قانون جاري است. يعني هر غذايي داراي دو گونه اثر است: مواد تشكيل دهنده­ی آن بر بدن تأثيراتي مادي و طبيعي دارد؛ مثل سردي ماست و خيار و يا گرمي خرما و گوشت شتر. اما غذا تأثيراتي معنوي و غيرمادي هم بر روح و روان انسان دارد. اين تأثيرات نتيجه­ی حلال بودن يا حرام بودن و طيّب يا خبيث بودن غذاهاست. هم­چنان كه غذاي نامرغوب مي­تواند بدن انسان را تحت تأثير قرار دهد، به همان اندازه نيز مي­تواند روح انسان را آزرده نمايد و موجب امراض روحي مانند افسردگي و سوء­ظن گردد و نيز به همان اندازه كه غذاي حرام و ممنوعه مانند شراب يا خون بر روح انسان اثر سوء مي­گذارد بدن انسان را نيز رنجور و فرسوده مي­نمايد.

شرع مقدس اسلام انواع غذاهايي كه در هماهنگي كامل با ساختار روحي و جسمي انسان هستند را تعيين نموده و بقيه را به خاطر اثرات سوء و خطرناكي كه بر روح و جسم انسان دارند را ممنوع و خوردنش را حرام و ناروا شمرده است، که به برخي آثار مصرف غذاهاي حلال اشاره مي­نماييم.

  1. 1. غذاي حلال؛ مقدمه­ی بندگي و عبوديت

هدف و غايت آفرينش انسان، عبوديت و بندگي خداوند بي­همتاست.

قرآن مي­فرمايد: «فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ * پس، از آن­چه خدا روزيتان كرده است، حلال و پاكيزه بخوريد و شكر نعمت خدا را به­جا آوريد، اگر او را مى‏پرستيد! سوره نحل آیه 114». بنابراین اگر انسان ابايي در مصرف غذاي حرام و يا حتي شبهه­ناك نداشته باشد، از شاهراه و صراط مستقيم خارج شده و به مقصد اصلي الهي خود نمي­رسد و در واقع اولین امر پروردگار که طلب روزی حلال است را زیر پا گذارده است، و نمی­توان انسان بی مبالات به منبع درآمد خود را، عبد و بنده­ی خدا نامید!

  1. غذاي حلال؛ زمينه ساز تقوي و عمل صالح

تقوا كليد درستى، توشه­ی قيامت و آزادى از قيد هر بندگى و نجات از هر تباهى و نابودي است‏.

خداوند به پيامبران خود امر مي­كند: «يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ * از غذاهاي پاكيزه و حلال بخوريد و عمل صالح انجام دهيد. سوره مؤمنون آیه 51». به عبارت ديگر؛ غذاي پاك و حلال، شما را به سمت انجام عمل صالح سوق مي­دهد و باعث تقواي انسان مي­گردد. هم­چنین می­فرماید:  «كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ * و از نعمت­هاى حلال و پاكيزه‏اى كه خداوند به شما روزى داده است، بخوريد و از (مخالفت) خداوندى كه به او ايمان داريد، بپرهيزيد. سوره مائده آیه 88».

  1. غذاي حلال؛ زمينه ساز دوري از شيطان

در هفت آیه از قرآن، شيطان به عنوان دشمن آشكار انسان معرفي شده است. اين دشمن قسم خورده از راه­هاي مختلف سعي دارد در انسان نفوذ كرده و او را به ضلالت و تباهي بكشاند. او فقط به فکر انتقام گرفتن از بنی­آدم است که سجده­ی بر آدم، زمینه­ی اخراج او را از درگاه خداوند فراهم نمود.

ابتداي طرح اخراج حضرت آدم از بهشت نیز با وسوسه به خوردن از درخت ممنوعه كليد خورد و ايشان از بهشت اخراج شد!

وجود انسان مانند زميني است كه آماده­ی كشت و بذر افشاني است و نهايتاً محصول آن درو مي­گردد. حال اگر اين بذر افشاني با تغذيه­ی حلال صورت بگيرد، گلستانی است که در آن نسیم نزديكي به خدا، سنخيّت با ملائكه، ميل به خوب بودن و خوب انجام دادن به مشام می­رسد ولي اگر كشتزار وجود انسان با غذاي حرام و آب ناپاك آبياري شود، باتلاقی است که موجب تسلط بيش از پيش شياطين، دوري از خدا و رحمت او، تنفر خوبان خدا، تاريكي و ظلمت روح و روان انسان و فرو رفتن در این منجلاب می­گردد.

قرآن مي فرمايد: «يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ * إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ * اى مردم! از آن­چه در زمين است، حلال و پاكيزه بخوريد و از گام­هاى شيطان، پيروى نكنيد! چه اين­كه او، دشمن آشكار شماست! او شما را فقط به بدي­ها و كار زشت فرمان مى‏دهد و (نيز دستور مى‏دهد) آن­چه را كه نمى‏دانيد، به خدا نسبت دهيد. سوره بقره آیه 168 و 169».

خطوات شيطان، عبارت است از امورى كه انسان را گام به گام به هدف شيطان نزديك مي­نمايد و مقدمه­ی اطاعت و پرستش آن ملعون است. يكي از اين گام­ها مربوط به خوردن حلال طيب است. وقتى بدن از راه حرام تغذيه شود، پرده‏اى روى دل را پوشانده، در نتيجه آن را غفلت فرا مى‏گيرد!!

  1. نورانيت دل

خداوند در این عالم هم نور قرار داده است و هم ظلمت و تاریکی. عده­ای نور و روشنایی را برمی­گزینند و عده­ای تاریکی. شروع و سرانجام نور، بهشت است و ابتدا و انتهای ظلمت، نار جهنم. هر چیزی که با خدا و خوبان خدا پیوند داشته باشد، نورانی می­گردد و هر چیزی که به شیطان و دوستانش گره بخورد، در ظلمت و تاریکی فرو می­رود.

خداوند متعال می­فرماید: «وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ * و از آن­چه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد! اين كار گناه است و شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مى‏كنند، تا با شما به مجادله برخيزند؛ اگر از آن­ها اطاعت كنيد، شما هم مشرك خواهيد بود! سوره انعام آیه 121».

و چه زیبا بلافاصله بعد از بیان این نکته­ی دقیق، اشاره می­کند: «أَ وَ مَن كاَنَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشىِ بِهِ فىِ النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فىِ الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بخَارِجٍ مِّنهْا كَذَالِكَ زُيِّنَ لِلْكَفِرِينَ مَا كاَنُواْ يَعْمَلُون * آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمت­ها باشد و از آن خارج نگردد؟! اين گونه، اعمال زشتى كه كافران انجام مى‏دادند، تزيين شده و زيبا جلوه كرده است سوره انعام آیه 122».

پیامبر اعظم (ص) فرموده­اند‏: ‏«اگر کسی 40 روز غذای حلال مصرف نماید، خداوند قلب او را نورانی می­نماید». (6) اثر نورانیت دل در شخصی به نام «حارثه بن مالک» هویداست.

امام صادق (ع) فرمودند: «روزی بین الطلوعین رسول خدا (ص) بعد از نماز صبح در حالی که هوا تاریک و روشن بود با حارثة بن مالك بن نعمان انصارى روبرو شدند. حضرت فرمودند: حارثة بن مالك، چگونه‏اى؟ فرمود: يا رسول اللّه! مؤمن حقيقى‏ام. رسول خدا (ص) فرمودند: هر چيزى را حقيقتى است. حقيقت گفتار تو چيست؟ گفت: يا رسول اللّه! به دنيا بى‏رغبت شده‏ام، شب را براى عبادت بيدارم و روزهاى گرم را در اثر روزه، تشنگى مي­كشم و گويا عرش پروردگارم را مي­نگرم كه براى حساب، گسترده گشته و گويا اهل بهشت را مى‏بينم كه در ميان بهشت يكديگر را ملاقات مي­كنند و گويا ناله­ی اهل دوزخ را در ميان دوزخ مي­شنوم. رسول خدا (ص) فرمود: او بنده‏اي است كه خدا دلش را نورانى فرموده. سپس به او فرمود: بصيرت يافتى، ثابت باش. عرض كرد: يا رسول اللّه! از خدا بخواه كه شهادت در ركابت را به من روزى كند. حضرت فرمود: خدايا شهادت را روزى حارثه كن. چند روزى بيش نگذشت كه رسول خدا (ص) لشكرى براى جنگ فرستاد و حارثه را هم در آن جنگ فرستاد. او به ميدان جنگ رفت و چندین نفر را كشت و سپس شهید شد». (7)

  1. استجابت دعا

همه به دنبال آن هستند که وقتی دعا نمودند، درخواستشان در درگاه احدیّت پذیرفته شود. پیامبر اکرم (ص) در ضمن فرمایشی راه پذیرفته شدن دعا را این گونه بیان می­کنند: «کسی که دوست دارد دعایش اجابت گردد، باید کسب و درآمدش را پاکیزه کند». (8)

در نقل دیگر آمده که شخصی به پیامبر (ص) گفت: دوست دارم خداوند دعایم را بپذیرد، چه کنم؟ ایشان فرمودند: «مركز تأمين غذايت را پاك كن و در شكمت، حرام داخل ننما». (9)

و نيز نقل شده كه قومي از بني اسرائيل گرفتار قحطي شدند، هر چه دعا مي­كردند مستجاب نمي­شد، تا اين­كه خداوند به پيامبر آن­ها وحي فرستاد كه به اين مردم بگو: «شما با بدن­هاي نجس به سوي من مي­آیيد و دست­هایي را كه به خون ديگران و برداشتن حق­الناس آلوده است، به طرف من بلند مي­كنيد و شكم­هايتان از حرام پر شده است. به همين جهت من نسبت به شما خشمگين هستم و دعایتان را مستجاب نمی­کنم». (10)

  1. آمرزش گناهان

پیامبر مهربانی­ها فرمود: «کسی که از غذای حلال بخورد، فرشته­ای نزد او می­ایستد و برای او طلب آمرزش می­کند تا این­که از خوردن فارغ گردد». (11)

  • فضيلت اجتناب از لقمه حرام

اثر غذای حرام بسیار قابل توجه و تکان دهنده است. به همین دلیل تأکید فراوانی بر ترک آن شده که به برخی از آن اشاره می­نماییم:

* حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:

 «تَرْكُ لُقْمَةِ الْحَرَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ صَلَاةِ أَلْفَيْ رَكْعَةٍ تَطَوُّعاً * ترك يك لقمه حرام در نزد خدا محبوبتر است از دو هزار ركعت نماز مستحبی». (12)

* همچنین در روایتی دیگر فرمودند:

«رَدُّ دَانَقٍ‏ حَرَامٍ يَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ سَبْعِينَ حِجَّةً مَبْرُورَةً * برگرداندن و نیز قبول نکردن يك دانگ حرام، در نزد خدا برابر است با هفتاد حج پاك و مخلصانه». (13)

* و در روایتی دیگر حضرت صادق (ع) فرمودند:

«ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ زَوَّجَهُ اللَّهُ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ كَيْفَ شَاءَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الصَّبْرُ عَلَى السُّيُوفِ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجُلٌ أَشْرَفَ عَلَى مَالٍ حَرَامٍ فَتَرَكَهُ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَ‏ * هر كس دارای سه خصلت باشد، هر گونه بخواهد خدا حوريان بهشتی را به وى تزويج كند؛ اول، خشم خود را فرو خورد و خود را در هنگام عصبانیت کنترل نماید. دوم، در برابر شمشير براى خدا صبر كند (صبر در جنگ با دشمن) و سوم، مردي كه به مال حرامى دست يافته و براى رضایت خداى عزّ­و­جل از آن چشم می­پوشد». (14)

 * حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) فرمودند:

«مَنْ قَدَرَ عَلَيْ حرام فَتَرَكَهَا مَخَافَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ دَخَلَ فِي مَحَبَّتِهِ وَ رَحْمَتِهِ وَ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ * کسی که به حرامی برخورد کند و آن را به خاطر ترس از نافرمانی خدا رها کند، خداوند او را غرق محبت و رحمت خویش می­کند و او را به سمت بهشت سوق می­دهد». (15)

  • آثار خوراكي­هاي حرام
  • زمينه ساز معصيت خدا

* امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خطاب به کافران مسلمان نما فرمودند:

«واي بر شما چرا ساکت نمي­شويد، تا گفتارم را بشنويد؟ همانا من شما را به راه هدايت و رستگاري فرا مي­خوانم، هر کس از من پيروي کند سعادتمند است و هر کس نافرماني­ام کند از هلاک شدگان است. شما همگي نافرماني­ام را کرده و به سخنم گوش نمي­دهيد. آري در اثر هداياي حرامي که به شما رسيده و در اثر غذاهاي حرامي که شکم­هايتان از آن­ها انباشته شده، خداوند اين چنين بر دل­هاي شما مُهر زده است!». (16)

کسانی که بر دل­های آنان مهر زده شده است با عنوان «غافلین» معرفی شده­اند؛ «أُولئِكَ الَّذينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون * آنها كسانى هستند كه خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده (به همين دليل نمى‏فهمند) و غافلان واقعى همانها هستند! سوره نحل آیه 108».

و در جای دیگر فرمود:

«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ * و این غافلین هستند که دل­ها و عقل­هايى دارند كه با آن انديشه نمى‏كنند و نمى‏فهمند و چشمانى كه با آن حقایق را نمى‏بينند و گوش­هايى كه با آن سخن حق را نمى‏شنوند؛ هم­چون چهارپايانند و بلكه گمراهتر! سوره اعراف آیه 179». چون فقط به دنبال لذت­های دنیا هستند، از هر راهی که باشد و غایت و آرزویشان فقط پیروی از شهوات است و همانند حیوانات می­چرند و می­خورند.

  • عدم قبولي عبادات

یک انسان ممکن است در زندگی کارهای خوب و شایسته­ی بسیاری انجام دهد، کارهایی که گاه خدمت به بشریت محسوب می­شود. اما باید دانست سپاس و قدردانی الهی از اعمال او تنها موقعی محقق می­شود که شرط مهمی را دارا باشد و آن شرط «تقواست». قرآن در قصه­ی قبول قربانی فرزندان حضرت آدم (هابیل و قابیل) می­فرماید: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ * خداوند تنها از مردمان با تقوا می­پذیرد. سوره مائده آیه 27».

از جمله چیزهایی که به هیچ وجه با تقوای الهی سازگار نیست، خوردن غذای حرام است که نتیجه­ی آن پذیرفته نشدن عبادات و اعمال صالح انسان به درگاه رب العالمین است.

رسول اکرم (ص) می­فرماید:

«الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْل و الماء * عبادت کردن همراه با حرام خواری مانند ساختن خانه بر روی شن روان و یا آب می باشد!». (17)

و در روایت دیگر فرمودند:

«إِنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يُنَادِي عَلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ كُلَّ لَيْلَةٍ مَنْ أَكَلَ‏ حَرَاماً مَا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا وَ الصَّرْفُ النَّافِلَةُ وَ الْعَدْلُ الْفَرِيضَةُ * خداوند متعال فرشته‏اى دارد كه هر شب بر بيت المقدس اين گونه ندا مى‏دهد: كسى كه حرامى بخورد، نه عمل مستحبى از او قبول مى‏شود و نه عمل واجبى». (18)

  • عدم استجابت دعا

خداوند متعال در حدیثی قدسی می­فرماید:‏

«فَمِنْكَ الدُّعَاءُ وَ عَلَيَّ الْإِجَابَةُ فَلَا تَحْتَجِبُ‏ عَنِّي دَعْوَةٌ إِلَّا دَعْوَةَ آكِلِ الْحَرَامِ * ای بنده! دعا کردن و درخواست نمودن، وظیفه­ی توست و بر من است که دعای تو را اجابت کنم. هيچ دعايى از من پوشیده نمى‏ماند مگر دعاى انسان حرام­خوار». (19)

  • بدبختي و تيره روزي

امام امیرالمؤمنین (ع) می­فرمایند:

«حَقِيقَةُ السَّعَادَةِ أَنْ يَخْتِمَ الرَّجُلُ عَمَلَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ حَقِيقَةُ الشَّقَاءِ أَنْ يَخْتِمَ الْمَرْءُ عَمَلَهُ بِالشَّقَاءِ * حقيقت سعادتمندى آنست كه كار انسان به سعادت پايان پذيرد و حقيقت شقاوت آنست كه پايان كار انسان، شقاوت باشد». (20)

اینجاست که غذای حرام، اثر خود را نشان می­دهد و گاه سرنوشت نهایی انسان را تعیین می­کند. در این مورد تنها به یک حدیث شریف، اشاره­ای کوتاه داریم:

امام علي علیه السلام فرمودند:

«مَنِ اكْتَسَبَ مَالًا مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ أَضَرَّ بِآخِرَتِهِ * هر كه مالى را از غير راه حلالی كسب كند، به آخرت خود ضرر می­رساند». (21)

البته برخی، همانند مردم عصر قارون، فقط به رفاه ظاهری و ثروت قارون صفتان نگاه می­کنند و آه حسرت می­کشند، اما از سرنوشت آن­ها بی­خبرند.

  • ضرورت تغذيه­ی سالم

آن­چه تا به حال بیان شد، درباره­ی ضرورت توجه به خوراکی­ها و نوشیدنی­ها ازنظر حلال یا حرام بودن و توجه به جنبه­ی معنوی و روانی آن است. اما باید دانست که خوراکی­ها و نوشیدنی­ها از نظر مواد تشکیل دهنده نیز بسیار مهم و تأثیر گذارند، به گونه­ای که برای آن کتاب­های مختلفی به رشته­ی تحریر درآمده است و علم تغذیه به آن می­پردازد. اما آن­چه حائز اهمیّت است، آن است که در سلامتی و تندرستی انسان، پارامترهای مختلفی ایفای نقش می­نمایند که باید به همه­ی آن­ها دقت کافی مبذول داشت. در ادامه به مهم­ترین و اساسی­ترین موارد آن­ها اشاره خواهد شد.

  • ارتباط تغذيه با سلامتي

تغذیه با سلامتی ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ دارد. تعليمات اسلام براساس حفظ، رشد و سلامت در ناحیه­ی جسم نیز است. علت حرمت بسيارى از امور، مضر بودن آن­ها به حال بدن است. در روایات فراوان اشاره شده که خوردن فلان ميوه يا فلان سبزى مستحب است؛ چون دندان­ها را محكم مى‏كند و ديگرى، فلان بيمارى را از بدن بيرون مى‏برد. اين­گونه موارد در سنّت به فراوان یافت می­شود كه ملاك يك حرام يا يك مستحب و يا يك مكروه، زيان رساندن يا مفيد بودن و يا مفيد نبودن آن است؛ فلان چيز چون براى معده خوب است، پس مستحب است.

در روایات، خاستگاه تمام بیماری­ها از معده و علت آن پرخوری و بد خوری معرفی شده است و بهترین راه درمان را پرهیز و مراقبت معرفی می­کند؛ مراقبت در کمیّت و کیفیت غذا!

پیامبر اکرم (ص) می­فرماید:

«معده، خانه­ی بيمارى و پرهيز، سرآمد هر دواست‏». (22)

امام صادق (ع) می­فرماید: «منشأ تمام مریضی­ها و بیماری­ها از پرخوری است به جز تب که از بیرون بر انسان وارد می شود». (23)

و این روایت، شاهکار طبابت و پزشکی است که حضرت به آن اشاره می­کند.

عالم آل محمد، حضرت رضا (ع) در مورد رعایت اعتدال در خوردن می­فرمایند: «اگر مردم در خوراك خود ميانه‏رو باشند، بدن­هایشان مقاوم­تر خواهد ماند». (24)

امام علی (ع) در دستور جامع و کاملی درباره­ی سلامتی و بیمار نشدن، به فرزندشان امام مجتبی (ع) می­فرمایند: «فرزندم، آیا به تو چهار راهکار نياموزم كه به واسطه­ی رعایت آن­ها، از طب و درمان بى‏نياز گردى؟ عرض كرد: آرى يا امير المؤمنين؛ فرمودند:

  1. تا گرسنه نشده‏اى بر سفره­ی غذا منشين(ممنوعیت خوردن غذا در حالت سیری و بی اشتهایی)؛
  2. تا هنوز ميل به خوردن دارى از كنار غذا برخيز؛
  3. و كار جويدن غذا را نيكو و خوب انجام بده؛
  4. و چون خواستى بخوابى براى قضاى حاجت به مستراح برو؛

كه چون اين چهار دستورالعمل را رعایت كنى از طب و درمان بى‏نياز گردى.». (25)

این چهار راهکار اگرچه بسیار ساده به نظر می­رسد، اما از نظر عمق و پشتوانه­ی علمی، در سطح قابل ملاحظه­ای قرار دارد و از ابتلای انسان به بیماری­های مختلف پیشگیری می­کند؛ و موجب تعادل بدن انسان می­شود.

  • آداب غذا خوردن

باید اشاره کنیم در بیان اهل بیت، روایات فراوانی در زمینه­ی آداب غذا خوردن وجود دارد که نمی­توان به همه­ی آن اشاره نمود، بلکه به مقداری که امکان دارد و موجب طولانی شدن مطلب نمی­شود بدان اشاره می­کنیم و عزیزان را به کتاب­های مربوطه ارجاع می­دهیم.

آدابی که شایسته است در هنگام خوردن بدان عمل شود مستحب و مواردی که باید ترک شود مکروه است.

امام حسن مجتبى علیه السلام فرمودند:

«لازم است هر مسلمانى در هر سفره، دوازده خصوصيت را بداند: چهار عدد آنها لازم است، و چهار عدد آن مستحب است، و چهار عدد آن ادب است.

اما آن چهار چيزى كه لازم است عبارتند از: شناخت حلال و حرام، خرسندى و رضایت از آن، بسم اللَّه گفتن، شكرگزارى.

و مستحبات عبارتند از: شستن دستها قبل از غذا خوردن، تكيه بر طرف چپ بدن، با سه انگشت غذا خوردن، تميز كردن انگشتان.

و ادب عبارت است از: غذا خوردن از آنچه نزد خود است، كوچك گرفتن لقمه، جويدن زياد، كمتر نگاه كردن به صورت مردم».

  • بایسته­های خوردن
  1. هر دو دست را پيش از غذا خوردن بشويد.

پر واضح است که دست­های انسان در طول شبانه روز با اجسام و اشیاء مختلف تماس دارد و از این جهت استعداد زیادی برای آلوده شدن و انتقال انواع آلودگی­ها را به درون بدن انسان داراست از همین رو به جهت حفظ سلامتی و تندرستی به ما سفارش شده است قبل از خوردن غذا دست­های خود را بشوییم.

پیامبر رحمت (ص) می­فرمایند: «کسی که دوست دارد خیر و برکت خانه­اش زیاد گردد باید هنگام خوردن غذا دست­های خود را بشوید چرا که شستن دست قبل و بعد از غذا، سبب آن می­شود که روزی او وسیع شود و از بیماری و بلا در بدن در سلامت باشد.»

و این بیانگر توجه کامل دین اسلام به رعایت بهداشت فردی می­باشد

  1. بعد از غذا خوردن هر دو دست خود را بشويد و با دستمال خشك كند.

در روایتی از امام علی (ع) آمده است که: «تمام برکت سفره بوسیله­ی رعایت آداب خوردن غذا، مانند بردن نام خدا در ابتدا و انتهای سفره، شستن دست قبل و بعد از غذا و زیاد بودن افراد حاضر بر سر سفره حاصل می­شود».

در روایات، زیاد شدن روزی، برطرف شدن فقر، زایل گردیدن غم و پریشانی، افزوده شدن عمر انسان، پایداری نعمت و دور شدن بیماری، ازآثار شستن دست­ها قبل و بعد از غذا خوردن شمرده شده است.

  1. ميزبان پيش از همه شروع به غذا خوردن كند، و بعد از همه دست بكشد، و پيش از غذا خوردن اول ميزبان دست خود را بشويد، بعد كسى كه طرف راست او نشسته و همين طور تا برسد به كسى كه طرف چپ او نشسته، و بعد از غذا خوردن اول كسى كه طرف چپ ميزبان نشسته دست خود را بشويد و همين طور تا به ميزبان برسد.
  1. در اول غذا خوردن، بسم الله بگويد، ولى اگر سر يك سفره چند جور غذا باشد، در وقت خوردن هر كدام آنها گفتن بسم الله مستحب است.

انسان مومن در هر کاری با نام خدای مهربان آغاز می­کند. علامه طباطبایی می­فرماید: مردم، عملى را كه مى‏كنند، و يا مى‏خواهند آغاز آن كنند، عمل خود را با نام عزيزى و يا بزرگى آغاز مى‏كنند، تا به اين وسيله مبارك و پر اثر شود، و نيز آبرويى و احترامى به خود بگيرد، و يا حد اقل باعث شود كه هر وقت نام آن عمل و يا ياد آن به ميان مى‏آيد، به ياد آن عزيز نيز بيفتند.

  1. بعد از غذا خوردن خداوند عالم را حمد كند.

هر انسانى به هنگامى كه نعمتى به او مى‏رسد فورا مى‏خواهد، بخشنده­ی نعمت را بشناسد، و طبق فرمان فطرت به سپاسگزارى برخيزد و حق شكر او را ادا كند.

* امام علی(ع) می­فرمایند:

«اگر کسی در ابتدا غذا خدا را یاد کند و پایان غذا، حمد الهی به جا آورد خداوند از آن غذا هرگز سوال نمی­کند».

* امام سجاد (ع) بعد از غذا این دعا را می­خواندند:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَطْعَمَنَا وَ سَقَانَا وَ كَفَانَا وَ أَيَّدَنَا وَ آوَانَا وَ أَنْعَمَ عَلَيْنَا وَ أَفْضَلُ، الْحَمْدِ لِلَّهِ الَّذِي‏ يُطْعِمُ‏ وَ لا يُطْعَم * سپاس خداوندى را كه ما را غذا و آب مرحمت فرمود و روزى ما را خود به عهده گرفت، و ما را تأييد كرد و پناه و جايمان داد و به ما انعام فرمود و افزون نمود، و ستايش پروردگارى را كه مى‏خوراند و نمى‏خورانندش».

لازم به ذکر است می­توان فقط به ذکر الحمدلله هم اکتفا نمود.

  1. با دست راست غذا بخورد.

دست چپ و سمت چپ در انسان رتبه‏اش كمتر و درجه‏اش پایين‏تر از دست‏ راست‏ و سمت راست است؛ به همین جهت کارهای پست به عهده­ی دست چپ و پای چپ است و کارهای شریف را باید با دست راست و پای راست انجام داد؛ چنانچه ورود به مسجد با پای راست و خروج از آن با پای چپ صورت می­پذیرد و در رفتن به دستشویی و مستراح کار بالعکس است. همچنین خوردن غذا باید با دست راست انجام شود و طهارت گرفتن با دست چپ.

در قرآن کریم نامه­ی اهل دنیا به دست چپ و از آنها به «اصحاب الشمال» تعبیر شده است و از اهل بهشت و آخرت به «اصحاب الیمین» نام برده شده و نامه­ی اعمالشان به دست راستشان داده می­شود.

  1. با سه انگشت يا بيشتر غذا بخورد، و با دو انگشت نخورد.
  1. اگر چند نفر سر يك سفره نشسته­اند، هر كسى از غذاى جلوى خودش بخورد.
  1. لقمه را كوچك بردارد. که هم جویدن آن را آسان می­کند و هم موجب وقار انسان می­شود. چرا که گاه بر اثر بزرگی لقمه صحنه­ی ناشایستی ایجاد می­شود؛ مثل سرفه­ی متوالی و بیرون ریختن غذای درون دهان و …
  1. سر سفره زياد بنشيند، و غذا خوردن را طول بدهد.

در روایت است که نشستن سر سفره را طولانی کنید که از عمرتان محسوب نمی­شود، و این تاکید، نشان دهنده­ی اهمیّت جویدن غذا و آرام خوردن است و چه بسا معنای آن، تاثیر خوب جویدن و آرامش به هنگام خوردن، در طول عمر باشد.

  1. غذا را خوب بجود.
  1. بعد از غذا خوردن خلال نمايد، ولى با چوب انار و ريحان و نى و برگ درخت خرما خلال نكند.

در روایات فراوانی به اهمیّت خلال نمودن اشاره شده است که به چند روایت اشاره می­کنیم:

* پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خلال كنيد كه از نظافت است و نظافت از ايمان سرچشمه می­گیرد و ايمان با صاحب خود در بهشت است.»

* از امام ششم (ع) نقل شده پيامبر (ص) فرمودند: «پس از غذا خوردن خلال كنيد كه دهان و دندان را سالم نگه مي­دارد و روزى را جلب مي­كند.»

  1. آنچه بيرون سفره مى­ريزد جمع كند و بخورد، ولى اگر در بيابان غذا بخورد مستحب است آنچه مى­ريزد براى پرندگان و حيوانات بگذارد.
  1. در اول روز و در اول شب غذا بخورد ، و در بين روز و در بين شب غذا نخورد.

در اوصاف اهل بهشت آمده است که روزی آنها در ابتدای روز و اول شب به آنها داده می­شود.

در حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است که «غذا نخوردن در شب بدن انسان را خراب می­کند». و فرمودند: «چون شخص کمی پیر شد، باید هر شب پیش از خواب چیزی بخورد که بهتر به خواب می­رود و دهانش خوشبو می­شود یا خلقش نیکو می­گردد.

امام صادق(ع) فرمودند: «پیرمرد، غذای شب را رها نمی­کند، هر چند به یک لقمه باشد.»

  1. در اول غذا و آخر آن نمك بخورد.

در برخی روایات، به جای نمک در پایان غذا، سرکه توصیه شده است؛ از جمله خواص سرکه، قدرت بخشیدن به ذهن و عقل است. برای نمک نیز در روایات، خواص فراوانی آمده که مصون ماندن از جذام، پیسی، درد حلق، دندان درد و درد شکم، از جمله­ی آن هاست؛ بنابراین هر دوی آنها مفید است و هر یک را می­توان اختیار کرد.

* امام علی (ع) فرمودند: «غذا را با نمك شروع و با نمك ختم كنيد، اگر مردم از منافع نمك خبر داشتند آن را بر پادزهر ترجيح مى‏دادند. هر كه غذا را با نمك آغاز كند خداوند هفتاد درد را كه جز او كسى نمى‏داند از جانش دور كند».

* رسول خدا (ص) در سفارش­هاى خود به على (ع) فرمودند: «اى على خوراكت را با نمك بگشا كه در آن درمان 70 درد است همچون ديوانگى و خوره و پيسى و درد گلو و دندان و درد شكم.»

  1. نشسته و دو زانو غذا بخورد.

امام علی (ع) فرمودند: «هر گاه يكى از شما برای خوردن بنشيند بايد مانند بنده (به دو زانوى ادب) نشيند و بر زمين بنشیند و پا را بر روى پا نيفكند و چهار زانو ننشيند كه چنين نشستنی را خدا نپسندد و این چنین فردی را دشمن می­دارد».

  1. در حالت جنابت غذا نخورد.

خوردن غذا در حالت جنابت فقر می­آورد. در برخی روایات خوردن در حال جنابت را عامل بروز بیماری پیسی شمرده­اند.

البته باید اشاره کنیم کراهت خوردن در حال جنابت، با وضوی مستحبی و یا شستن دست، برطرف می­شود.

  • نا شایسته­های غذا خوردن
  1. در حال سيرى غذا خوردن
  2. پر خوردن

مستحب است يك سوم معده را براى غذا ويك سوم براى آب ويك سوم براى راحت تنفس كردن قرار دهد.

  1. نگاه كردن به صورت ديگران در موقع غذا خوردن که از ادب و نزاکت به دور است و سبب آزار روحی می­گردد.
  1. خوردن غذاى داغ

امام صادق (ع) در مورد غذای داغ می­فرماید: « غذای داغ بی برکت است.»

«یکی از یاران امام صادق (ع) نقل می­کند در فصل تابستان در محضر امام بودیم که نان و آبگوشت آوردند، امام دعوت به خوردن نمود خواستیم بخوریم متوجه شدیم که داغ است امام فرمود: پناه به خدا از آتش، پناه به خدا از آتش، بر اين مقدار از داغی توان نداريم و چگونه بر آتش جهنم تاب بیاوریم امام چند بار این جمله را فرمود تا غذا خنک شد سپس مشغول خوردن شدیم.»

از این روایت فهمیده می­شود که منشا هر آتش و داغی، از آتش جهنم است به همین خاطر موالیان ما راضی نیستند به همین مقدار (داغی غذا) هم دوستانشان از گرمی جهنم بچشند.

  1. فوت كردن چيزى كه مى­خورد.

فوت کردن به غذا، می­تواند ضررهای فردی و اجتماعی داشته باشد، از جمله:

با فوت کردن، چیزی از غذا بر سفره یا غذای دیگران بریزد یا بوی دهان در هوا پخش و به مشام دیگران برسد و گاه موجب انتقال بیماری می­شود.

گذاشتن نان زير ظرف غذا، بعد از گذاشتن نان در سفره منتظر چيز ديگر شدن، بریدن نان با كارد.

نان در فرهنگ اسلامی ما از جایگاه ویژه­ای برخوردار است. پیامبر (ص) در دعا می­فرماید: «خداوندا به نان ما بركت ده، و بين ما و آن جدايى مينداز، كه اگر نان نباشد نماز نمى‏خوانيم (نمى‏توانيم بخوانيم) و روزه نمي­گيريم، و واجبات الهى را انجام نمي­دهيم؛» و در حدیث دیگری امام صادق (ع) فرمودند: «نان را گرامى بداريد كه براى تولید آن همه موجودات بين عرش و زمين به كار افتاده‏اند.»

  1. پاك كردن گوشتى كه به استخوان چسبيده به طورى كه چيزى در آن نماند.
  1. دور انداختن ميوه پيش از آن كه كاملا آن را بخورد.

قرآن می­فرماید: «اسراف كاران برادران شياطين هستند! و شیطان به پروردگار خود بسیار کافر بود!»

  1. تنها غذا نخورد.

رسول الله (ص) فرمودند: «بدترین مردم کسی است که تنها غذا بخورد»

مستحب است انسان در جمع خانواده و همراه با خادمان و خدمت کاران غذا بخورد و این سبب غفران الهی و برکت در غذا خواهد بود.

  1. غذا خوردن در حال راه رفتن

  • بایسته­ها و نا شایسته­های آشامیدن
  1. «بسم الله» بگوید و حمد خدا را به جای آورد. و آهسته آهسته و با سه نفس بنوشد.

عبد اللَّه بن سنان گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمودند: «همانا شخص آب مى‏نوشد و با آن عمل، خداوند او را وارد بهشت مى‏سازد، عرض كردم: چگونه؟ فرمود: شخصى آب مى‏آشامد سپس آن را قطع مى‏كند، بعد در حالى كه اشتها به آب دارد ظرف آب را دور از خودش مى‏گذارد، و خدا را حمد مى‏نمايد، سپس دوباره مي­نوشد، بعد آن را كنار مى‏گذارد در صورتى كه ميل به آن دارد، پس خدا را حمد مى‏كند، سپس دوباره آن را مى‏آشامد، و خداوند عزّوجلّ به سبب آن كار، بهشت را بر او واجب كند. و در هر بار نوشیدن بسم الله می­گوید.»

با دست راست بنوشد.

در روایت دیگری امده است که پر کردن دهان از آب، به هنگام نوشیدن، و یکباره نوشیدن آن، باعث درد جگر می­شود. در روایت دیگر آمده پیامبر (ص) هنگام نوشیدن، آب را به سه جرعه و نفس میل می­نمود و در هر نفس نام خدا را در ابتدا و حمد خدا را در انتها می­بردند.

  1. در روز ایستاده و در شب نشسته بنوشد.
  1. زیاد آب ننوشد، به ویژه در بین غذا، بعد غذا، خصوصا اگر غذا چرب باشد.
  1. از کنار دسته­ی ظرف و جایی که چرک جمع می­شود و نیز از شکستگی آن ننوشد.

پس از نوشیدن آب، امام حسین (ع) را یاد کند و بر قاتلانش لعن بفرستد.

حضرت سیدالشهدا (ع) فرمودند:

«ای شیعیانم! هرگاه آب گوارایی نوشیدید مرا یاد کنید یا درباره­ی غریب یا شهیدی شنیدید بر من ندبه و گریه کنید.»

یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام داود رقّى، مى‏گويد: در محضر مبارك امام صادق (ع) بودم، حضرت آب طلبيدند و زمانى كه آب را نوشيدند ديدم در حضرت حالت گريه پيدا شد و دو چشم آن حضرت غرق اشك شد سپس به من فرمودند: «اى داود! خدا قاتل حسين (ع) را لعنت كند، بنده‏اى نيست كه آب نوشيده و حسين (ع) را ياد نموده و كشنده‏اش را لعنت كند مگر آنكه خداوند منّان صد هزار حسنه براى او منظور مى‏كند و صد هزار گناه از او محو كرده و صد هزار درجه، مقامش را بالا برده و گويا صد هزار بنده آزاد كرده و روز قيامت حق تعالى او را با قلبى آرام و مطمئن محشورش مى‏كند»؛

  • احکـام تغذیه

در این بخش، احکام پنجگانه مربوط به خوردن و آشامیدن را از نظر فقهای بزرگوار بیان شده و معیارهای مطرح شده در این مورد را ذکر می­کنیم. گفتنی است که در ادامه سعی شده است در حد توان احکام مورد نیاز را گردآوری نماییم.

خوردنی­هـای حـلال (به شرط ذبح شرعی و یا رعایت شرایط شکار و صید)

الف) حیوانات زمینی

 اهلی: همه­ی انواع گوسفند، گاو، شتر، بز.

 وحشی: آهو، گوزن، گاو کوهی، قوچ کوهی و الاغ وحشی، گورخر، اسب، قاطر، الاغ (سه نوع آخر: حلال اما مکروه)

ب) پرندگان

– تمام اقسام مرغ خانگی، خروس و شتر مرغ.

– تمام اقسام کبوتر مانند: قمری، قرقاول، بلدرچین، کبک، هوبره، درنا، مرغابی، اردک.

– همه­ی اقسام گنجشک مانند بلبل و سار و چكاوك.

– در مورد پرستو و هدهد (شانه به سر) اختلاف است؛ اكثر فقها آنها را حلال گوشت ولى خوردن گوشتش را مكروه مى‌دانند.

باید از روی نشانه­ها شناخت:

هر پرنده­ای که تکان دادن و باز و بسته کردن بال­هایش در وقت پرواز بیشتر از گشودن و باز نگه داشتن بال­هایش باشد، حلال گوشت است.

هر پرنده­ای که یکی از 3 ویژگی زیر را داشته باشد حلال گوشت است:

چینه­دان (چیزی که نزدیک گلوی پرنده است و دانه­ها در آن جمع می­گردد)

سنگدان (سنگ­های ریز خورده شده توسط پرنده در آن جمع می­گردد)

چنگک (تیغی که در پشت پای پرنده قرار دارد. خارِ پشت)

ج) آبزیان

از میان حیوانات دریایی تنها ماهی پولک(فلس) دار و میگو حلال است.

د) حشرات

از میان حشرات تنها ملخ حلال است.

  • خوردنی­هـای حـرام

الف) حیوانات زمینی

 اهلی: غیر از مواردی که نام برده شده مانند سگ، گربه، خوک.

 وحشی: همه­ی حیوانات درنده مانند: شیر، ببر، پلنگ، خرس و … (3 خصلت درنده خویی، دندان­های تیز، چنگال­ها و ناخن­های تیز) و حیواناتی مانند خرگوش، فیل، میمون، جوجه تیغی، گراز، قورباغه، موش.

ب) پرندگان

حرام بودن آنها تصریح شده است:

 خفاش، طوطی، طاووس و همه­ی انواع كلاغ.

باید از روی نشانه­ها شناخت:

پرندگانى كه داراى چنگال هستند مانند شاهين و عقاب و باز و کرکس و… (اولویت اول)

هـر پـرنـده­اى كـه هـنـگـام پرواز بال زدنش كمتر از صاف نگهداشتن بالش باشد (اولویت دوم)

اگر آن پرنده چينه دان و يا سنگدان و يا خار پشت پا نداشته باشد (اولویت سوم)

ج) آبزیان

– با توجه به حلال بودن ماهی پولک دار و میگو بقیه­ی حیوانات دریایی حرام هستند. مانند نهنگ، کوسه یا بچه کوسه، خرچنگ، هشت پا، مارماهی، فیل دریایی، فک.

– در مورد پرندگان دریایی نیز به علامت­های مطرح شده مراجعه می­شود.

د) حشرات

– خوردن انواع حشرات حرام است. مانند: سوسک، مورچه، کک، عقرب، زنبور، شپش (چنانچه این غذاهای مشمئزکننده و خبیث در کشورهای جنوب شرق آسیا مصرف می­شود)

ه) خزندگان

– خوردن تمام خزندگان حرام است مانند: مار، مارمولک، سوسمار.

  • دیگر محرمات خوردن

برخی از قسمتهای حیوانات حلال گوشت:

  1. خون 2. فضله 3. نرى 4. فَرْج 5. بچه‌دان 6. غُدَد، كه آن را دشول مى‌گويند. 7. تخم، كه آن را دنبلان مى‌گويند. 8. چيزى كه در مغز كلّه است و به شكل نخود مى‌باشد 9. مغز حرام كه در ميان تيره­ی پشت است. 10. پى، كه در دو طرف تيره­ی پشت است 11. زهره‌دان
  2. سپرز (طحال) 13. بول‌دان(مثانه) 14. حدقه­ی چشم 15. چيزى كه در ميان سُم است و به آن ذات الاشاجع مى‌گويند.

خوردن چیزهای خبیث که طبع اولیه­ی انسان از آن تنفر دارد مانند آب بینی، غذاهای بوگرفته و فاسد شده، سرگین؛ ولى اگر پاك باشد و مقدارى از آن به طورى با چيز حلال مخلوط شود كه در نظر مردم نابود حساب شود، خوردن آن اشكال ندارد.

خوردن و آشاميدن عین نجس و متنجس (چیز نجس شده) حرام است و خورانيدن عين نجس، مانند مسكرات به اطفال نيز حرام مى­باشد.

  • خوردن مردار

خوردن حیوان حلال گوشتی که مرده است، حرام است.

خوردن هر چیزی که به بدن ضرر می­رساند حرام است (مثلا خوردن غذای چرب برای مریضی که غذای چرب برایش ضرر دارد.)؛ چه موجب هلاكت باشد مانند آشاميدن سم‌هاى كشنده، و اينكه زن حامله چيزى را بخورد كه موجب سقط جنين شود، يا موجب انحراف مزاج يا از كار افتادن بعضى از حسّ‌هاى ظاهرى يا باطنى يا موجب فقدان بعضى از نيروها باشد؛ مانند مردى كه چيزى بياشامد كه قوه جنسى و تناسلى را قطع نمايد يا زن چيزى بياشامد كه عقيم گردد تا بچه دار نشود.

  • مـواد مخـدر

استعمال مواد مخدر و استفاده از آنها از قبيل حشيش، ترياك، هروئين، مورفين، مارى‌جوانا و .. به صورت خوردن، نوشيدن، كشيدن، تزريق و يا شياف با توجه به آثار سوءشان از قبيل ضررهاى شخصى و اجتماعى قابل ملاحظه‌اى كه بر استعمال آنها مترتّب مى‌شود، حرام است و به همين دليل كسب درآمد با آنها از طريق حمل و نقل و نگهدارى و خريد و فروش و غير آن هم حرام است.

————————-

(1) منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، ج‏22، ص 293.

(2) جامع الأخبار (للشعيري) ص139.

(3) الوافي ، ج‏17، ص35، ح 16818.

(4) مجموعة ورام، ج‏2، ص 167.

(5) الكافي، ج‏5، ص 78 ح 6.

(6) عدة الداعي و نجاح الساعي، ص 153.

(7) المحاسن، ج‏1، ص: 246 ح 247.

(8) عدة الداعي و نجاح الساعي، ص 139.

(9) وسائل الشيعة، ج‏7، ص 145 ح 8965.

(10) راه روشن، جلد2، ص 411.

(11) روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج‏2، ص 457.

(12) بحار الأنوار، ج ‏67، ص 118.

(13) الكافي، ج ‏5، ص 496.

(14) عدة الداعي و نجاح الساعي، ص 140.

(15) همان. یك دانگ برابر است با يك ششم درهم.

(16) المحاسن، ج‏1، ص 6، ح 15.

(17) بحار الأنوار، ج‏100، ص 17، ح 76.

(18) بحار الأنوار، ج‏45، ص 8.

(19) عدة الداعي و نجاح الساعي، ص 153.

(20) همان.

(21) همان، ص 139.

(22) الخصال، ج‏1، ص 5، ح 14.

(23) غرر الحكم و درر الكلم، ص 621، ح 879.

(24) طب النبي صلى الله عليه و آله و سلم، ص 19.

(25) الكافي، ج‏6، ص 269.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا