- امانتداری
انتخاب فرمانروایان و متصدّیان حکومت اسلامی، برای در اختیار گرفتن امانت حکومت اسلامی امری خطیر است و باید دقت شود که این امانت الهی به دست اهل آن داده شود.
تلقی امانتدارانه از کار و مسئولیت، یک اصل اساسی در اخلاق است. اگر انسان کار و مسئولیت را امانت بداند، بیگمان حرمت آن را پاس میدارد و میکوشد که به خوبی آن را پیش ببرد و بالنده سازد.
امام علی علیهالسلام از کارگزاران و کارکنان نظام اداری خود میخواست که کار و مسئولیت را امانت بدانند و در مناسبات و روابط خود امانتداری کنند. از منظر أمیرالمؤمنین، اعمال حکومتی امانتهایی است در دست کارگزاران و نه طعمههایی برای رسیدن به چرب و شیرین دنیا چنانچه به عامل خود در آذربایجان میفرماید:
«همانا این فرمانداری تو برایت طعمهای نیست بلکه امانتی بر گردن تو میباشد و تو از جانب ما فوق خود مأمور به رعایت آن هستی.» (1)
بر این مبنا هر کس در هر مرتبه اداری و سیاسی، امانتدار مردم است و باید از اموال و امکانات و حقوق و حدود و حیثیت و شرافت آنان پاسداری کند.
در منظر امیرمؤمنان علی علیهالسلام بزرگترین خیانت، خیانت به امت و تعدّی به امانت است.
در آموزشهای امام علی علیهالسلام امانت والاترین امر و امانتداری برترین کار معرفی شده است. از این رو نخستین شرط اتصاف به اخلاق سیاسی، امانتداری است. در سخنان گرانقدر امیر مؤمنان علی علیهالسلام چنین آمده است: «رأس مسلمانی امانتداری است یعنی امین بودن و خیانت نکردن.» (2)
و وقتی خبری از تخلفات مالی یکی از کارگزارانش به وی میرسد خطاب به او مینویسد:
«همانا خبری درباره تو به من رسیده که اگر درست باشد، پروردگارت را به خشم آوردهای و امام خود را عصیان کردهای و در امانت خیانت ورزیدهای.» (3)
پس أمیرالمؤمنین بیت المال را امانتی میداند که از جانب حاکم اسلامی در اختیار کارگزاران گذاشته شده چنانکه وقتی یکی از کارگزاران خود به بیت المال دستدرازی کرد به او فرمود:
«همانا من تو را در امانت خود شریک گرداندم ولی تو این امانت را ادا نکردی.» (4)
———————–
1- نهج البلاغه، نامه 5.
2- تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 251.
3- نهج البلاغه، نامه 40.
4- نهج البلاغه، نامه 41.