- امامت در روایات
جالب توجه این که: کلمه امام در بسیاری از روایات اسلامی نیز وارد شده، و به معنای پیشوا آمده است که پیشوایان معصوم علیهمالسلام به توضیح و تفسیر آن پرداخته و با بیان این مطلب که «امامان» در منطق قرآن بر دو گونهاند، پیشوایان به حق را از پیشوایان باطل جدا ساختهاند.
در این زمینه روایات بسیاری از ائمه اهل بیت علیهمالسلام رسیده است که به عنوان نمونه برخی از آنها را در اینجا میآوریم:
1- در ضمن سخنان امیرمؤمنان علیهالسلام در نهجالبلاغه درباره عملکرد گروهی از منافقان بعد از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چنین آمده است:
«سپس آنها -منافقان- بعد از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله باقی ماندند و به پیشوایان گمراه و کسانی که به وسیله دروغ و بهتان مردمان را به سوی آتش دعوت مینمودند نزدیک شدند و پیشوایان گمراه هم به آنها پست و مقام دادند و فرمانروا گردانیدند و آنها را برگردن مردم سوار کردند و به وسیله آنها دنیا را خوردند». (1)
2- در حدیثی که در همین رابطه از حضرت ابا عبدالله الحسین علیهالسلام نقل شده چنین آمده است:
مردی به نام بشربنغالب از محضر اقدس امام حسین علیهالسلام پرسید: «ای پسر پیامبر! مرا از قول خدای تعالی که میفرماید: «[ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم». (2) آگاه کن؟
امام فرمود: «امامی دعوت به هدایت میکند و گروهی دعوت او را اجابت میکنند و امامی دعوت به گمراهی میکند و گروهی دعوت او را میپذیرند آنها در بهشتاند و اینها در دوزخ و این است معنای سخن خداوند که می فرماید: گروهی در بهشتاند و گروهی در آتش». (3)
3- در حدیثی که مرحوم کلینی، در کتاب اصول کافی از امام صادق علیهالسلام روایت نموده چنین آمده است:
«امامان در کتاب خدا -قرآن- بر دو گونهاند، چنان که خداوند خود فرموده است: «ما آنها را امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می کنند» (4) نه به امر مردم، یعنی امر خدا را بر امر خود مقدم میدارند و حکم خدا را بر حکم خود مقدم میدانند. و فرموده است:«و ما آنان را امامانی قرار دادیم که به سوی آتش دعوت میکنند» (5) اینان امر خود را بر امر خدا و حکم خود را بر حکم خدا مقدم میدارند، و بر خلاف آنچه در کتاب خدای تعالی آمده است، به پیروی هوای نفس خود میپردازند.». (6)
با توجه به آنچه گذشت به خوبی روشن میشود که کلمه «امام» به معنای «پیشوا» است، خواه پیشوای عادل باشد و خواه پیشوای باطل.
و البته ما فعلاً به پیشوای باطل کاری نداریم، و هدف ما در اینجا شناساندن مفهوم پیشوا حق است.
دو نکته مهم:
صرف نظر از معنای لغوی امامت، و این که کلمه «امام» در قرآن کریم، به مطلق «پیشوا» اطلاق شده است، در اینجا باید به دو نکته اشاره کنیم:
نکته اول: این که، باید توجه داشت که اختلاف در معنای اصطلاحی امامت از نظر شیعه و سنی (7) ارتباطی به معنای لغوی آن ندارد، زیرا معنای لغوی آن بالاتفاق رهبری و پیشوایی است و در لغت و قرآن مجید نیز در این معنی زیاد به کار رفته است.
و نکته دوم: این که باید دانست بحث و گفتار ما در مسأله امامت، امامتی است که جنبه نمایندگی از جانب پیامبر داشته باشد و به رنگ خلافت و جانشینی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله درآید، ولی امامتی که در آن جنبه جانشینی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نداشته باشد، هر چند یکی از حقایق قرآنی است و بسیاری از پیامبران الهی پس از طی مرحله نبوت، به آن مقام نائل میشوند، فعلاً مورد بحث و گفتگو نیست گرچه ممکن است در ضمن بحثهای آینده به چنین امامتی نیز اشارهای داشته باشیم.
به هر حال، از مجموع آیاتی که متذکر شدیم دو نکته اساسی استفاده میشود که شایان توجه است:
نخست اینکه: «امامت» به معنای مطلق «رهبری و پیشوایی» است و دیگر این که: مقام امامت یک مقام و منصب الهی است، و امام شخصیت ممتازی است که امامت و پیشوایی او از جانب خداوند، و انتخاب و نصب و تعیین او مخصوص ذات حضرت احدیت است و کسی غیر از خداوند حق انتخاب و انتصاب و تعیین امام را ندارد.
بنابراین طبق آیات یاد شده، از نظر قرآن یگانه نظامی که مشروعیت دارد و به هیچ زمان و مکانی اختصاص ندارد نظام امت است، و غیر از نظام امامت هیچ یک از نظامهای دیگر مشروعیت ندارند و همه آنها باطل و تمام کسانی که به زور و قلدری، استبداد و دیکتاتوری، و قهر و غلبه، خود را بر مردم تحمیل میکنند و زمام امور جامعه را به دست میگیرند و خود را زمامدار و پیشوا و رئیس و رهبر جامعه معرفی میکنند، همه و همه طاغوت و حکومت آنها، حکومت ظلم و جور و نظام آنها، طاغوتی است. (8)
به طور خلاصه: با توجه به این معنا که مسأله امامت در قرآن، هم در رابطه با رشد و تکامل انسان، و هم در رابطه با انحطاط و سقوط او مطرح گردیده، و حقیقت امامت عبارت از: «پیشوایی و زمامداری و ریاست عامه الهی بر کلیه امور دین و دنیای مردم از طرف خداوند است» و این خود یک مقام و منصب الهی و تبلور عقیده توحید است و رهبری و زمامداری «امام» از جانب خدا و به اذن خدا و انتخاب و نصب خداوند است و امام مجری احکام خدا و مأمور هدایت خلق خدا و حافظ دین و شریعت الهی است. از این رو جای هیچگونه تردید نیست که غیر از نظام امت، تمام نظامهای دیگر باطل و همه آنها نظامهای شرک و کفر و بتپرستی و استبعاد و استعمار و استکبار است و رهبران و پیشوایان و زمامداران آنها هم سردمداران کفر و پیشوایان ضلالت و گمراهی میباشند.
آنچه تا اینجا در رابطه با مسأله امامت و رهبری گفته شد مربوط به امامت عامه و زمامداری رهبران دینی و مذهبی و پیشوایی پیشوایان به حق است که در قرآن کریم در نهایت وضوح و روشنی بیان شده است.
و اما در مورد امامت خاصه، و ولایت و خلافت و امامت امیرمؤمنان علیهالسلام و فرزندان معصوم آن حضرت از امامان اهل بیت علیهمالسلام که در واقع پایه و اساس بحث ما را در رابطه با «نظام امامت و رهبری در اسلام» تشکیل میدهد، آیات و روایات بسیاری رسیده است.
—————-
1- «ثُمَّ بَقُوا بَعْدَهُ فَتَقَرَّبُوا إِلَى أَئِمَّةِ الضَّلَالَةِ وَ الدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ بِالزُّورِ وَ الْبُهْتَانِ فَوَلَّوْهُمُ الْأَعْمَالَ وَ جَعَلُوهُمْ حُكَّاماً عَلَى رِقَابِ النَّاسِ فَأَكَلُوا بِهِمُ الدُّنْيَا»؛ نهجالبلاغه (للصبحي صالح)، خطبه 210.
2- «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم»؛ سوره اسراء، آیه 71.
3- «إِمَامٌ دَعَا إِلَى هُدًى فَأَجَابُوهُ إِلَيْهِ وَ إِمَامٌ دَعَا إِلَى ضَلَالَةٍ فَأَجَابُوهُ إِلَيْهَا هَؤُلَاءِ فِي الْجَنَّةِ وَ هَؤُلَاءِ فِي النَّارِ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ – فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِير»؛ امالی صدوق، مجلس 30، مقتل الخوارزمی، ج 1، ص 221.
4- «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا»؛ سوره انبیاء، آیه 73.
5- «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّار»؛ سوره قصص، آیه 41.
6- «إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى – وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَا بِأَمْرِ النَّاسِ يُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُكْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُكْمِهِمْ قَالَ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ يُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُكْمَهُمْ قَبْلَ حُكْمِ اللَّهِ وَ يَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»؛ کافی، ج 1، ص 216.
7- از دیدگاه مکتب تشیع: امامت، یک مقام و منصب الهی است و امام، خلیفه و جانشین پیغمبر است که امامت و خلافت او از طرف خدا به وسیله پیامبر صلیاللهعلیهوآله به مردم ابلاغ میشود و اما از دیدگاه اهل سنت: امامت یک مقام عرفی و اجتماعی است که امام و خلیفه مسلمین به وسیله بیعتی که با او به عمل میآید به این سمت برگزیده میشود.
8- این فراز اشاره به عقیده اهل سنت است که میپندارند یکی از راههای انعقاد امامت «غلبه و زور» است.