• اهداف حکومت جهانی حضرت امام مهدي (عج)

پس از کنار رفتن ابرهاي تيره و تار، خورشيد جهان افروز رخ مي‏نمايد و چشمان منتظرِ دشت و دمن را روشني مي‏بخشد.

آري، پس از مبارزه‏اي فراگير با فساد و تباهي و نامردمي، نوبت به استقرار حاکميت دادگري مي‏رسد و عدالت بر کرسي حکمراني تکيه مي‏زند تا هر کس و هر چيز را در جاي خود قرار دهد و سهم هر پديده‏اي را به مقتضاي حقّ و داد بپردازد. و بالاخره جهان و جهانيان شاهد حکومتي خواهند بود که سراسر حق و عدل است و کمترين ستم و ستمگري در گستره آن بر کسي نمي‏رود. حکومتي که مظهر صفات جمال و زيبايي پروردگار عالم است و در ساحت آن، بشر به تمامي آرمان‏هاي فراموش شده خود دست مي‏يابد.

اهداف حکومت

از آنجا که هدف از آفرينش مجموعه بزرگ هستي، کمال و نزديکي هر چه بيشتر انسان به منبع همه کمالات يعني حضرت حق تعالي مي‏باشد و براي نيل به اين آرمان بزرگ، بايد ابزار و وسائل آن فراهم گردد، حکومت جهاني امام عصرعليه السلام در پي فراهم آوردن اسباب تقرب الي اللّه و برداشتن موانع از اين مسير است.

البته انسان از دو بُعد جسم و جان ترکيب يافته است و نيازهاي او نيز به دو بخش مادي و معنوي تقسيم مي‏شود بنابراين براي رسيدن به کمال لازم است در هر دو جهت، حرکتي سنجيده و حساب شده داشته باشد و «عدالت» که ره آورد بزرگ حاکميت الهي است ضامن سلامتِ رشد انسان در سير مادي و معنوي است.

بنابراين، اهداف حکومت امام دوازدهم در دو محور رشد معنوي و اجراي عدالت و گسترش آن قابل طرح است.

  1. رشد معنوي

براي پي بردن به ارزش و والايي هدف‏هاي ياد شده، لازم است نگاهي گذرا به حيات بشر در طول دورانهاي حاکميت طاغوت‏ها بيفکنيم.

در طول زندگي انسان، به دور از حاکميت حجت الهي، معنويّت و ارزشهاي معنوي چه جايگاهي داشته است؟ آيا جز اين است که بشريت گم گشته و راه گم کرده، پيوسته در مسير انحطاط معنوي گام برداشته و با پيروي از تمايلات نفساني و وسوسه‏هاي شيطاني يک‏يک زيبايي‏ها و خوبيهاي حيات خود را به فراموشي سپرده و با دست خود آنها را در گورستان شهوات دفن کرده است؟! پاکي و پاکدامني، صداقت و درستکاري، تعاون و همکاري، گذشت و ايثار، احسان و نيکوکاري، جاي خود را به هواپرستي و شهوتراني، دروغ و دغل‏بازي، خودمحوري و موقعيت‏جويي، خيانت و جنايت و زياده خواهي و افزون‏طلبي داده است؛ و در يک کلمه معنويّت در زندگي بشر نفس‏هاي آخر را مي‏کشد و در بسياري از نواحي و براي بسياري از آدم نماها اثري از آن باقي نمانده است!!

حکومت آخرين ذخيره الهي در راستاي زنده ساختن اين بخش از وجود انسان گام بر مي‏دارد و براي جان بخشيدن به اين مرده مردار گشته تلاش مي‏کند؛ تا طعم شيرين حيات واقعي و زندگي حقيقي را به آدم‏هاي مسجودِ ملائک بچشاند و به همگان يادآوري کند که از ابتدا مقرر شده بود که آنان در چنان حياتي تنفس کنند و عطر پاکي‏ها و خوبي‏ها را با مشام جان، استشمام کنند.

«يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُول اِذا دَعاکُم لِما يُحْييکُم * اي گروه مؤمنان آنگاه که خداوند و پيامبر، شما را به سوي آنچه شما را زنده مي‏کند مي‏خوانند، آنها را اجابت کنيد و به نداي آنها لبيک گوئيد. سوره انفال آیه 24»

بنابراين حيات معنوي که امتياز بني آدم از حيوانات است، بخش عمده و قسمت اصلي وجود انسان را تشکيل مي‏دهد زيرا که آدمي با برخورداري از همين حيات است که «آدم» ناميده شده است و همين حيات است که او را به خداوند حيات آفرين مي‏رساند و به مقام قرب او نائل مي‏سازد.

از اين رو در زمان حاکميّت وليّ پروردگار، اين بخش از وجود آدمي سروسامان مي‏گيرد و ارزش‏هاي انساني در همه ابعاد زندگي رونق و طراوت مي‏يابد. صفا و صميميّت، ايثار و وفا، راستي و درستي و… همه آنچه به عنوان «خوبي» از آن ياد مي‏شود، همه جا را فرا مي‏گيرد.

البتّه رسيدن به اين هدف بزرگ و نقطه درخشان، نياز به برنامه‏اي دقيق و جامع دارد که در بخش‏هاي آينده بيان خواهد شد.

  1. عدالت گستري

بزرگترين زخم پيکر جامعه بشري در طول تمامي قرون و اعصار گذشته، ظلم و ستم موجود در اجتماعات انساني بوده است. بشريت همواره از رسيدن به حقوق خود در عرصه‏هاي مختلف محروم مانده است و هيچگاه مواهب مادي و معنوي، عادلانه در بين بني آدم تقسيم نگرديده است. هميشه در کنار شکم‏هاي انباشته از غذا، گروهي گرسنه مانده‏اند و پيوسته در نزديکي کاخ‏ها و ويلاهاي چند هزار متري، عده‏اي در حاشيه خيابانها و بر سنگفرش پياده‏روها خوابيده‏اند. قدرت‏هاي زر و زور، مردم ضعيف و بيچاره را به بردگي کشيده‏اند و نژاد سفيد بر گرده سياهپوستان (تنها به جرم پوست سياهشان) تازيانه مرگ فرود آورده است و در يک کلام هميشه و همه جا حقوق ضعيفان و بينوايان، پايمال هواها و تمايلات زورمندان و تزوير­گران شده است و انسان هميشه در آرزوي دست يافتن به عدالت و مساوات روزشماري کرده است و رسيدن دوران شکوفايي عدالت را به انتظار نشسته است.

نهايت اين انتظار، دورانِ سبز حکومت امام مهدي‏عليه السلام است. او به عنوان بزرگترين رهبر عادل و پيشواي دادگر در پي اجراي عدالت در گستره عالم و در همه زمينه‏هاي حيات خواهد بود و اين حقيقت شيرين در بسياري از روايات که مژده آمدن او را داده، بيان گرديده است.

امام حسين‏عليه السلام فرموده است:

«اگر از دنيا جز يک روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را طولاني کند تا مردي از فرزندان من قيام کند و زمين را از عدل و داد پر کند پس از آنکه از ستم و بيداد آکنده باشد. اين چنين از پيامبرصلي الله عليه وآله شنيدم». (1)

و دهها روايت ديگر داريم که خبر از عدالت جهاني و ريشه کني ستم و ستمگري در سايه حکومت موعود آخرين داده است.

جالب است دانسته شود که عدالت و دادگري از آشکارترين ويژگي‏هاي امام مهدي‏عليه السلام است به گونه‏اي که در بعضي از دعاها به آن لقب گرفته است:

«اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلي وَليِّ اَمْرِکَ الْقائِمِ المُؤَمَّل وَالْعَدْلِ الْمُنْتَظَر * خداوندا به وليّ امر خود درود فرست همان که قيام کننده آرماني و عدالت مورد انتظار همگان است». (2)

آري او عدالت را سرلوحه اهداف انقلاب خويش قرار داده است زيرا که عدالت، زمينه ساز حيات حقيقي در همه ابعاد حيات فردي و اجتماعي است و زمين و اهل آن بدون عدالت مردگان بي‏روحي هستند که زنده پنداشته مي‏شوند.

امام کاظم‏عليه السلام در تفسير آيه «اِعْلَمُوا اَنّ اللَّهَ يُحْيِي الْاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها * بدانید که خداوند زمین را پس مردنش،زنده خواهد کرد. سوره حدید آیه 17» فرمود:

«مقصود اين نيست که زمين را با باران زنده مي‏کند بلکه خداوند مرداني را بر مي‏انگيزد که عدالت را زنده مي‏کنند پس به سبب جان گرفتن عدل (در جامعه)، زمين زنده مي‏شود». (3)

و تعبير «زنده شدن زمين» اشاره به آنست که عدالت مهدوي، عدالتي است فراگير و همه جايي نه در بخشي از محيطها و براي بعضي از افراد.

—————————————-

(1) کمال الدین، ج1، ص584.

(2) مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.

(3) تفسیر برهان، ج7، ص446.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا