- مهارت تصمیمگیری
تصمیم در فرهنگ لغت پارسی، اراده كردن و آهنگ كاري را نمودن است. معادل واژه تصمیم در زبان عربی، کلمه «عَزم» است.
در ادبیات مدیران، تصمیمگیری سازمانی، فرایند شناسایی و حل مسائل سازمان است.
پس تصمیمگیری، تلاش برای حل مشکلی معین است با انتخاب و گزینش راهحلی از میان راهحلهای متفاوت، مبتنی بر شرایط و بر پایه برخی عملیات مشخص. وقتی شما تصمیمی میگیرید در واقع عملی را که نسبت به پیشنهادهای گوناگون بهترین است انتخاب میکنید.
فرد مصمّم، کسی است که با تصمیمسازی، عملی را برمیگزیند. پس تصمیم با عمل رابطهای تنگاتنگ دارد.
سامانه تصمیمگیر مشخص میکند که چه رفتاری باید بر اساس اطلاعات استنتاج شده انجام شود.
هر تصمیم ممکن است مسیر فعالیت را تا حدود زیادی تغییر دهد. میتوان گفت ارزش هر تصمیم به موفقیت عملی است که بر اساس آن شکل میگیرد. تصمیمگیری گاهی سرنوشتساز است.
تصمیمات سازمانی معمولاً جمعی گرفته میشود؛ اما گاهی مدیر لازم است با تجزیه و تحلیل مسائل به تنهایی راه حل بدهد و تصمیم بگیرد. شایسته است مدیران، تصمیمات خویش را بر اساس نظم و منطق ارائه کنند تا سازمان را دچار پیامدهای تصمیمات غیر عقلانی و نسنجیده نکنند. چون تصمیمگیری، مهمترین، دشوارترین و پرخطرترین وظیفه مدیر و فرمانده است. گرفتن تصمیم اشتباه و نامناسب، گاه لطمات و زیانهایی جبرانناپذیر به سازمان یا فرد وارد میسازد. امروزه به دلیل پیچیدگی سازمانها، هزینههای زیاد عملیات و وسعت تشکیلات سازمانی، اهمیت و لزوم شیوههای تصمیمگیری مناسب و گرفتن تصمیمات مستدل برای مدیران آشکار شده است. مديران نه تنها بايد تصميمات مناسب بگیرند بلكه بايد مراقب تصميمگيري زيردستان هم باشند.
- میزان قدرت تصمیمسازی در سازمان
با توجه به نظر برخی از اندیشمندان علم مدیریت، تصمیمسازی «خلق و ایجاد استراتژیها و روشهای اتخاذ تصمیم» و «اراده، اتخاذ و گزینش برترین استراتژی و روش»، تصمیمگیری است. البته برخی از صاحبنظران بین این دو تعبیر، تفاوتی قائل نمیشوند و در موارد متعددی هر یک را به تنهایی به کار میبرند.در احادیث ما آمده است:
«لَا تَجْعَلُوا عِلْمَكُمْ جَهْلًا وَ يَقِينَكُمْ شَكّاً إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا وَ إِذَا تَيَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا * دانایي خود را ناداني قرار ندهيد و باورتان را به دودلي نگردانيد. اگر دانایيد پس کار کنيد و هر گاه باور داريد، پس پا پيش گذاريد». (1)
از این فرموده امام علی (ع) میتوان چنین برداشت کرد که قدرت تصمیمسازی در آگاهی و دوری از شک و تردید نهفته است.
از لحاظ علمی برای فرایند تصمیمگیری، شیوههای گوناگونی پیشنهاد شده است که در این گفتار به بیان یک شیوه مناسب شش مرحلهای پرداخته میشود:
مراحل تصميم گیری
مرحله اول: مشخص كردن موضوع يا چالش
در گام نخست فرد مصمّم با شناسایی تصميمي كه قصد دارد بگیرد به تعریف مسئله میپردازد. او بايد بكوشد بطور روشن ماهيت تصميم را معين کند.
حضرت علی (ع) میفرمایند:
«عَلَى قَدْرِ الرَّأْيِ تَكُونُ الْعَزِيمَةُ * تصمیم و كوشش به اندازه رأى (و شناخت) است». (2)
مرحله دوم: جمعآوري اطلاعات مرتبط
اغلب تصميمها به جمعآوري اطلاعات مربوط به خود نیاز دارد. بايد بدانيد كه به چه اطلاعاتي نياز داريد.
بهترين منبع اطلاعاتي كدام است و چگونه بايد به آنها دسترسي پيدا كنيد؟ برخي از اطلاعات با تجزيه و تحليل خويشتن و برخي از منابع خارجي همچون كتاب، افراد و غيره تأمين ميشود. پشتوانه اصلي تصميمگيري، اطلاعات است.
بنابراين با ايجاد سامانه اطلاعات، ميتوان گام مهمي در بهبود تصميمگيري مديران برداشت.
هرچه مدیر، اطلاعات و آگاهیهای بیشتری در زمینه موضوع مورد تصمیمگیری داشته باشد، قدرت تصمیمگیری بهتری خواهد داشت.
آنچه در بیشتر موارد، فرد را با شکست در تصمیمگیری یا تصمیمگیری اشتباه رو به رو میسازد، نداشتن اطلاعات و تخصص کافی است.
امام علی (ع) میفرمایند:
«التَّدْبِيرُ قَبْلَ الْفِعْلِ يُؤْمِنُ الْعِثَار * تدبير هركاری پيش از انجام دادن آن، تو را از لغزش ایمن می دارد». (3)
در این مرحله از تصمیمگیری مشورت میتواند بسیار کارساز باشد. در فرهنگ دینی ما مشورت جایگاه بسیار ارزندهای در همه کارهای زندگی دارد.
در سخنی گرانقدر از امام علی بن ابیطالب (ع) به این مطلب اشاره شده است:
«شَاوِرْ قَبْلَ أَنْ تُقْدِمَ وَ تَدَبَّرْ قَبْلَ أَنْ تَهْجُم * قبل از اقدام به کار مشورت نما و قبل از شروع، تدبر و تفكر كن». (4)
رایزنی یا مشورت، که نشانه حزم و دوراندیشی است، همواره گامی اطمینانبخش پیش از عزم و تصمیم است.
مرحله سوم: شناسایی گزینهها و تعریف هر گزینه
هنگام کسب اطلاعات، تصمیمگیرنده به برتری برخی از گزینهها نسبت به دیگر گزینهها پیخواهد برد. در این بررسی ميتوان از اطلاعات موجود و قدرت خلاقیت فردی استفاده كرد و گزینههاي جديدی به وجود آورد که شاید ترکیبی از بهترین مسیرها و یا چکیدهای از آنها باشد.
مرحله چهارم: بررسي پیامدهای هر انتخاب و تعیین آنها
در این مرحله میتوان با سنجش شواهد موجود، نتیجهگیری کرد که پیامد هر انتخاب چه خواهد بود؛ اعم از بازده یا سود و زیان هر گزینه.
بررسی پیامد هر انتخاب در زندگی فردی یا سازمانی از نشانههای حزم و عاقبتنگری است.
امام مؤمنان (ع) و پیشوای حکیمان در سخنی دیگر، صحت و قوت تصمیم را از دوراندیشی و حزم میدانند و میفرمایند:
«مِنَ الْحَزْمِ قُوَّةُ الْعَزْمِ مِنَ الْحَزْمِ صِحَّةُ الْعَزْم * قوت تصمیم از حزم است، صحت و درستی تصمیم از حزم است». (5)
مرحله پنجم: انتخاب یک گزینه و تصمیم گیری
پس از ارزیابی تمام شواهد، مدیر خواهد توانست از ميان گزینهها آن را انتخاب کند که مناسبتر است؛ همچنين ميتواند تركيبي از برگزیدهها را برگزيند.
مرحله ششم: عمل و اجراي تصميم
در این مرحله شیوه برگزیده شده با توکل به خدا نه از سر غرور و خود بزرگ بینی به اجرا در میآید.
خداوند تعالی در کتاب مقدس قرآن از رسول خود (ص) میخواهد که پس از مشورت و انتخاب راه مناسب، وقتی هنگام تصمیم شد بر پروردگار خود توکل کند و نتیجه را به او بسپارد:
«فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ * با آنان (مردم) مشورت كن؛ امّا هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكّل كن. سوره آل عمران آیه 159».
در مدیریت اسلامی پس از گرفتن تصمیم باید به خدا توکل کرد و از درگاه لایزال الهی مدد خواست و کار خویش را به او واگذار نمود. این واگذاری کار به خداوند باید پس از بررسی کامل اسباب و عوامل عرفی و عقلانی و تلاش فکری و عملی باشد. توکل بر نیروی بیکران الهی، ترس و وحشت و تردید را از بین میبرد و دل انسان را آرام میسازد و این از ویژگیهایی منحصر به فرد تصمیمگیری در مدیریت اسلامی است. پیشنهاد میشود پس از هر تصمیم، ارزشيابي دوباره و مرور تصمیم و پیامدهای آن نیز صورت بگیرد.
دقت کنید آيا آن راه برگزیده در حل مشكل، شما را ياري میکند يا خير؟ چنانچه پاسخ مثبت بود تصميم خود را حفظ كنيد و گرنه بايستي مراحل خاصي از فرايند گفته شده را از سر بگيريد.
امام علی (ع) در باب اعتماد مطلق نداشتن به تدبير خویش فرمودهاند:
«يَغْلِبُ الْمِقْدارُ عَلَى التَّقْدِيرِ حَتّى تَکُونَ الافَةُ فِى التَّدْبِيرِ * قضا و قدر الهي بر حسابگري پيشي ميگيرد به طوري که گاهی آفت و تباهي در تدبير است». (6)
پس نبايد شخص از توکل دست بردارد و تنها به تدبير و انديشه خود اطمينان نمايد.
- راههای افزایش قدرت تصمیم گیری
از راههای افزایش قدرت تصمیمگیری می توان به داشتن اعتماد به نفس، شناخت و رفع موانع تصمیمگیری، افزایش معلومات، شناخت موضوع از جنبههای مختلف و استفاده از کمک افراد متخصص اشاره کرد. البته برای تصمیمگیری همواره باید از نظم منطقی استفاده کرد؛ چون تصمیمگیری همچون حل یک مسئله از مراحل منظم پیروی میکند و آشنایی فرد با روند تصمیمگیری منطقی، احتمال موفقیت او را در تصمیمگیری افزایش خواهد داد.
افرادی که اعتماد به نفس قوی دارند از قدرت تصمیمگیری بهتری برخوردارند و در موقعیت بحرانی قادر به تصمیمگیریهای مناسب هستند. پس تصمیمگیری باید بر اساس بیشترین امتیاز و کمترین احتمال شکست انجام شود.
قاطعیت در تصمیمگیری و همت بلند در اجرای تصمیمات از ویژگیهای لازم برای مدیران است. مدیر با این ویژگیها با برداشتن مشکلات از سر راه، کاروان سازمان را هر چه سریعتر به سر منزل مقصود میرساند.
امام علی (ع) در اینباره میفرمایند:
«فَشُدُّوا عُقَدَ الْمَازِرِ وَ اطْوُوا فُضُولَ الْخَواصِرِ، لا تَجْتَمِعُ عَزِيمَةٌ وَ وَلِيمَةٌ، ما أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزائِمِ الْيَوْمِ وَ أَمْحَى الظُّلَمَ لِتَذاکِيرِ الْهِمَمِ * پس کمربندها را محکم ببنديد و دامن همت بر کمر زنيد که به دست آوردن ارزشهاى والا با خوشگذرانى ميسر نيست. چه بسا خوابهاى شب که تصميمهاى روز را از بين میبرد و تاريکيهاى فراموشى که همتهاى بلند را نابود کرده است». (7)
- توانایی قدرت تصمیمگیری در برنامهها و مأموریتهای سازمانی
تصمیمگیری در اداره سازمانها به قدری مهم است که مديريت را علم و هنر تصميمگيري گویند.
تصمیمگیریها در سازمان، عملکرد افرادی را تحت تأثیر قرار میدهد که مجری عملیات سازمان هستند. گرچه هيچ مدير و كارمندي از تصميمگيري بينياز نيست، سنگيني اين وظيفه بر دوش مديران و فرماندهان بيشتر است.
وظایف اساسی مدیران اعم از برنامهریزی، سازماندهی، رهبری و كنترل مستلزم تصمیمگیری است. در واقع تصمیمگیری فرایند و رفتاری است که در تمام وظایف و فعالیتهای حوزه مدیریت نفوذ دارد و مختص برنامهریزی و مأموریتهای سازمانی نیست؛ هر چند برخی از اندیشمندان علم مدیریت، تصمیمگیری را با برنامهریزی مترادف دانستهاند. در این گفتار به اهمیت تصمیمات در برنامهها و مأموریتها پرداخته میشود.
همانطور که در قسمت برنامهریزی به عنوان اولین وظیفه مدیران، آمد، برنامهریزی مجموعهای از تصمیمات هماهنگ است؛ این تصمیمات که تصمیماتی ویژه است، به هدفگذاری، تعیین روش، تخصیص منابع و … مربوط است؛ چون بر اساس این برنامههاست که سازمان به آرمان نهایی خود میرسد. پس تصمیمگیری در برنامهریزی و اجرای برنامهها دقت ویژهای میطلبد. اما باید گفت در مأموریتهای سازمانی نیز تصمیمگیری قاطع و عقلایی بسیار با اهمیت است.
ی
رسالت يا مأموريت، وظيفه و كار مهمي است كه در يك مقطع از زمان بايد انجام شود. در مأموریت، ريز وظايف تعیين ميشود.
مأموریت سازمانی، هدف یا علت وجود سازمان است. پس مأموریت سازمانی در ادبیات مدیریت از جنس هدف است؛ هدفی بزرگ، که سازمان ميخواهد در زمان طولاني به آن دست یابد.
- تصمیم گیری به موقع و سریع در مأموریتها
گاهی حل مسائل و مشکلات به اطلاعات تخصصی نیاز دارد و اغلب، مجموعه و سازمان را با روند کند تصمیمگیری رو به رو میسازد. علاوه بر این، مشکلاتی نیز هست که نقش زمان در آنها تعیینکننده است؛ یعنی باید در مدت زمانی کوتاه، تصمیمات مهمی گرفته شود. در اینگونه موارد، قدرت تصمیمگیری به موقع و سریع حائز اهمیت است.
از آنجا که تصمیمگیری در رسیدن به اهداف نقش عمدهای دارد، تعلل در شناخت راههای منجر به تصمیمگیری، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری را برای سازمان در پیداشته باشد.
همانطور که گفته شد، تصميمگيري يعني ارزيابي راهحلهاي ممکن و انتخاب بهترين گزينه در مسیر اهداف سازمان. شایسته است در مواقع حساس، راهحلهای ممکن توسط فرد یا گروه تصمیمگیرنده با سرعت عمل ارزیابی، و بهترین گزینه انتخاب گردد. در مأموریتهای سازمانی باید پس از شناخت موقعیت، مرحله تبدیل اطلاعات به عمل یا همان تصمیمگیری در بهترین موقعیت و بهترین زمان ممکن صورت پذیرد.
پیامبر (ص) در مورد اهمیت زمانشناسی و موقعیتسنجی میفرمایند:
«الْأُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقَاتِهَا * کارها در گرو زمان خود است». (8)
گاهی آینده انتخاب برای فرد شفاف و روشن نیست و موقعیت برای تصمیمگیری مبهم است؛ اما فرد ناگزیر از تصمیمگیری است؛ اینجاست که باید خود را برای موقعیت عدم اطمینان و حتی خطرپذیر آماده کند. در یک تقسیمبندی، موقعیت تصمیمگیری را چندگونه معرفی میکنند:
1- تصمیمگیری در موقعیت عدم اطمینان
در این نوع تصمیمگیری، تصمیمگیرنده نمیداند چه عاقبتی در انتظار اوست و نتیجه گزینش او چه احتمالاتی دارد.
2- تصمیمگیری در وضعیت احتمال خطر
وقتی تصمیمگیرنده احتمال میدهد که برای مسئله مورد نظر چه نتیجهای خواهد بود، تصمیم گیری از نوع خطر است.
3- تصمیم گیری در وضعیت اطمینان
تصمیم گیرنده در این موقعیت با اطمینان، پیامدهای هر گزینه یا تصمیم را میداند؛ بنابراین گزینهای را انتخاب میکند که منافع آن حداکثر باشد.
4- تصمیمگیری در وضعیت بحران
تصمیم گیرنده در این وضعیت با چندین بحران اجتماعی رو به رو، و ارتباط او با مافوق، قطع میشود و مجال هیچگونه مشورتی نیست. پس تصمیم او میتواند جریانساز و یا تخریبکننده آبرو و کیان سازمان باشد.
استفاده از بانک اطلاعاتی قوی و مدیریت دانش و همچنین داشتن روحیه خطرپذیری در مواقع گوناگون، گرهگشای تصمیمگیران است.
امام مؤمنان (ع) درباره تصمیم قاطعانه پس از موقعیتسنجی فرمودند:
«رَوِّ تَحْزَمْ فَإِذَا اسْتَوْضَحْتَ فَاجْزِم * تأمل كن تا دورانديش باشى و چون جوانب كار روشن گشت، قاطعانه انجام ده». (9)
تصمیمی که از تلاشهای آگاهانه مانند مطالعات لازم برای کار و جمعآوری نظریات و پیشنهادهای دیگران برخاسته باشد، همراه با اقدامی مجدّانه، عین قاطعیت است.
البته عوامل گوناگونی سبب ضعف و عدم استواری در تصمیمگیری میشود؛ عللی مانند تردید و دودلی، ترس از نتایج تصمیمات، تسویف (کار امروز را به فردا انداختن)، عدم اعتماد به نفس، پیروی از وسواس و هوای نفس و احتیاط بیش از حد.
چه بسیار فرصتهایی که در اختیار انسانها قرار میگیرد ولی به دلیل تعلل و تأخیر از دست میرود و آثاری جز اندوه از خود به جای نمیگذارد؛ همچنان که امام مؤمنان (ع) فرمودند:
«الْفُرْصَةُ سَرِيعَةُ الْفَوْتِ وَ بَطِيئَةُ الْعَوْدِ * فرصت، سریع فوت میشود و کند برمیگردد». (10)
ایشان در مورد شکار فرصتها توصیه میفرمایند:
«غافِصِ الفُرصَةَ عِندَ اِمكانِها فَاِنَّكَ غَيْرُ مُدْرِكِها بَعدَ فَوتِها * فرصت را در وقت خود غافلگير كن كه چون فوت شد ديگر به آن دسترسى نخواهى داشت». (11)
حضرت (ع) ترک فرصتها را در زمان امکان آن از نشانههای حماقت میدانند و میفرمایند:
«مِنَ الْخُرْقِ تَرْكُ الْفُرْصَةِ عِنْدَ الْإِمْكَان * واگذاشتن فرصت، هنگام امکانپذیر بودن آن از حماقت است». (12)
تأخير بيمورد در تصميمگيري جايز نيست؛ چون اين تأخير موجب ميشود فرد اعتماد به نفس، توانايي و شجاعت خود را براي اقدام در زمان مناسب از دست بدهد. حضرت علی (ع)، بهترین نظر و تصمیمگیری را از دست ندادن فرصتها و به بار نیاوردن اندوه معرفی نمودهاند:
«أَفْضَلُ الرَّأْيِ مَا لَمْ يَفُتِ الْفُرَصَ وَ لَمْ يُورِثِ الْغُصَصَ * افزونترين رأى و انديشه آنست كه فرصتها را از دست ندهد تا غصّهها دامنگیر او نشود». (13)
امام علی (ع) میفرمایند:
«إِذَا اسْتُبِنْتَ فَأَعْزِم * هرگاه كسى ترا در كارى منصوب كند، چون آن را متعهد شدهای باید برای آن تصمیم بگیری». (14)
امیرالمؤمنین علی (ع) در جای دیگر میفرمایند:
«إِذَا عَقَدْتُمْ عَلَى عَزَائِمِ خَيْرٍ فَأَمْضُوهَا * هر گاه بر کارهای خیر تصمیم گرفتید و بر آن پیمان بستید بلافاصله آن را انجام دهید». (15)
برای فرماندهان و مدیران، که پیوسته در معرض تصمیمگیریهای فوری هستند، ضروری است که آمادگی و مهارت لازم را در این زمینه به دست آورند.
- توانایی بهرهگیری از نظر دیگران در تصمیمگیری مناسب
همانطور که در بخش تصمیمگیری گفته شد، تصمیمگیری یعنی ارزیابی راهحلهای ممکن و انتخاب بهترین گزینه. در اینباره یک نکته قابل تأمل هست که آیا یک فرد به تنهایی میتواند ارائه کننده بهترین رأی و نظر در تصمیمگیری باشد. در فرهنگ غنی اسلام بر هماندیشی تأکید فراوانی شده است؛ گویی که اندیشیدن گروهی، افزودن قدرت فکری دیگران بر قدرت فکری خود است.
مولای متقیان حضرت علی (ع) میفرمایند:
«مَنْ شَاوَرَ ذَوِي الْعُقُولِ اسْتَضَاءَ بِأَنْوَارِ الْعُقُول * هر که با صاحبان خرد مشورت کند از درخشش افکار بهرمند شده است». (16)
پیامبراکرم (ص)؛ الگوی مدیریت اسلامی با همه درایت و اندیشه منّوری که داشتند و با اینکه از سرچشمه وحی مینوشید با یاران خویش به مشورت مینشستند؛ چرا که ارزش شورا در مدیریت را در کتاب آسمانی و از حقتعالی آموخته بودند:
«وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه * با آنان در کارها مشورت کن؛ اما هنگامي که تصميم گرفتي (قاطع باش و) بر خدا توکل کن. سوره آل عمران آیه 159».
وقتی در تصمیمگیریها مشارکت باشد به این معناست که هر یک از اعضا صاحب نفوذ و مؤثر هستند. این مشارکت میتواند در قالب انجمن، جلسه، شورا، بحث و گفتگوهای گروهی، صندوق پیشنهادها و نظرخواهی و مراجعه به افکار و باور عمومی باشد. تصمیمگیری گروهی درصد خطا را کم میکند و به برنامهریزی دقیقتری منجر خواهد شد.
بر اثر مطالعههای گستردهای که «لیکِرت» و گروه تحقیقاتی او انجام دادهاند، چهار سبک مدیریت تشخیص داده شده که لیکرت آنها را بر حسب میزان مشارکت کارمند در تصمیمگیری، یک تا چهار شیوه را نامگذاری کرده است:
شیوه یک: مستبد، استثمارگر
در این شیوه، تمامی تصمیمها را مدیر میگیرد و مبنای تصمیمگیری، حفظ و تأمین منافع تصمیم گیرنده است.
شیوه دو: نیمه مستبد ولی خيرخواه
در این روش، تمامی تصمیمهای مهم را مدیر میگیرد و تصمیمگیری در مورد کارهای غیر مهم به کارمندان و مسئولان واگذار میشود. این شیوه را میتوان رابطهای میان کارفرما و کارمند تلقی کرد. هرچند در این نظام نسبت به نظام اول اعتماد بیشتراست، فروتنی نسبت به کارمندان از ویژگیهای این نوع مدیریت است. تصمیمهای عمده و تعیین هدف در سطوح بالا صورت میگیرد، اما بسیاری از تصمیمها در سطوح پایین گرفته میشود.
شیوه سه: مشاورهاي
در شیوه سوم، خط مشی سازمان و تصمیمهای کلی در سطوح بالا گرفته میشود. اما بیشتر تصمیمها به سطوح پایین واگذار میشود. کارمندان اساساً و نه کاملاً مورد اعتمادند. ارتباط بین کارمندان و مسئولان برقرار و پرداخت پاداش متداول است. ارتباط میان کارمندان و مدیران اغلب با اعتماد نسبی همراه است.
شیوه چهار: مشاركتي
مدیر در شیوه چهارم، در تمامی کارها به کارمند خود اعتماد و اطمینان کامل دارد؛ از کارمند فکر و نظر میگیرد و از آن استفاده خوب و سازنده میکند؛ مدیری است که بر اساس میزان مشارکت کارمند در گروه بر اساس سهم و مؤثر بودن او در فعالیتهایی از قبیل تعیین اهداف و پیشرفت به سوی اهداف برای کارمند پاداشهای مادی تعیین میکند. او مدیری است که شبکه ارتباطی گستردهای در تمامی جهتها میان رئیس و مرئوس و میان همکاران و همقطاران بهوجود میآورد؛ مدیری است که تصمیمگیری را به گروه خاصی در سازمان منحصر نمیداند؛ خود و کارمندانش همیشه مانند یک گروه عمل میکنند.
از آنجا که یکی از مهمترین مراحل فرایند تصمیمگیری، گردآوری اطلاعات جامع و موثق برای گرفتن تصمیم است، مشورت و نظرخواهی از دیگران بویژه صاحبنظران و افراد باتجربه میتواند در گردآوری اطلاعات کمک بزرگی باشد. شخصی که این گونه رفتار نکند، قطعاً دچار لغزش و پشیمانی خواهد شد؛ چنانکه امام علی (ع) میفرمایند:
«شَاوِرْ ذَوِي الْعُقُولِ تَأْمَنِ الزَّلَلَ وَ النَّدَم * با صاحبان عقل مشورت كن تا از لغزش و پشيمانى ايمن گردى». (17)
امام علی (ع) در لزوم مشورت (قبل از تصمیمگیری) با کسانی که دارای خِرَد و عقلی سلیم هستند، میفرمایند:
«مَنْ شَاوَرَ ذَوِي الْأَلْبَابِ دُلَّ عَلَى الرَّشَاد * هر کس با صاحبان خرد مشورت کند، به سوی راه صحیح راهنمایی شود». (18)
فرهنگ غنی اسلام از آموزههای مشورت و مشاوره سرشار است. سیره عملی معصومین نیز از اهمیت مشورت نزد ایشان حاکی، و به لزوم نظرخواهی در تمام ابعاد زندگی انسانها سفارش شده است؛ اما برای مسئولان و کارگزارانی که وظیفه خدمت به خلق و اداره کارهای ایشان را دارند این امر، حیاتی است. امام صادق (ع) در هشدار به افراد خودرأی و کم تجربه فرمودند:
«لَا يَطْمَعَنَّ الْقَلِيلُ التَّجْرِبَةِ الْمُعْجَبُ بِرَأْيِهِ فِي رِئَاسَةٍ * هرگز کسي که پيشينه آزمودگي ندارد و شيفته رأي خويشتن است در پي عهده داري رهبري نباشد». (19)
مشورت، در واقع مبادله تصمیمات است. سازمان با کمک یک گروه متشکل از افراد کارامد و توانمند میتواند در نهایت، تصمیمگیری مناسبی انجام دهد.
امام علی (ع) لزوم مشورت قبل از تصمیمگیری را اینگونه بیان میفرمایند:
«شَاوِرْ قَبْلَ أَنْ تَعْزِمَ وَ فَكِّرْ قَبْلَ أَنْ تُقْدِم * قبل از تصميم، مشورت نما و پيش از اقدام در كار فكر كن». (20)
——————-
(1) نهج البلاغه، حکمت 266.
(2) تصنیف غرر الحکم، ص 64.
(3) همان، ص 354.
(4) همان، ص 56.
(5) همان، ص 476.
(6) همان، ص 103.
(7) نهج البلاغه، خطبه 211.
(8) عوالی اللآلی، ج 1، ص 294.
(9) الحیاه، ج 1، ص 546.
(10) تصنیف غرر الحکم، ص 473.
(11) الحیاه، ج 1، ص 568.
(12) تصنیف غرر الحکم، ص 474.
(13) تصنیف غرر الحکم، ص 473.
(14) غرر الحکم، ص 476.
(15) همان.
(16) تصنیف غرر الحکم، ص 442.
(17) غرر الحکم، ص 476.
(18) بحار الانوار، ج 72، ص 105.
(19) خصال، ج 2، ص 434.
(20) غرر الحکم، ص 441.